- کد مطلب : 3131 |
- تاریخ انتشار : 21 دی, 1392 - 16:48 |
- ارسال با پست الکترونیکی
چگونگی حضور عارف در انتخابات مجلس مشخص نیست/جریان اصلاحات به معنای فراگیر سهم کمتری در دولت دارد/جلسات بین خاتمی و عارف به صورت مداوم ادامه دارد
به گزارش امید،متن این گفت وگو به شرح زیر است:
چهرهای که از آقای عارف در سطح جامعه شناخته میشود، چهرهای نزدیک به آقای خاتمی و همسو با خطمشی جریان اصلاحات است؛ بر اساس تراز سیاسی آقای عارف در جغرافیای سیاسی ایران، شخصیت وی بعد از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم تا چه اندازه تغییر کرده است؟ آیا ایشان همان شخصیت انتخابات را حفظ کرده است؟
شخصیت آقای عارف بعد از انتخابات به لحاظ خصوصیت اخلاقی و رفتاری تغییری نداشته است اما در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری نقش دکتر عارف و جایگاه وی به عنوان تنها کاندیدای جریان اصلاحات در شطرنج سیاسی انتخابات بروز و ظهور کرد و در شناساندن چهره سیاسی و ظرفیت شخصی ایشان در جامعه، نقظه عطف زندگی سیاسی وی بود.
این تاثیرگذاری باعث شد مردم بیشتر با نام محمدرضا عارف آشنا بشوند و نسبت به دیدگاه، شخصیت و عملکرد دکتر عارف شناخت بهتری به دست آوردند. کنارهگیری عارف در گرماگرم انتخابات و واپسین لحظات سرنوشتساز آن -که به جهت باز شدن راه پیروزی برای حسن روحانی انجام شد- باعث شد که سرمایه اجتماعی ارزندهای حول محور وی شکل بگیرد؛ ظرفیتی که امکان بکارگیری آن در جهت اهداف انقلاب اسلامی در آینده فراهم میشود.
شما به کنارهگیری آقای عارف در انتخابات ریاستجمهوری اشاره کردید. انتظار این بود که بعد از کنارهگیری آقای عارف به نفع آقای روحانی، وی در دولت یازدهم جایگاه ویژهای پیدا کند ولی با تکمیل ترکیب کابینه دولت یازدهم مشاهده شد که آقای عارف جایگاهی در ترکیب دولت پیدا نکرد. آیا پیشنهادی از سوی آقای روحانی به آقای عراف برای حضور در دولت مطرح نشد و یا اینکه وی ترجیح داد مسئولیتی را در دولت یازدهم نپذیرد؟
کنارهگیری آقای عارف نقطه اوج اثر بخشی نقش وی در عرصه سیاسی و انتخابات بود و قبل از این اقدام نهایی هم سایر مواضع عارف در جای خود دارای اهمیت بسزایی است؛ برای مثال از سال 88 به بعد با توجه به یکدستی فضای سیاسی کشور و حضور رسانهای یک طرفه جریان اصولگرا، همواره جریان اصلاحات و شخصیتهای آن تحت تاثیر وقایع انتخابات 88 مورد نقد و توهین بودند.
دکتر عارف در چنین شرایطی با بهره بردن از فرصت قانونی انتخابات توانست برای اولین بار از گفتمان اصلاحطلبی یک تنه و با شجاعت تا حدودی رفع اتهام کند. وی در یکی از سخنان خود در تبلیغات انتخابات، گفت: اصلاحات و اصلاح طلبی برخاسته از بطن و متن انقلاب است و راهی جز خط و مشی اصلاح طلبی برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی نیست.
همانگونه که میدانید، فضای انتخابات یازدهم طی سال 91 فضای امنیتی و بسته بود. نگاه بخش قابل توجهی از لایههای جامعه به انتخابات همراه با تردید بود و گرایشاتی فراتر از تردید به معنای تحریم هم شنیده میشد. عارف با تکیه بر گفتمان اصلاح طلبی، با ورود به عرصه انتخابات و حضور در فضاهای دانشگاهی در جهت تشویق مردم به شرکت در انتخابات و غلبه بر فضای تردید و تحریم نقش مهمی ایفا کرد. عارف در جریان مبارزات انتخاباتی برای اولین بار پس ار وقایع 88 فرصت گفتگو از جایگاه اصلاح طلبان را هر چند کوتاه پیدا کرد.
