- کد مطلب : 8172 |
- تاریخ انتشار : 26 خرداد, 1394 - 11:11 |
- ارسال با پست الکترونیکی
بدترین آفت در رسانه هاخودسانسوری است/عدم رعایت حقوق اولیه خبرنگاران و روزنامهنگاران/رسانه ملی چهره های محبوب سیاسی را بایکوت کرده است/زنان قربانیان اصلی ترویج رفتار و اخبار خشونتزا توسط رسانهها
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی امید، دکتر محمدرضا عارف در این نشست وظیفه مهم رسانه ها را حاکمیت اخلاق دانست و نسبت به رواج پدیده خودسانسوری در رسانه ها اظهار نگرانی کرد و گفت:بدترین آفت در رسانه های ما خودسانسوری است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به آغاز سومین سال فعالیت دولت تدبیر و امید ،گفت: همه می دانند دولت در چه شرایطی روی کار آمد و باید به دولت برای پیشبرد اهدافش کمک کرد بخصوص در سال همدلی و همزبانی دولت و ملت این همراهی بیشتر باید نمود داشته باشد.
وی با بیان این که رسانه یک ابزار برای اطلاع رسانی است، خاطر نشان کرد: امروزه رسانه یک بستر است و می توان در افزایش خشونت از آن استفاده شود. آن چه که امروز به نظر می رسد به آن نیاز داریم حاکمیت اخلاق است که وظیفه مهم رسانه ها می باشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دور شدن از اخلاق و ارزشها،نگاه کوتاه مدت بر اساس منافع باندی و جناحی را از آسیب هایی دانست که می تواند رسانه ها را بستری برای بازتولید خشونت کند.
رئیس بنیاد امید ایرانیان با انتقاد از بی اعتنایی رسانه ملی به معضلات اجتماعی،خاطرنشان کرد : بسیاری از مشکلاتی که با آن روبه رو هستیم نگاه تک بعدی و یا کوتاه مدت رسانه ملی است که نتیجش مشکلات و بحران های اجتماعی است که مشاهده می کنیم.
وی با اشاره به افزایش آمار طلاق و اعتیاد در جامعه گفت: در جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اماری از اعتیاد دانشجویان در دانشگاه ارائه شد که بسیار نگران کننده است .همچنین آمار طلاق در کلان شهرها هم تاسف بار است.
عارف ادامه داد: شاید اگر رسانه های ما وظیفه ملی خودشان را با یک رویکرد فرهنگی زودتر انجام می دادند وضعیت بهتر از این می شد. وضعیتی عصبی که الان در جامعه حاکم است باید دید که چه قدر رسانه های ملی و سایر رسانه ها در جهت آرامش روانی و کاهش عصبیت تلاش کرده اند.
وی همچنین با اشاره به کارکردهای رسانه در جامعه گفت:: بخش رسانه بخش مظلومی است چرا که کوچکترین اختلاف سلیقه نتیجه اش بستن یک رسانه می شود.
عارف با بیان این که برای نوشتن یک مطلب در رسانه خبرنگار نباید دستش بلرزد اظهار داشت: بدترین آفت در رسانه های ما خودسانسوری است که باید در این خصوص چاره اندیشی شود.
ارتباط مستقیم خشونت با بیقانونی و عدم شفافیت قانون
دکتر محمد سلطانیفر مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست در خصوص چرایی خشونت رسانهها به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: خشونت عامل بیقانونی و عدم شفافیت قانون است. وجود قانون خشن علیه رسانهها نیز یکی دیگر از دلایل خشونت است. یک قانون ناعادلانه خود معادل بیقانونی است. ذات محیطهای رسانهای خشونت است و سه ارزش خبری مانند اعجاب، استثناء و برخورد به آن برمیگردد.
نباید با نشر و بازتاب تصاویر خشن، قبح خشونت را ریخت
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عادیشدن خشونت در اثر این ارزشهای خبری اشاره کرد و گفت: وقتی سربریدن توسط گروهک داعش در رسانهها بازتاب داده میشود، قبح سربریدن در کشور کاهش مییابد. چرا باید صفحه اول رسانه تصویر کشتهشدن یک طفل در فلسطین و.. باشد؟
وی یکی دیگر از دلایل خشونت رسانه را افشاگری و جاذبههای آن دانست و گفت: وقتی یک روزنامهنگار وارد افشاگری میشود، یعنی پا در عرصههای غیرمرسوم میگذارد و این برایش جاذبه دارد. رسانهها هم مولد خشونت هستند و هم مورد خشونت قرار میگیرند.
