- کد مطلب : 7508 |
- تاریخ انتشار : 20 فروردین, 1394 - 10:48 |
- ارسال با پست الکترونیکی
اراده مردم تكميل پروژه انتخابات ٩٢ خواهد بود
تاثير تفاهم هستهاي را در روند تاثيرات ديپلماتيك منطقهاي و فرامنطقهاي چه ميدانيد؟ فكر ميكنيد اين اتفاقات سياست خارجي كشورمان را با چه تحولاتي رو به رو ميكند؟
آثار بيانيه هستهاي و انشاءالله توافق نهايي كه در تير ماه منعقد ميشود ابتدا از جهت اهميت تاريخي و جغرافيايي ايران در منطقه قابل بررسي است. ايران يك كشور قدرتمند در منطقه استراتژيك خاورميانه است. بسياري از مولفههاي قدرتمند به طور مستقيم يا غيرمستقيم در منطقه خاورميانه تحت تاثير ايران است. از زماني كه بشر از ابتداييترين وسيله به دريا راه پيدا كرد، تنگه هرمز و خليج فارس كانون توجه جهان بود. در بخشهاي شمالي، شرقي و غربي ايران نيز ما مولفههاي بسيار مهمي داريم كه تاثيرات فرامرزي آنها در خور توجه است. ظهور نظام جمهوري اسلامي و پيروزي آن و ارايه چهرهاي سازگار از حكومت دين بر جذابيت و قدرت ايران افزوده است. عليالقاعده كشوري با اين مشخصات بايد عرصه مانور آن در دنيا توسط دولتها تقويت و روزآمد شود چراكه اين مولفهها گنجايش و ظرفيت تاثيرگذاري و ارتباطات ديپلماتيك گسترده را دارد. نخستين گام براي تقويت و حضور بيشتر باز كردن مسيرهاي تعامل با حفظ منزلت با دنيا است. آغاز مذاكرات تاثير مثبت خود را بر نگاه جهان و منطقه به ايران و آرامش داخل را باعث شده است. بنابراين به ميزاني كه سياستهاي اتخاذ شده در جهت تقويت مسيرهاي تعامل با دنيا باشد، ارتقا و منزلت ايران را شاهد خواهيم بود. دولت تدبير و اميد با ارزيابي دقيق از سياست داخلي و خارجي در دولتهاي نهم و دهم از اتخاذ شيوههاي تنشزا و پرهزينه دوري جست و سياستهايي در راستاي اعتلاي منزلت ايران و اسلام در تصوير ايران در جهان در پيش گرفت. در واقع ميتوان گفت كه يكي از سياستهاي مهم دولت منزوي كردن طراحان سياستهاي ايرانهراسي و اسلامهراسي است و تلاش ميكند تا چهره صلحطلب ايران اسلامي را به جهان نشان دهد. يعني اگر بخواهيم سياستهاي آقاي دكتر روحاني را در يك جمله ترجمه كنيم بايد بگوييم اين دولت طراحان سياستهاي ايران هراسي و اسلام هراسي را منزوي ميكند و چهرهاي مدارامحور و صلحطلب در دنيا جايگزين آن ميكند. بر همين اساس آسيبها و تهديدها در دولت به دقت بررسي و در حوزهاي مختلف با اتخاذ روشهاي همگرايانه به مقابله با روشهاي واگرايانه ميپردازد. يكي از روشهايي كه ديگر دولتها با سوء استفاده از آن تحريمهاي ظالمانه را بر مردم ما تحميل كردند و بيانيههاي متعدد عليه ايران صادر كردند، سوءاستفاده از مساله دانش صلحآميز هستهاي ايران بود. در ابتداي شكلگيري دولت، دولت بلافاصله با كسب اجماع اركان نظام، به ويژه در راس آن مقام معظم رهبري مسيري انتخاب شد كه ضمن حفظ منافع ملت ايران به سمت باز شدن گرههاي كور قدم برداريم. از زمان شروع مذاكرات تيم مذاكرهكننده ما شاهد اصلاح لحن دنيا با ايران بوديم. بيشتر اظهارنظرها پيرامون اين بود كه مسائلي كه با ايران وجود دارد بايد در قالب مذاكره حل و بحث و گفتوگو شود و اين نوع واژهها جاي واژههاي تهديد نظامي و امنيتي ايران را گرفت. به عقيده من اين نخستين و مهمترين دستاورد مثبتي است كه از ابتداي مذاكرات گفتوگو با ايران اصلاح شد. البته هنوز در اين زمينه فضا براي پيشرفت و بهتر شدن وجود دارد. بنابراين ما ديگر شاهد لحنهاي تند در برابر ايران نيستيم. ايران در اين مذاكرات توانست چهره توانمندي از خود به ظهور برساند. اين مسالهاي است منتقدان داخلي مذاكرات نيز بايد بدانند. تمام تلاشها و گفتوگوها در طول اين مذاكرات همراه با نشان دادن چهره مقتدر و توانمند ايران بود. تيم مذاكره و ديپلماتهاي ايراني نشان دادند كه از بردباري و دانش بالايي برخوردار هستند.