اینکه با توجه به نقش عارف در انتخابات ریاستجمهوری، دولت یازدهم چگونه با عارف تنظیم رابطه کرد بخشی از آن مربوط به خود دولتمردان است که من از خط و مشی آنان بیاطلاعم؛ اما پس از پیروزی آقای روحانی یکبار آقای عارف به رسم احترام در دفتر روحانی حضور پیدا کرد که در آنجا طبیعتا بیان تبریک و گفتگوی دوجانبه در باب مسائل کشور بود.
در دومین جلسه، آقای روحانی قبل از شروع به کار دولت از دکتر عارف دعوت به گفتگو کردند. در آن جلسه روحانی از عارف تقاضا میکند مسئولیت یکی از دو وزارتخانه های علوم و ارتباطات را بپذیرند که آقای عارف ضمن تشکر، از پذیرش آنها امتناع کردند.
در همان جلسه رئیسجمهور از آقای عارف پرسیدند اگر شما ریئسجمهور میشدید چه کسی را برای وزارت علوم انتخاب میکردید که دکتر عارف از آقای جعفر توفیقی به عنوان گزینه مطلوب خویش نام میبرد. البته دکتر توفیقی در مرحله اول برای وزارت معرفی نشدند و بعد از آن سرپرستی وزارت علوم را عهدهدار شدند که در نهایت هم مصلحت دیده نشد که آقای توفیقی به عنوان وزیر معرفی شود.
دولت مصلحت ندید که آقای توفیقی را معرفی کند یا عامل دیگری باعث شد؟
آنچه که دکتر روحانی به آقای توفیقی گفته بودند این بوده که مصلحت دیده نشده که معرفی شوند؛ اینکه این مصلحت، تحت تاثیر سایر مراجع و مراکز یا شخصیتها بوده یا خیر بنده بی اطلاعم. در نتیجه اینکه موضع روحانی و دولت یازدهم در برابر عارف و سهمالنقش عارف در این جریان چیست من نمیدانم؛ اما موضع عارف نسبت به انتخابات اخیر و نگاه وی به دولت یازدهم قبل از اینکه برخوردار از شاخصههای سیاسی صرف باشد، برگرفته از نگاه فرهنگی و اخلاقی به حوزه سیاست است. شاید این نگاه از منظر بسیاری قابل نقد باشد اما عارف یک سیاست مدار اخلاقمدار است و بیش و پیش از انگیزه قدرت طلبی به ابعاد و آثار فرهنگی و اخلاقی و دینی مواضع خود توجه وحساسیت دارد.
آقای عارف صرف نظر از سهم خود در دولت و جریان انتخابات به دنبال مصالح مملکت است؛ وی تلاش کرد به برون رفت از مشکلات مبتلا به کشور کمک کند. بنده به عنوان یک کازشناس سیاسی معتقدم آثار کوتاه مدت پروژههای انتخابات ماهیتأ سیاسی است، اما پیامد دراز مدت و عمیق رویدادهای سیاسی که از جنس ملی، تاریخی و فرهنگی است، ماندگارتر است.
از این منظر با توجه به تجارب نامطلوب جریان اصلاحات در سالهای 84 و 88 که در این دو مقطع زمانی شخصیتهای متنوعی از این حوزه سیاسی به مبارزات انتخاباتی ورود پیدا کردند و خودشان اسباب شکستن آراء و امکان پیروزی رقیب را فراهم آوردند، خوشبختانه در این دوره با رهبری آقای خاتمی و درایت و دوراندیشی دکتر عارف در سال 92 برخاسته از این دو تجربه تلخ با تنوع کاندیدا مواجه نبودیم.
آقای عارف بر اساس حط مشی خود اعلام کرده بود؛ چنانچه آقایان خاتمی یا هاشمی به صحنه بیایند با آنها رقابت نخواهم کرد. به لحاط اخلاقی ما پیروز انتخابات بودیم اما از لحاظ سیاسی ما از حق خود برای تحقق مصلحت برتر ملی و انقلابی صرف نظر کردیم.
