- کد مطلب : 23875 |
- تاریخ انتشار : 10 بهمن, 1400 - 11:04 |
- ارسال با پست الکترونیکی
شکاف در اصولگرایی بر سر آمریکا
به گزارش امیدنامه، چند روز پیش بود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در سخنانی گفت: «اگر در روند مذاکرات به مرحلهای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا لازمهاش این باشد که سطحی از گفتوگو را با آمریکا داشته باشیم، آن را نادیده نخواهیم گرفت». پس از این سخنان، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، نیز بهنوعی سخن او را تکرار کرد و در توییتی نوشت: «تاکنون ارتباط با هیئت آمریکایی حاضر در وین با مبادله نوشتار غیررسمی انجام شده و نیازی به بیش از این نیز نبوده و نخواهد بود. این روش ارتباطی تنها زمانی با روشهای دیگر جایگزین میشود که توافق خوب در دسترس باشد». پس از این اظهارنظرها حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت: «با شناختی که از برادران عزیزمان آقایان امیرعبداللهیان و شمخانی داریم و نیز با شناختی که آنها از چالش هستهای چندینساله ایران با آمریکا و متحدانش دارند، بسیار بعید میدانیم که از طرح فریبی که در مذاکره مستقیم با آمریکا نهفته است، بیخبر باشند، مخصوصا آنکه هر دو نفر آقایان نظر خویش را با چند اماواگر همراه کردهاند... . این اظهارات موجی از ابراز نگرانی در میان طیف گسترده نیروهای حزباللهی و پا به رکاب انقلاب را نیز در پی داشته است و امید آنکه هرچه زودتر اظهارات نسنجیده خود را تصحیح کرده و شبهاتی که پدید آوردهاند را برطرف کنند». شریعتمداری در این یادداشت انگار اقدام به خطدهی به برخی نیروها کرد و با آوردن نگرانی «نیروهای حزباللهی و پا به رکاب انقلاب» گویا خواست تا به طیفهایی از اصولگرایان برساند که باید علیه سخنان امیرعبداللهیان و شمخانی موضع گرفت و همین هم شد؛ چنانکه بعد از این یادداشت گروهی از طلاب خطاب به امیرعبداللهیان در نامهای نوشتند: «چند روزی است که صحبتهای عجیبی که شما بیان کردهاید، در رابطه با مذاکره مستقیم با آمریکا، باعث تعجب و ناراحتی دوستداران نظام و انقلاب و دولت زحمتکش و جهادی آقای رئیسی شده است... آقای امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، قرار بود دولت آقای رئیسی و وزارت خارجه دولت انقلابی، دوباره اشتباهات دولت روحانی و ظریف را مخصوصا در امور مذاکرات تکرار نکند و از این اشتباهات عبرت بگیرد؛ ولی متأسفانه با کمال تعجب شاهد هستیم شما عینا همان مسیر اشتباه را طی میکنید و رسما پاس گل به آمریکاییها میدهید!... آقای وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، چرا میخواهید همان سادهلوحی و اشتباه دولت روحانی و ظریف را دوباره مرتکب شوید که مورد نهی صریح رهبر معظم انقلاب واقع شده است». یا فردی مانند کاظم انبارلویی به تندی به طرح مذاکره مستقیم با آمریکا میتازد و در گفتوگو با «مثلثآنلاین» میگوید: «آمریکاییها با طرح موضوع مذاکره مستقیم با ایران میخواهند ما را فریب بدهند... سرمقاله آقای شریعتمداری در روزنامه کیهان مهم است و باید خوانده شود. او نقد مشفقانهای به دولتیها داشت. واقعیت هم همین است که وزیر خارجه نباید اینگونه مواضع را اتخاذ کند یا آقای شمخانی باید در موضعگیریهایش دقت داشته باشد و نباید بصیرت مردم را نادیده بگیرند». در مقابل بخش دیگر اصولگرایان از مذاکره با آمریکا دفاع میکنند. مثلا روزنامه «جوان» -که این روزنامه هم همواره یکی از روزنامههای تند اصولگرایی شناخته میشود- در موضعی جالب توجه مخالف «کیهان» قدم برمیدارد و مینویسد: «برخی نیروهای انقلابی از موضع وزیر امور خارجه انتقاد کردند. در اینجا باید به تفاوت بین مذاکره مستقیم بهعنوان یک راهبرد کلان و بدون محدودیت با مذاکره مستقیم تاکتیکی محدود در مراحل پایانی یک توافق دقت کرد... اگر فرضا مذاکره مستقیم محدودی هم به ضرورت و در زمان منطقی خود صورت پذیرد، بهمعنای پایان خصومت با سلطهگران نیست. همانگونه که حتی گفتوگوی بدون اجازه تلفنی یا قدمزدن در ژنو از سوی دولتمردان سابق، بزرگمردانی مانند شهید سلیمانی را از ایستادن در برابر زیادهخواهیهای کاخ سفید باز نداشت، احیای توافق نیز خونخواهان حاج قاسم را از عمل به وظیفه انقلابی خود باز نخواهد داشت... . گاه برای کندشدن حربه دشمن باید به توافقی روی آورد؛ اما بر اصول و آرمانهای خود ایستاد و همین توافق را زمینهای برای تضعیف و شکستن دشمن کرد و گاه عدم توافق، دلها را بیدار میکند و نسبت به خوی استکباری دشمن آگاه میسازد». عبدالله گنجی، مدیرمسئول این روزنامه، هم در توییتی با همین خطمشی نوشت: «نمیدانم مذاکره مستقیم با آمریکا گمانهزنی است یا تاکتیک؛ اگر قرار است صورت گیرد نباید در قالب 1+5 بلکه دوجانبه باشد. حضور آمریکا در جمع به معنی بازگشت آمریکا به برجام بدون تضمین عمل به آن است. هدف اصلی آمریکا از بازگشت به برجام استفاده از ظرفیتهای تنبیهی آن است. چیزی که الان نمیتواند».