به عقيده شما تاثيرات مذاكرات در مسائل سياست داخلي چطور ميتواند باشد؟
در داخل هم تحت تاثير همين فضا آرامش و همراهي مردم با روند و نتيجه مذاكرات را شاهد بوديم. ميتوان اين روزها را با روزهاي اواخر دولت دهم مقايسه كنيم. در آن زمان هر روز يا هر هفته ما يك خبر بد در حوزه اقتصاد داشتيم. بسياري از سياستها موجب عدم آرامش مردم بود. اينها امروز به آرامش نسبي در حوزه اقتصاد تبديل شده است. متاسفانه در دولتهاي نهم و دهم شاهد شرايط بدي در زمينه اقتصادي داشتيم. حتي شروع مذاكرات نيز تاثير مثبت خود را در تصوير ايران در دنيا گذاشته بود و بيانيه روز سيزدهم فروردين تاثير آن را بيشتر كرد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه اتمام اين پروژه و ادامه كار پس از اعلام بيانيه لوزان سوييس و اجرايي شدن آن تاثيرات گستردهتري در روند پيشروي سياستهاي اقتصادي دولت بگذارد. تلاشهاي رييسجمهور و تيم مذاكرهكننده با توجه به شرايطي كه ما در مذاكرات هستهاي داشتيم و زيادهخواهيهاي حاضران در مذاكره درخور توجه است. قطعا در آينده نيز ايرانيان از اين تلاش به عنوان افتخار ملي ياد ميكنند.
آيا ايران در سال جاري ميتواند نقش خود را در منطقه نيز افزايش دهد؟
بيانيه لوزان سوييس و نهايي شدن آن در ماههاي آينده جايگاه كشور را به عنوان بازيگر اصلي و اول منطقه بهشدت تقويت ميكند. اگر بپذيريم كه ايران در طول تاريخ هميشه يك بازيگر مهم در منطقه بوده است بايد بپذيريم كه امروز اين نقش، گستردهتر از قبل خواهد بود. همچنين جمهوري اسلامي فرصت پيدا ميكند تا ايدههاي خود را در فضايي آرام با دولتها و ملتها در ميان بگذارد و با يارگيري حول منطق كارآمد و مردممدار خود بتواند شعلههاي افراطيگري را در منطقه خاموش كند و افراطيگري را به حاشيه براند. چهره مدارا جويانه و رحماني اسلام براي جهانيان و مردم كشور ميتواند به نمايش بگذارد. به ميزان توفيق در اين مساله ميتوانيم تلاش كنيم عقلانيت را به جاي خشونت و افراطيگري و آدمكشي در منطقه جايگزين كنيم. در واقع اين مساله ميتواند پس از اتمام مساله مذاكرات به عنوان يك پروژه پيش روي دولت قرار بگيرد. اميدواريم بتوانيم در مساله اسلام هراسي نيز تاثيرگذار باشيم.
آيا روند مذاكرات در زمينه موقعيت و آرايش جناحهاي سياسي و رفتارهاي سياسي نيز موثر خواهد بود؟
در داخل كشور نيز اميدها افزايش مييابد به ويژه در سال جاري كه دو انتخابات مهم را پيش روي خود داريم. فكر ميكنم در سال جديد شاهد افزايش فعاليت گروهها و شكلهاي سياسي باشيم. به عقيده من اراده مردم بر تكميل پروژه انتخابات ٩٢ باشد. يعني مسيري كه مردم در خرداد ٩٢ انتخاب كردند و پاي صندوق راي رفتند و دولت فعلي را مستقر كردند، در انتخابات پيش رو اين پروژه به نظر من از طرف مردم تكميل ميشود. در واقع معتقدم تحتتاثير اين فضا اراده مردم براي تقويت عقلانيت و رفتارهاي عقلاني از طرف دولت بيشتر ميشود. در واقع با گسترش اميد در جامعه رابطه دولت، مردم تقويت ميشود. با شكلگيري اميد و افزايش ارتباط دولت و مردم طبيعي است كه نهادهاي مدني و گروهها و تشكلها با تاثيرگذاري بيشتري در پايگاه اجتماعي خود حركت خواهند كرد، خصوصا كه اصلاحطلبان يكي از حاميان مهم دولت آقاي روحاني بود و تاثيرات عملكرد دولت يازدهم بر تقويت پايگاه اجتماعي اين جريان تاثيرگذار خواهد بود. همچنين اين اميد در مردم ميتواند تاثير جريان اصلاحات را در انتخابات مجلس دهم افزايش دهد تا مجلس آينده را نيز بتوانيم با تسلط فضاي عقلانيتر داشته باشيم. طبيعتا حاميان دولت و كساني كه در اين دو سال براي پيشروي شعارهاي دولت تلاش كردند هم فعالتر ميشوند. اميدواريم نامگذاري سال ٩٤ با عنوان «همدلي و همزباني دولت و ملت» توسط رهبري بتواند هرچه بيشتر زمينه را براي تحقق وعدههايي كه دولت در شعارهاي انتخاباتي خود بيان كرد، فراهم كند.