برخی رسانه ها تحلیل می کنند که آقای روحانی برای پیروزی در انتخابات، وامدار جریان اصلاحات و کارگزاران است و در چینش دولت این مورد را لحاظ کردند. بر این اساس باید جریان مستقلی تحت عنوان اعتدال را برای آقای روحانی در نظر گرفت یا اینکه وی منویات جریان اصلاحات و کارگزاران را پوشش میدهد؟
روحانی در هیچ مقطعی چه قبل و چه بعد از انتخابات عنوان نکردند که از پایگاه اصلاحات وارد ساز و کار انتخابات شدهاند. اگر ما دو جریان شناخته شده اصلاحطلبی و اصولگرایی را در نظر بگیریم جهتگیری راهبردی روحانی در ایام انتخابات و پس از آن در حقیقت یک موضع بینابین بوده است. آقای روحانی با گفتمان اعتدالی وارد شدند؛ البته تاکنون به درستی از طرف نظریه پردازان دولت یازدهم ابعاد این گفتمان تبیین نشده است. اما به هر حال آقای روحانی ادعای اصلاحطلبی نداشته و ندارد. وی با کنار رفتن دکتر عارف مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفت و در انتخابات اخیر آراء اصلاحطلبان بنا بر استدلال برآمده از رویکرد اصلاحطلبی و شناسایی راههای برون رفت از چالشهای جدی ملی در بین کاندیداهای باقی مانده، تمایل خود را به روحانی نشان دادند.
در جریان اصلاحات همانند جریان اصولگرایی، نحلههای سیاسی گوناگونی وجود دارد. در جریان اصولگرایی جبهه پایداری وجامعه روحانیت وجود دارند و بین مواضع این دو جریان و افراد آنها فاصلههای زیادی است، هرچند در یک جناح کلی هستند.
بنابراین ترکیب دولت یازدهم ترکیبی است که متشکل از عناصر اصلاحطلب و اصولگرا است و همه بخشهای سیاسی حاضر در جریان اصلاحات به اندازه وزن خود در این ترکیب سهم ندارند. به عبارتی دولت یازدهم را به دلیل اینکه رئیس آن با حمایت اصلاح طلبان روی کار آمده است، نمیتوان دولت اصلاحطلب نامید. جریان اصولگرا به خطای استراتژیک اصلاح طلبان در سالهای 84 و 88 دچار شدند و همان لطمه را دیدند. در عرصه رقابت هیچکدام از زیر بخشهای جریان اصولگرا به صورت تشکیلاتی از آقای روحانی حمایت نکردند و به دلیل عدم حمایت آنها، آقای روحانی مورد حمایت جریان اصولگرا نبوده است؛ بنابراین آراء آقای روحانی در بخش سیاسی از بین این دو جناح، برخاسته از حوزه اصلاح طلبان است و سایر شهروندان رأی دهنده به آقای روحانی نیز تحت تاثیر گفتمان تبلیغاتی وی و نارضایتی از سالهای گذشته به جریان اعتدالی رأی دادند.
صرف نظر از سهم جریان اصلاحات، قبول دارم که ترکیب دولت دکتر روحانی متأثر از جریان و خط مشی کارگزاران و جناب آقای هاشمی است؛ جریان اصلاحات به معنای فراگیر سهم کمتری در دولت دارد اما این موضوع بحثی تاکتیکی است و اهمیت چندانی ندارد.
خوشبختانه امروز کسی در کسوت ریاستجمهوری ایفای نقش میکند که اهمیت این شان و جایگاه را بهتر از رئیسجمهور قبل درک میکند و به حساسیت رفتار یک رئیسجمهور در این جایگاه از حیث آثار داخلی و پیامدهای بین المللی واقف است. از ادبیات متناسب با این جایگاه استفاده میکند و از سیاست های منطقی و کارآمدی برخوردار است.
: گزارش صد روزه و عملکرد دولت یازدهم را در 100 روز اول چگونه ارزیابی میکنید؟
روحانی در گزارش صد روزه بخشی از واقعیات گدشته را بیان کرد؛ ارقامی که اگر آقای روحانی اعلام نمیکرد، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی که اصولگرایان در آنجا هستند و مرکز آمار و معاون خزانه بانک مرکزی ایران که تصدی آن بر عهده رییس دولت آقای احمدی نژاد است نیز اعلام نمیکردند.
برخی از این واقعیات در قالب تحقیق و تفحص از صندوق تأمین اجتماعی در حال روشن شدن است و بخشی در قالب بیمه ایران و متهم شدن تعدادی از مدیران دولت دهم در حد معاون اول است.
در دولتهای قبل از احمدی نژاد هم فساد وجود داشت اما در این سطح و با این گستردگی نبود؛ اما امروز بخشی از افکار عمومی نسبت به شخص دوم دولت دهم کدر است و نمیدانند این اتهامات را صرفا سیاسی بدانند یا بدخواهانه!
من قبول ندارم آقای روحانی در گزارش صد روزه دولت قبل را تخریب کرده است و صورتی وضعیتی از واقعیات دولت قبل ارائه کرده است.