سلطانیفر در ادامه به روشهای خشونت اشاره کرد و گفت: برخی از قوانین تند و خشن، روشهای شبهقانونی نظیر بخشنامهها، تهدید، اعمال سانسور یا خودسانسوری، تصمیم و تهدید به قطع یارانهها و از این قبیل، گروههای ذینفوذ مانند احزاب، نهادها و NGOها در حوزه رسانهها برای اعمال خشونت وجو دارد.
عدم رعایت حقوق اولیه خبرنگاران و روزنامهنگاران
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حساسیت دولتها را از جلوههای خشونت علیه رسانهها دانست و اظهار داشت: ادبیات خشونتآمیز بهویژه در حوزه سیاسی و فرهنگی رسانهها، اعمال فشارهای مختلف بر رسانه، عدم رعایت حقوق اولیه خبرنگاران و روزنامهنگاران و خطرات مالی و جانی متوجه اصحاب رسانه بهویژه در شرایط ناآرامی و جنگها از مصادیق دیگر جلوههای خشونت است.
بررسی دو کارکرد دانشی و فرهنگی اخبار
دکتر محمدامین قانعیراد، جامعه شناس در ادامه این نشست ضریب نفوذ و انتظار از رسانهها را بر حسب دو مقیاس عامگرایی و خاصگرایی دانست و گفت: رابطه رسانه و خشونت با توجه به تنوع وظایف و نقشهای رسانهها مورد داوری قرار میگیرد. در یک طبقهبندی کلی با کمی تسامح میتوان دو کارکرد دانشی و فرهنگی رسانهها را از یکدیگر تفکیک کرد. منظور از کارکرد دانشی بیان اخبار، اطلاعرسانی و آموزش، بیان تنوعات فکری و اجتماعی، استدلال و آموزش است و کارکرد فرهنگی نیز به برنامههای سرگرمی و اوقات فرهنگی در رسانهها بازمیگردد.
رسانهها باید از نگاه یکجانبه بپرهیزند
رییس انجمن جامعهشناسی ایران ادامه داد: رسانههایی که با اهداف خاص فرهنگی، اقتصادی و سیاسی راهاندازی میشوند نیز باید یک رویکرد فراگیر، همهجانبه و نسبتاً بیطرفانه در ایفای نقش دانشی خود داشته باشند. در بسیاری از موارد آنها حتی نباید در تحلیل و تفسیر رخدادها بهطور قاطع و یکجانبه داوری و قضاوت کنند، بلکه باید برای شعور و بلوغ فکری مخاطبین خود احترام قایل شوند و قضاوت نهایی را به آنان بسپارند.
وی افزود: ممکن است رسانهها به دلیل تسلط حلقهها و گروههای آشکار و پنهان و نفوذ باندهای قدرتسالار و ثروتسالار نتوانند با رویکرد ژورنالیسم حرفهای و ایجاد تعادل نسبی بین نقشهای عام و خاص خود، استقلال نسبی خود را در انجام کارکردهای دانشی خود حفظ کنند.
قانعی راد با انتقاد از رویکرد رسانه ملی ،این رسانه را در بازتولید خشونت در جامعه موثر دانشت و گفت: رسانه ملی چهره های محبوب سیاسی را بایکوت کرده است و مروج دیدگاه هایی شده است که در جامعه طرفداران بسیار کمی دارد.
رییس انجمن جامعه شناسی ایران با بیان اینکه اگر بخواهیم در جامعه نوین جامعه سازی کنیم باید به رسانه ملی توجه کنیم، گفت: بدون رسانه ملی نمی توانیم ملت سازی، دولت سازی و دولت - ملت سازی کنیم. رسانه ملی باید کاری کند که گروه های مختلف اجتماعی با هم ارتباط، گفت وگو و تعامل برقرار کنند و آنها را در جامعه بازنمایی کند. کارکرد خبری رسانه ملی بسیار مهم است. رسانه ملی باید بتواند به شیوه مناسبی اخبار و اطلاعات را منتشر کند. اگر بتواند کارکرد خبری خود را به درستی انجام دهد، بی طرف باشد و تنوع و تکثر را بازنمایی کند می تواند انتظار داشته باشد که کارکردهای سرگرمی، فرهنگی و اوقات فراغت را به خوبی انجام دهد. من معتقدم بعضی از پیام هایی که صدا و سیما انتقال می دهد پیام های خوبی است. انتخاب رسانه ملی برای مردم ما صرفا به علت سرگرمی، برنامه ها و پیام های بهداشتی، اجتماعی، اخلاقی و انسانی نیست.
