امید

حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی، روحانی ۶۴ ساله و اهل نهاوند است که در سوابق او ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح و از آن مهم تر وزارت اطلاعات در دولت اصلاحات به چشم می خورد. یونسی پس از استعفای حجت الاسلام والمسلمین قربانعلی دری نجف آبادی از وزارت اطلاعات در دولت اصلاحات، همزمان با برگزاری اولین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا از سوی رئیس دولت وقت به عنوان وزیر پیشنهادی اطلاعات به مجلس پنجم معرفی شد و پس از دفاع از برنامه های خود توانست در کسوت وزیر اطلاعات مشغول به کار شود.

حجت الاسلام و المسلمین یونسی در دولت هشتم نیز بار دیگر به عنوان وزیر اطلاعات معرفی شد و پس از پایان دولت اصلاحات نیز بیشتر در مقام مشاور فعالیتهای خود را دنبال کرد. البته در سال های اخیر و پیش از آغاز به کار دولت یازدهم او معاون حقوقی حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی، رئیس وقت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود تا اینکه روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کاندیدا شد و یونسی یکی از حلقه های اصلی ستاد او را تشکیل داد.

او در ۹ مهر ۱۳۹۲ و چند ماه پس از مستقر شدن دولت تدبیر و امید طی حکمی از سوی روحانی به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی منصوب شد.

آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی مشروح حجت الاسلام علی یونسی با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی جماران در خصوص مسائل سیاسی روز به ویژه آرایش سیاسی جناح ها برای انتخابات مجلس آتی، استانی شدن انتخابات مجلس، وظیفه دولت در انتخابات و ... است.

* از مجلس پنجم پرونده طرح استانی شدن انتخابات روی میز شورای نگهبان بوده است، ولی همچنان تا به امروز که 9 دور از عمر مجلس می گذرد رأی لازم را به خود اختصاص نداده است، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

مصوبات انتخاباتی عمدتا متاثر از جو سیاسی است

- یک اصلی در تمامی قوانین انتخاباتی ما رعایت شده است که البته اصل خوبی نیست و آن هم مربوط به مصوبات انتخابات و متأثر از جو سیاسی است. ما همواره یک هدف ملی را دنبال کرده ایم؛ لذا شما ببینید که قانون انتخابات بیش از هر قانون دیگری دستخوش تغییرات بوده است.

اصولا هر جریانی که در کشور غالب بوده سعی کرده قانون را به آن جهت تغییر بدهد. گاهی پیشنهادات عجیب و غریبی داده می شود مثل اینکه بعضی ها صلاحیت تایید دارند یا ندارد، یا اینکه شرط تحصیلات لازم را دارند یا ندارند. این ضعفی است که باعث شد جمهوری اسلامی به این فکر بیفتد که قانون انتخابات را جای دیگر بررسی کند.

* با توجه به صحبت‌هایی که به آن اشاره کردید، آیا شما موافق این طرح هستید؟

ارکان استانی شدن انتخابات مجلس محقق نشده است

- من در کلان موافق طرح استانی شدن انتخابات هستم. ولی انتخابات استانی چند رکن لازم دارد که محقق نشده است.

* چه ارکانی؟

احزاب هنوز توان مدیریت و هدایت افکار عمومی را ندارند

- یکی اینکه احزاب در کشور ما هنوز شکل نگرفته است. یعنی احزاب ملی ما  بسیار نوپا هستند و از آن موقعیت ملی برخوردار نیستند که بتوانند افکار عمومی را هدایت و مدیریت کنند. اختیارات شوراهای محلی ما خیلی محدود است و طبق آن چیزی که قانون اساسی گفته است، باید اختیارات بیشتری به شوراها داده شود که همین امر باعث به وجود آمدن پارلمان های محلی است. در حال حاضر شوراهای ما شورای شهرداری است که آن هم به صورت محدود فعال است.

* منظورتان شورای شهرها است؟

- بله، شورای اسلامی شهرها اگر چنانچه با اختیارات لازم شکل بگیرد، در آن موقع کسانی به مجلس می آیند که به طور طبیعی باید باشند. درحال حاضر شهرهای کوچک ما نمایندگانشان را در حالی به مجلس می فرستند که عمدتا اهداف محلی را دنبال می کنند. اکثر شهرهای کوچک ما نمایندگان‌شان در مجلس را برای حل مشکلات محلی‌شان می‌فرستند که درست هم هست؛ چون مردم به  نماینده ای رای می دهند که مشکلات آب، برق، گاز و مشکلات شهری‌شان را حل کند. اینجا باید یک قانون ملی تصویب شود، چون نماینده آن شهر کاری که اینجا انجام می دهد، ممکن است با خواسته هایی که مردمش دارند کاملا مغایرت داشته باشد.