آقای روحانی به دلیل جایگاهی که طی دولت آقای هاشمی و خاتمی در شورای عالی امنیت ملی داشته و رشته تخصصی وی هم علاوه بر حقوق، حوزه امنیت ملی بوده است اینگونه تشخیص داد که در ماههای اول بیشترین توان را در موضوع روابط بینالملل بگذارد که توانست یک تیم حرفهای برای تولیت سیاست خارجی به خدمت بگیرد. اهم مشکلات امروز ایران خارج شدن از تحریمهای ظالمانه است و در حوزه اقتصاد سازماندهی دولت به لحاظ بکارگیری افراد متخصص نمره قابل قبول میگیرد.
در منظومه مدیران پس از انقلاب مهندس زنگنه با حوزه نفت و اقتصاد سیاسی بیگانه نیست، طیبنیا و نعمتزاده تحصیلات آکادمیک و تجارب مرتبط با حوزه مدیریت خود را دارند. با وجود چیدمان قابل قبول در حوزه اقتصاد و عملکرد دولت در آرامبخشی به تلاطمهای اقتصادی، قابل قبول بوده است؛ هر چند ابتکار عمل شگفتانگیزی دیده نمی شود و هنوز برای قضاوت منصفانه زود است.
باید منتظر ماند تا ببینیم مردان اقتصادی ما چه میکنند؛ دولت هنوز دورنمای روشنی در حوزه اقتصاد ارائه نداده است و دست اندرکاران در حوزه سیاست داخلی تاکنون کارنامه قابل قبولی ارائه نکردهاند؛ مشخصا تا زمانی که مطالبه مردم را مبنی بر باز شدن فضای سیاسی و آشتی و اخوت ملی محقق و همچنین از حوادث 88 عبور نکنیم عملا در حوزه امنیت داخلی شاهد این گشایش نیستیم.
امروز در حوزه احزاب اقدامات قابل توجهی نیفتاده است، موضوع حصرها و حبس ها حل نشده است، اینها انتظار عموم مردم بود. با این که ما حامی دولت هستیم عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی قابل قبول است ولی در حوزه اقتصاد قابل قبول ولی ناکافی است و سیاست داخلی دولت را هم در این زمنیه غیر قابل قبول میدانم.
آیا آقای عارف برای تشکیل حزب اقدامی را انجام دادند؟ آینده سیاسی آقای عارف به چه صورت خواهد بود؟
ما بعد از انتخابات مشغول تعیین کلیات مسیر هستیم اما در ابعاد تفصیلی مباحث ما ادامه دارد. در ابعاد مشخص شده آقای دکتر عارف با تکیه بر گفتمان اصلاحطلبی و با هدف پیشبرد اهداف انقلاب، حضور فعال در عرصه سیاسی دارند اما اینکه نحوه این حضور چگونه باشد محل بحث است. بخشی از این حضور در غالب بنیاد امید ایرانیان که غیر سیاسی و غیر دولتی است و جریان یافته است.
در حوزه سیاسی نقطه نظری وجود دارد مبنی بر تأسی حزب جدید که روی ابعاد مختلف آن کار شده اما نهایی نشده است.
شما نقشه راهی را برای ادامه حضور فعال آقای عارف در صحنه سیاسی کشور توصیف کردید؛ حال نگاه آقای عارف به جریانهای فعال سیاسی کشور از اصولگرا، اصلاحطلب، کارگزاران و... چگونه است؟
قبل از انتخابات آقای عارف بیشتر به عنوان معاون اول اصلاحات مطرح بودند اما وی اکنون به عنوان چهره ملی موثر در صحنه سیاسی کشور شناخته میشود. یک حزب و جریان سیاسی برای تبیین چشمانداز آینده خود حتما صحنه سیاسی داخلی را از حیث چهرهها و جریانها رصد میکند.
امروز اتفاق و اتحاد میان اصلاحات و هاشمی و ناطق نوری مشاهده میشود؛ افقی که فرا روی ما است و بخصوص با اولین رویداد سیاسی که انتخابات مجلس دهم است خیلی نسبت به قبل روشنتر است. بخشی از جریان اصولگرا بعد از انتخابات خرداد 92 دچار سردرگمی سیاسی شدند، با اینکه اکثریت آنها همچنان در رأس امور هستند ولی جریان اصولگرا نگران از آینده سیاسی خود است. اصلاحطلبان جفرافیای فعالیت خود را میشناسند و در جریان پیشرو این اتفاق و اتحاد را حفظ خواهند کرد. دورنما برای جریان اصلاحات و عارف در این پایگاه روشنتر است و بلا تکلیفی کمتر خواهد بود.