مصادیق خشونت علیه زنان بیشتر از مردان است
ژاله فرامرزیان، دبیرکل انجمن روزنامهنگاران زن ایران یکی از سخنرانان دیگر این نشست در خصوص چالشهای خشونتزا برای زنان گفت: با توجه به روحیات زنان، مصادیق خشونت بر آنها متمرکزتر، متنوعتر و آثار آن مخربتر است. ایجاد فضای فکری مناسبت در جامعه در جهت به رسمیتشناختن هویت مستقل برای زنان، بزرگترین رسالت رسانه است. عدم توجه به این اصل موجب بروز خشونتهای متعدد در فضاهای گوناگون از جمله رسانه میگردد.
سه درصد از 45 درصد زنان فعال در رسانه، مدیریت رسانه را بر عهده دارند
وی ادامه داد: عواطف و احساسات، مأمن اصلی هنر است که با توجه به ذات وطبیعت زن، میتواند در وجود او متبلور شود. حدود 45 درصد زنان از فعالان رسانه هستند؛ درحالیکه کمتر از 3 درصد آنها در سطوح مدیریت رسانه قرار دارند که این میزان در ایران نیز کمتر است. مدیریت رسانهای حاکم بر جامعه هیچ شباهتی با تساوی حقوق زن و مرد ندارد. مدیریت و تصمیمگیریها براساس رویکرد مردانه است.
نظام مدیریت رسانه با رویکردهای مردانه اداره میشود
فرامرزیان گفت: به رسمیتنشناختن هویت مستقل زن تصویر نامناسبی از زن ارایه و ترویج میدهد که این خود باعث مبنای تفکر جامعه میشود. زنان در ارایه این تصاویر کمترین نقش را دارند؛ چراکه نظام مدیریت و تصویرسازی رسانه مردانه است. نادیدهگرفتن تواناییهای زنان موجب بروز خشونت روحی و روانی میگردد.
زنان قربانیان اصلی ترویج رفتار و اخبار خشونتزا توسط رسانهها
دبیرکل انجمن روزنامهنگاران زن ایران ادامه داد: اهمیت تصویر زن و به نمایشگذاردن جلوههای ظاهری زنان موجب خشونت در مورد زنان میشود. زنان قربانیان اصلی ترویج رفتار و اخبار خشونت زا توسط رسانهها هستند. استفاده تبلیغاتی از زنان در مجلات، نقشهای مکمل در رسانههای تصویری، تشدید و اغراق احساسات آنها، مصلحتاندیشی و کوتاهآمدن آنها، نمادهای متنوعی از خشونت علیه زنان در رسانه را به تصویر میکشد.
اهمیت رشد و افزایش سواد رسانهای
وی سواد رسانهای را بسیار مهم دانست و گفت: با درک و شناخت خصوصیات ارزشمند زنان میتوان از آن در برونرفت جامعه در مصادیق خشونت و کاهش آن استفاده کرد. شبکهای فکرکردن و تقاضا بر اساس نگاههای زیباییشناختانه میتواند فضای زنان را مثبتاندیش و صلحانگارانه نشان دهد.
در این نشست همچنین دکتر فرقانی استاد علوم ارتباطات نیز به بیان رابطه خشونت و رسانه و مصادیق خشونت ورزی در رسانه ها پرداخت.وی از رسانه ها خواست مروج صلح طلبی در جوامع باشند.
رسانه ها در انعکاس خشونت بی طرف هستند
فرقانی با بیان اینکه می خواهم به سبک روزنامه نگاری از هرم وارونه در خبر نویسی برای بیان صحبت های خود استفاده کنم، گفت: من فکر می کنم امروز روزنامه نگاران ما و روزنامه نگاران در همه جهان بیش از همیشه نیاز دارند که به جای رسانه ای کردن رویدادهای زندگی انسانی به انسانی کردن فضای رسانه ای اقدام کنند. این شاه بیت اصلی حرف من است. رسانه ها با دستکاری، تحریف و ماهیت بخشی به رویدادها آنها را به خبر تبدیل می کنند. بنابراین در بسیاری اوقات، رویدادها در ماهیت و محتوا دستخوش تغییر و تحریف می شوند.