 اکثر نماینده های ما از شهرهای کوچک می آیند که موکلینشان از آنها انتظاراتی دارند که این انتظارات در مجلس شورای اسلامی قابل تعمیم نیست. اینها  باید در شورای شهر شکل بگیرد تا این نهادها با اصلاح وضع مالیات، پویا کردن اقتصاد، مدیریت محلی و ... مشکلات مردم را حل کنند. برای حل مشکلات ملی ما باید کسانی به کار گرفته شوند که با خواست ملی و یک جایگاه ملی بیایند. الآن و در شرایط فعلی این دو خواسته عملی نمی شود؛ یعنی احزاب ما شکل نگرفته اند و شوراها هم در ابتدای کار هستند.

استانی شدن انتخابات مجلس در شرایط فعلی شهرهای کوچک را به حاشیه می برد

اگر در حال حاضر قانون استانی شدن انتخابات مجلس به کار گرفته شود، معنایش این است که شهرهای کوچک هیچ انگیزه ای برای حضور نداشته باشند. یعنی خود به خود  این افراد به حاشیه می روند و  کسانی رأی می آورند که در کل استان مطرح هستند. من معتقدم که اول آن دو مشکل را باید حل کنیم بعد بیاییم انتخابات را استانی کنیم و لازم است که ما یک روز به این امر برسیم.

* یکی از موضوعاتی که در کلیت طرح استانی شدن انتخابات مجلس وجود دارد، موضوع مشکلات اقوام در کشور است که طبق آن یک سری از شهرها را از این قانون جدا کرده ایم و یکی سری از شهرها هنوز مشمول این قانون می شود. اگر انتخابات در شرایط حاضر استانی بشود، چه تاثیری بر روی شهرهایی که اقلیت نشین یا قومیت نشین هستند، دارد؟ به نظرتان در شرایط فعلی کشور این کار درستی است ؟

- تاثیر زیادی ندارد ما که کاملا وضعیت اقوام را می دانیم. این موضوع در شرایط فعلی برای همه اشکال دارد، اینطور نیست که مشکل فقط برای یک استان خاص باشد.

* اما یک سری از شهرها را از این طرح مجزا کردند از جمله  مهاباد، یکی از شهرهای سیستان بلوچستان همچنین یکی از شهرهای اراک. دلیل این چیست ؟

- این مشکلات حل می شود. این مسائل مشکلات جزئی است که در ادامه مسیر قابل حل است.

* آرایش سیاسی انتخابات مجلس را چطور می بینید ؟

کار برای انتخابات مجلس خیلی زود شروع شد

- انتخابات خیلی زود داغ شد و کار خیلی زود شروع شد.

* حتما یک دلیلی دارد که اینقدر زود انتخابات داغ شده است؟

طیف احمدی‌نژاد ضلع سوم انتخابات مجلس خواهد بود

- بله، تا حالا دو تا جریان در انتخابات بود. در حال حاضر نیز یک جریان سومی نیز در حال ورود است که انتخابات را داغ تر می کند. تا حالا جریان اصلاح طلب و اصولگرا در صحنه بودند، الآن یک جریان جدیدی از اصولگرایان وارد عمل شده که طیف آقای احمدی نژاد است. به نظر می آید که این انتخابات را داغ کند.

* از چه لحاظ ؟

داغ شدن انتخابات را برای کشور مفید می دانم

- مردم حس مشارکت در انتخابات پیدا می کنند. من هرچه انتخابات داغ بشود این موضوع را مفید می دانم. ولی این موضوع را عنوان کنم که ما حزب و احزاب قدرتمندی نداریم که افکار را مدیریت کند.

* ولی جبهه ها و گروه ها در صحنه هستند آیا این دلیلی برای مدیریت افکار مردمی نیست؟

قدرت گرفتن سلایق مختلف باعث حفظ نشاط سیاسی شده است

- این جبهه های سیاسی و هیجانات سیاسی که می تواند مردم را در صحنه بکشاند خوب است. ما در دوران گذار احتیاج داریم که آنها هیجانات را مدیریت کنند چون در مقاطعی از اختیار خارج شده است. ولی درمجموع این سه دهه مدیریت شده و هر زمانی هم یک عنصر جدیدی و یک فکر جدیدی وارد عرصه قدرت شده که نشاط سیاسی را حفظ کرده است .