جواد آرینمنش، فعال سیاسی اصولگرا هم از مذاکره با آمریکا دفاع میکند و به «ایسنا» میگوید: «بحث ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا از سالهای دور مطرح بوده و مخالفان و موافقان جدی هم داشته است؛ اما من معتقدم که اگر منافع ملی در گرو مذاکره با هر کشوری باشد، طبیعتا مانند همه کشورهای دیگر، باید منافع ملی را بر هر چیزی ترجیح داد و طبیعتا اگر مذاکره مستقیم با آمریکا راهگشا باشد، باید از آن استقبال کرد».
محمدصالح جوکار، نماینده اصولگرای مجلس، هم سعی کرده با احتیاط از مذاکره با آمریکا سخن بگوید و در گفتوگو با سایت «فردا» مطرح کرده است: «اینکه گفته شده اگر منافع ایران حکم کند میشود مذاکره شود، باید با نظر شورای عالی امنیت ملی کار پیش برود و تیم مذاکرهکننده نمیتواند بهتنهایی در این موضوع تصمیمگیری کند و حتما باید در این مسئله رهنمودهای رهبر انقلاب لحاظ شود».
با همه اینها مشخص است که ظاهرا شکافی میان اصولگرایان در موضوع مذاکره با آمریکا دیده میشود. سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره علت وجود چنین شکافی میان اصولگرایان در گفتوگو با «رویداد 24» میگوید: «تندروها سه دسته هستند که نمیخواهند تعامل و مذاکرهای با ایران صورت بگیرد. گروه اول گروهی هستند که برخلاف خواسته و نظر نظام نمیخواهند تعاملی برقرار شود و میخواهند تحریمها کمامان باقی بماند. این دسته کاسبان تحریم هستند و از خون مردم تغذیه میکنند؛ بنابراین در مقابل هرگونه رفع تحریمی چوب لای چرخ دولت میگذارند. دسته دوم کسانی هستند که براساس دولتها نظرشان نسبت به مذاکره تغییر میکند... دسته سوم گروهی هستند که باورشان شده بود که نظام ممکن است مذاکره را حرام بداند و حالا اگر این اتفاق رخ دهد، باورهای ایمانی آنها تخریب میشود».
جلال جلالیزاده هم باور دارد که مشکل اصولگرایان مذاکره با آمریکا نبوده است؛ بلکه آنها نمیخواستند حلوفصل مسائل به دست دولت روحانی انجام شود. او درباره این موضوع به «نامهنیوز» میگوید: «اصولگرایان میخواهند همهچیز به نام خودشان تمام شود و حالا که پشتشان هم گرم است میخواهند با مذاکراه مستقیم با آمریکا حلوفصل موضوع هستهای را به نام خود سند بزنند. مشکل آنها بیش از آنکه با مذاکره با آمریکا باشد، با دولت روحانی بود... . مشکل آنها این بود که سهمی از پیروزی مذاکرات نداشتند اما حالا شرایط برایشان فرق کرده و میخواهند فاتح این ماجرا باشند».
اما احمد مازنی، نماینده مجلس دهم، اساسا قائل به واقعیبودن این دعواها نیست و آنها را جنگ زرگری میداند و میگوید: «به نظر من در داخل کشور اختلافنظری درباره اصل مذاکره با آمریکا وجود ندارد و این دعواها جنگ زرگری است و در میان تمام نظرها این بهاصطلاح اختلافنظرها نظر شورای عالی امنیت ملی رسمیتر است. همانهایی که روزگاری در مجلس برجام را آتش میزدند یا بهشدت به مسئولان سیاست خارجی دولت قبل حمله میکردند، اکنون متوجه شدهاند که کار بدون مذاکره پیش نمیرود و خب طبیعی است برای اینکه بتوانند از وجهه خود دفاع کنند، بهظاهر مخالفتهایی با مذاکره با آمریکا میکنند تا چنین نشان دهند که خیلی هم مشتاق مذاکره با آمریکا نیستند».
با این شرایط باید دید که در صورت انجام مذاکرات مستقیم با آمریکا اصولگرایان مخالف این موضوع تا چه حد بر سر اعتقاد به عدم مذاکره با آمریکا میایستند و تا چه حد سعی میکنند نظرات خود را برای حمایت از دولت متبوع خود کنار بگذارند؟ اما هرچه هست، این موضوع انکارناشدنی است که تمام اصولگرایان در دوران دولت یازدهم و دوازدهم با بهانه نادرستبودن مذاکره با آمریکا از هیچ تلاشی برای تخریب دولت و دستگاه دیپلماسی دولت فروگذار نکردند.
افزودن نظر جدید