او با بیان اینکه بحث خشونت یک بحث ساختاری است که از زمان هابیل و قابیل شروع شده و تا امروز ادامه دارد، گفت: رسانه ها در سرکوب و پیشبرد خشونت نقش دارند. بسته به اینکه چه نگاهی به رسانه داشته باشیم و با چه نگاهی به تحلیل رسانه بپردازیم، تفسیر ما نسبت به نقش رسانه ها در بروز خشونت متفاوت خواهد بود. آیا رسانه ها مولد، قربانی یا بازتاب دهنده خشونت هستند؟ رسانه ها بازتاب دهنده رویدادهای جامعه هستند. بر این اساس اگر در جامعه ای خشونت تولید یا شکل داده شود رسانه ها آن را بازتاب می دهند. در این صورت مقصر رسانه نیست بلکه جامعه ای است که خشونت را تولید می کند. رسانه در این صورت بی طرف است. ما در جهان رسانه ای با واقعیت رو به رو نیستیم بلکه آنچه می بینیم تصویر و بازتابی از واقعیت است. آن هم واقعیتی که دستکاری و تحریف شده است.
این استاد ارتباطات با بیان اینکه رسانه ها با مهار خشونت کلامی می توانند خشونت رفتاری را در جامعه مهار کنند، گفت: رسانه ها با بالا بردن ظرفیت و قدرت شنوایی گفت و گوهای در حاشیه مانده، با به متن کشاندن نخبگان نواندیش، با بلند کردن صدای همه آحاد جامعه به نحوی که این صداها شنیده شود و گویندگان آن ها دیده شوند، می توانند خشونت کلامی را در جامعه کاهش دهند. بحث اصلی این است که رسانه ها به چه میزان صداهای مختلف را درجامعه بازتاب می دهند. یکی از مشکلات اساسی در کشورهای در حال توسعه، عدم تنوع و تکثر رسانه ها در مدیریت و مالکیت رسانه است.
قطب بندی در رسانه ها باید از بین برود
فرقانی با بیان اینکه دولت ها در کشورهای درحال توسعه تلاش می کنند بر رسانه ها تسلط داشته باشند تا صدایی جز صدای طبقه حاکم شنیده نشود، گفت: این امر مشکل ثانویه عادی سازی خشونت است که رفتارهای نابهنجار در جامعه را به دنبال دارد. بزرگترین خطر رسانه ها همین است. من فکر می کنم علیرغم همه تنفری که ما از صحنه های خشونت غیر انسانی و توحشی که داعش در شبکه های اجتماعی به نمایش می گذارد، داریم اما قبح سربردن، قبح تخریب آثار باستانی، قبح رفتار خشونت آمیز با شهروندان از هر نوع قشر، امروز نسبت به سال گذشته کمتر شده است.
تفاهم و مدارا باید به عنوان یک ارزش خبری مد نظر قرار گیرد
او با بیان اینکه رسانه ها از یک طرف خشونت ها را بازتاب و در معرض دید مردم جهان قرار می دهند و از طرف دیگر شنیده شدن را در جامعه گسترش می دهند، گفت: در جوامع در حال توسعه مناسب ترین راهکار استفاده از نرم زبان است. به هر زبانی که دولت با رسانه ها صحبت کند رسانه ها با همان زبان با دولت صحبت می کنند. اگر رسانه ها به جای انتقال عقلانی مفاهیم، پرخاشگری، توهین و تحقیر کنند با واکنش مشابهی رو به رو می شوند. بحث غیرخودی سازی ها و قطب بندی ها باید از بین برود. درست است که رسانه ها قطب بندی های موجود را بازتاب و در تشدید و در عصبی شدن این قدرت ها نقش دارند اما می توانند گفتمان هایی را برجسته کنند که مروج تفاهم و مدارا باشد. رسانه ها به طور کلی جنگ مدار و خشونت مدار هستند. بر اساس تحلیل محتواهایی که از رادیو، تلویزیون و مطبوعات در تمام جهان صورت گرفته دو ارزش خبری خشونت و شهرت در همه آنها برجسته بوده است. اما نکته اصلی در این است که ارزش های صلح و تفاهم در کجا بازتاب دارد. تفاهم و مدارا باید به عنوان یک ارزش خبری مد نظر قرار گیرد. کسانی که مروج فرهنگ مدارا هستند باید برجسته شوند. بنابراین شیوه های فعلی روزنامه نگاری ما بیشتر متضمن فاصله گذاری است تا تقریب و تقارن. اصل بر این است که تنوع را بپذیریم و به رسمیت بشناسیم و به آن احترام بگذاریم. رسانه ها باید مروج فرهنگ باشند و به جای تاکید بر تضادها بر علایق مشترک، جنبه های انسانی و کاهش تضادها تاکید کنند
رسانه ها از سیطره قدرتهای اهریمنی طالب خشونت رها شوند
در این نشست همچنین مینو بدیعی روزنامه نگار نیز در ارتباط با نقش رسانه ها درگسترش خشونت سخن گفت.