برخی از رسانهها خبرهایی را منتشر کردهاند مبنی بر اینکه آقای عارف سرلیست جریان اصلاحات در انتخابات مجلس آینده میشود. آیا این برنامه برای رسیدن به ریاست مجلس آینده است و جریان اصلاحات برای در دست گرفتن ریاست مجلس توسط آقای عارف تلاش میکند؟ آقای ناطق چطور؟
جریان اصلاحات با دکتر عارف به عنوان چهره مطرح اصلاحطلب با نگاه مثبت نگاه میکند، بنابراین خط مشی اصلاحطلبانه در چارچوب اصول بنیادین انقلاب قائل به این است که به صورت تدریجی و گام به گام با اصلاح خطاهای خود در اداره کشور و افزودن بر نقاط قوت نسبت به قبل بر ارائه تجربه جمهوری اسلامی به دنیا متفاوت باشیم. با این نگاه هرجا صحبت از رأی مردم است ما در صف مقدم هستیم، اگر نباشیم نسبت به آرمان خود فاصله گرفتیم. روزنه انتخابات و رأی مردم تنها مسیر مسالمتآمیز و بی ضرر ملت ایران است.
عزم جریان اصلاحات و شخص دکتر عارف برای حضور در انتخابات آتی مجلس دهم جدی است. اما چگونگی این حضور مشخص نیست و برای اظهارنظر در خصوص آن هنوز زود است؛ اکنون در مرحله مقدماتی هستیم.
آقای ناطق نوری شخصیت برجستهای هستند؛ هنوز آرایش صحنه انتخاباتی مشخص نیست، در شرایط فعلی در حد حدس و گمان است. شاید چندین نفر مانند عارف و ناطق نوری و... وجود داشته باشند ولی کاندیدا گزینی، تعیین سر لیست انتخاباتی و نشان کردن چهرههای پیشرو در جریان انتخابات بخشی از برنامه عملیاتی انتخاباتی هر جریانی است که این تنظیمات متناسب با فضای روز در زمان مناسب عملی خواهد شد.
حضور عارف و اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی قطعی و حتمی است اما نحوه حضور و چگونگی ائتلاف و تعامل و نحوه ورود و هدفگذاری آن مشخص نیست.
اگر در انتخابات مجلس هم لازم باشد که آقای عارف به نفع کاندیدای دیگری کنارهگیری کند، آیا باز آقای عارف این کار را انجام میدهند؟
نه! تعداد نمایندگان مجلس آینده 310 نفر است. بنابراین بحث کنارهگیری مطرح نیست. در انتخابات مجلس با توجه به تعداد زیاد آن امکان این امر جود ندارد که آقای عارف در صورت ثبت نام به نفع کسی کنارهگیری کند.
بعد از انتخابات مدتی اسم آقای عارف برای تصدی ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده بود ولی بعد از مدتی آقای ولایتی برای ریاست این مرکز انتخاب شدند؛ برخی کارشناسان میگویند عدم پذیرش آقای عارف برای تصدی پست مرکز تحقیقات خیز وی برای ورود به مجلس دهم است. به نظر شما آقای عارف برای ورود به مجلس ریاست مرکز تحقیقات را نپذیرفتند؟
جناب آقای هاشمی به صورت رسمی به آقای عارف پیشنهاد تصدی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را دادند و دکتر عارف ضمن درخواست فرصت برای فکر و مشورت تمایل برای پذیرش این پیشنهاد را داشتند؛ اما در هنگام این بررسیها متوجه شدیم آقای دکتر ولایتی حکم گرفتند.
در رسانهها مطرح شده بود که بین آقای عارف و خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری، اختلافهایی ایجاد شده است. این را تایید می کنید؟
آقای عارف اگر با آقای خاتمی اختلاف داشت که به نظر آقای خاتمی تمکین نمیکرد.
آقای عارف هنوز با آقای خاتمی در بنیاد باران جلساتشان را برگزار میکنند؟
مرتب با هم دیدار دارند و مشکلی ندارند و اگر بنیاد امید ایرانیان تأسیس نشده بود آقای عارف همچنان رئیس هیأت مدیره بنیاد باران بودند. آقای عارف معتقدند ریاست این بنیاد به صورت چرخشی باشد. در سال 88 به اصرار آقای خاتمی ایشان پذیرفت که عضو هیأت مدیره باشند و نسبتی میانِ بود و نبود ریاست قبلی و آقای عارف وجود ندارد و بین آقای عارف و خاتمی نیز اختلافی وجود ندارد؛ جلسات بین خاتمی و عارف هم چنان و به صورت مداوم ادامه دارد.
افزودن نظر جدید