موقعيت، وضعيت و رفتار جناحهاي سياسي در سال ٩٤ چگونه خواهد بود؟
معتقدم امسال سال رقابت برنامهها در عرصه انتخابات مجلس دهم خواهد بود. گروهها از اصولگرايان و اصلاحطلبان رقابتهاي وسيعي را پيش رو خواهند داشت. به هر حال فضايي كه اميد به آن تزريق شده است ايجاب ميكند كه هر دو جريان كشور با برنامههاي اساسيتر و تدوين شدهاي پا به عرصه انتخابات مجلس دهم بگذارند. همچنين در سالي كه فضا رقابتيتر باشد ميتوانيم شاهد تاسيس احزاب جديد و تقويت و فعال شدن احزاب موجود در كشور باشيم. بايد باور داشته باشيم كه تقويت احزاب و فعاليت بيدردسر آنان سياست داخلي يخ زده را زنده ميكند. در يك كلام فضاي تقويت و فعاليت احزاب نيز موجب افزايش نشاط و مشاركت سياسي مردم در انتخابات ميشود. برنامه جاي شعارهاي غير عملي را ميگيرد. ما در سالهاي گذشته از سياستهاي پوپوليستي در كشور كم صدمه نديديم. وقتي برنامه محور نباشيم صدمات زيادي در عرصههاي گوناگون توسعه كشور ميبينيم و به عقيده من فضاي رقابتي امسال هر دو جريان اصلي كشور را به سمت برنامه محور بودن سوق خواهد داد. فضاي كشور آرام آرام تحت تاثير فضاي منطقيتر قرار ميگيرد. رقابت بيشتر و زنده شدن گروهها و احزاب موجبات تحقق هرچه بيشتر اركان دموكراسي در كشور ما را فراهم ميكند.
آيا ميتوانيم انتظار داشته باشيم كه در سال ٩٤ فصل جديدي از فعاليتهاي اصلاحطلبان در كشور باز شود؟
اصولا به عقيده من، ما از زمان روي كار آمدن دولت فصل جديدي را در فعاليتهاي اصلاحطلبان شاهد بوديم. البته لازم است يادآوري كنيم در دولت پيشين تنها اصلاحطلبان نبودند كه از تاثيرگذاري در مسائل كشور و تلاش براي ارتقاي ايران محروم بودند. بسياري از دوستان اصولگراي ما نيز در انزوا بودند. درحقيقت به نظرم فضاي معتدل و منطقي و براساس رقابت برنامهها هم به نفع اصولگرايان است و هم به نفع اصلاحطلبان. طبيعي است كه اصلاحطلبان نسبت به سياستهاي گذشته آسيب بيشتري ديدند و اكنون فضاي بهتري را براي اعمال تاثيرگذاري خود در انتخابات خواهند داشت. اصلاحطلبان به رشد كشور علاقهمندند و از هر قدرتي براي حفظ منزلت دين و ايران استقبال ميكنند. طبيعي است كه اگر فضاي بازتري را پيش رو داشته باشند، ميتوانند در سال جاري تاثير بيشتري بگذارند.
آيا در اين سال شاهد توفيقات بيشتري در سياستهاي داخلي دولت خواهيم بود؟
منتقدان دولت دو نوعند؛ عدهاي هستند كه دولت هر اقدامي را كه انجام ميدهد، سياهنمايي ميكنند. اين در واقع راه و روش انتقاد نيست. اينكه عدهاي معتقدند هرچه در دولت رخ ميدهد نادرست است نميتواند به توسعه كشور كمك كند. البته ما اميد داريم كه آنها هم در سال جديد با رويكردي متفاوت از گذشته عمل كنند و نقدهايي را كه به توسعه كشور كمك ميكند داشته باشند.
آيا سياستهاي فعالانهتري در زمينه سياستهاي داخلي ميتوان شاهد بود؟
در واقع از نقدهاي غيرمنصفانه كه بگذريم من ميخواهم توجه شما را به اين مساله جلب كنم كه اين وضع موجود كه در آن قرار گرفتهايم در دو سال قبل جزو آرزوهاي تحولخواهان بود. به خصوص در زمينه سياست خارجي ما حتي بيش از حد تصور هم به توفيقاتي رسيدهايم. البته الان زماني است كه به قسمت پر ليوان تاكيد داشته باشيم. اميدواريم با ايجاد اين فضاي منطقي در همه زمينهها بتوانيم به رشد و توسعه كشور كمك كنيم و هر دو جريان كشور در انتخابات مجلس دهم نيز با برنامهريزيهاي دقيق در اين راه گام بردارند.
افزودن نظر جدید