وی با بیان اینکه در عصری زندگی می کنیم که رسانه ها ، اساسی ترین نقش را در زیربنایی ترین مسائل ا جتماعی ،اقتصادی ،نظامی فرهنگی ،سیاسی و حتی روانشناسی فردی انسانها دارند،گفت: خشونت که یکی از مشکلات چالش برانگیز و تخریب گر انسان امروز است که عنوان پست مدرنیست را برای خود برگزیده است ، انسانی که از مدرنیسم یا به عبارت دیگر تجددگرایی عصر صنعتی عبور کرده و به دورانی گام نهاده است که دیگر اصول و روش و نظام زندگی تجددگرایانه خود را در عرصه های مختلف حیات اجتماعی خویش قبول ندارد .
وی افزود:انسان عصر فراصنعتی در حقیقت انسان سرگشته ای است که با دور انداختن همه مفاهیم و ارمانهای ایدئولوژیک قرن های هجدهم و نوزدهم و حتی قرن بیستم در دهه دوم قرن بیست ویکم ، رسانه و در حقیقت ابزارها و وسائل نوین الکترونیکی ارتباطات اجتماعی نظیر شبکه های مجازی را به عنوان تابوهای عصر فرض می کند و حتی گاهی فرمان خشونت وکینه توزی را نیز از رسانه می گیرد .
بدیعی تصریح کرد: بدون تردید عوامل اصلی خشونت درهمه دنیا مشکلات زیربنایی اقتصادی - اجتماعی ووجود میلیتاریسم (نظامی گری ) ، نئوکلینانیسم ( استعمارگری نوین ) ومساله جهانی سازی همه مشکلات بشری تحت عنوان گلوبالیسم یا جهان بارگی نئو امپریالیستی است . وجود فقر بسیار گسترده در تمامی جهان به ویژه قاره های پهناور آفریقا ، آسیا و آمریکای لاتین از جمله زیربنایی ترین مسائل بشری است که این فقر با ثروت بیکران وبی رویه سلطه گران جهانی درهمه عرصه های قدرت به توجیه برتری و فناوری انسان ساختار شکن وسیری ناپذیر ی می پردازد که ابزارهای اصلیش همانا برای توجیه بی عدالتی ،نبود آزادی ، فقر گسترده و دامنگیر و نظام غیر عادلانه اقتصادی - اجتماعی در دنیا ، مثلا فن آوری و پیشرفت تکنولوژی است اما در سایه این تهاجم غیر انسانی خویش به ابزارهای گوناگون سرکوب وخشونت دست می زند .
وی با بیان اینکه خشونت با جنگ افروزی و برافروختن نفاق ها و دشمنی های دامنگیر و گسترده در سراسر جهان توسعه و گسترش پیدا می کند، اظهار کرد: انسان در اصطلاح پست مدرن با ابزار رسانه هم به گسترش خشونت در همه جای دنیا دامن می زند .
این روزنامه نگار تاکید کرد: رسانه ها درعصر ارتباطات وجامعه شبکه ای بزرگترین نقش را در فراگیر کردن خشونت در تمامی جهان دارند .کوچکترین خشونت ها در دنیا این روزها به دست رسانه های مختلف در تمامی جهان بزرگنمایی شده ویا گاه عین واقعیت ارائه می شود و درحقیقت می توان گفت ، نظام غیرعادلانه اجتماعی - اقتصادی دنیا بر طبل خشونت در درجه اول می کوبد ودردرجه دوم این رسانه ها هستند که به مدد این خشونت می آیند و آن را پیش از پیش گسترش می دهند .
به گفته بدیعی زمانی رسانه ها می توانند در ارتباط با مقوله صلح و دوستی و گسترش آزادی در تمامی جهان ، حرف های بنیادی برای گفتن داشته باشند که این رسانه ها از سیطره قدرت های اهریمنی طالب خشونت و نظامی گری و جنگ افروزی و حکومت های مدافع تروریسم وکشتار در دنیا رها شوند.
افزودن نظر جدید