جمهوری اسلامی تا حالا این استراتژی را به خوبی عمل کرده است و آن هم کشاندن مردم به پای صندوق های انتخابات بوده است. این موضوع را دشمنان ما، گروه های سیاسی معاند و تروریست ها نمی فهمند، اینها را خارجی ها نمی فهمند. هنر جمهوری اسلامی این است که از ابزار انتخابات خوب استفاده کرده، از صندوق انتخابات خوب استفاده کرده و مردم هم خوب فهمیده اند که بهترین راه برای مصالح کشور حضور در پای صندوق های رأی است.

نه قهر، نه جنگ و نه بی تفاوتی؛ فقط حضور در انتخابات

هر راه و روشی جز مراجعه به انتخابات و صندوق های رأی برای تغییر شرایط در جمهوری اسلامی محکوم به شکست است. نه می شود قهر کرد، نه می شود جنگید و نه می شود بی تفاوت بود. هر کدام‌شان ضررهای زیادی دارد. در مجموع هم جمهوری اسلامی این استراتژی را حفظ کرده است و مردم هم خوب فهمیده اند. خیلی ها قهر می کنند بعد می آیند می بینند راهی برای قهر کردن نیست و جایی هم نیست بروند، لذا این استراتژی را طرفین خوب فهمیده اند. در انتخابات 92 رهبری دو نکته جدید به مساله انتخابات اضافه کردند؛ یکی این بود غیر مسلمان هم می تواند در انتخابات شرکت کند که این موضوع نکته خیلی مهمی است.

* از چه لحاظ مهم است؟ یعنی هر کسی که این نظام را هم قبول ندارد می تواند در انتخابات شرکت کند؟  

کسانی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند هم در انتخابات شرکت کنند

- کسانی که جمهوری اسلامی را هم قبول ندارند، می توانند در انتخابات شرکت کنند. درست است جمهوری اسلامی را قبول ندارند، اما در سایه امنیت جمهوری اسلامی می توانند زندگی کنند. اگر قدرت با صندوق های رای جا به جا بشود بهتر است تا با اسلحه جا به جا بشود. پس آنها هم بهره مند می شوند که این نکته مهمی است.

دومین موضوعی که رهبری در سال 92 درباره موضوع انتخابات یادآور شدند این بود که رای مردم " حق الناس" است. لذا خطاب به کارگزاران انتخابات باید گفت، این آرای مردم حق الناس است، یعنی شما کارگزاران حق مردم را حفظ کنید و حق کوچکترین تعرض را به آرای مردم ندارید، شما امانت دارید و امانتی که دارید حق الناس است.

به خاطر برخی مشکلات نباید کلیت نظام را زیر سئوال برد

حق الناس از آن چیزهایی است که خدا هم نمی بخشد و آنهایی که ضد جمهوری اسلامی هستند، بدانند که از ضدیتشان با جمهوری اسلامی چیزی گیر آنها نمی آید و چیزی به آنها نمی‌دهد. انها چیزی ندارند جز آوارگی و وابستگی به خارج که از این طریق هم چیزی گیرشان نیامده است. قهر کردن هم فایده ندارد. آمدن به پای صندوق معنایش این است که ما در مسیر مردم سالاری مشکلاتی داریم، این مشکلات ما  نباید کلیت نظام و انقلاب را زیر سوال ببرد.

 متاسفانه این رمز کج فهمی برخی جریانات سیاسی ما  است که وقتی در مسیر جریان ها برخورد می کنند به یک جایی که یک مشکلی هست می ترسند و متوقف می شوند، آنها معتقدند چون فلان جا مشکل وجود دارد پس نمی شود کار کرد. پاسخ را باید اینگونه داد: ما در این مسیر موانعی داریم. جمهوری اسلامی تا به پیروزی نهایی برسد، تا به نقطه ایده آلش برسد و به اهداف اصلی برسد، زمان می برد. چهار دهه، پنج دهه و حتی 100 سال دیگر ممکن است زمان ببرد تا این انقلاب به اهداف نهایی اش برسد که مردم از هر جهت به آن رشد کامل برسند تا آن زمان ما همیشه در داخل خودمان موانع داریم بخشی از این موانع عمدتا فرهنگی و فکری است.

عده ای انتخابات را قبول ندارند و می گویند اصلا انتخابات نمی خواهند. حتی افرادی روحانی و غیر روحانی معتقد هستند که انتخابات نمی خواهند. از همان اول هم ایرادشان به امام(ره) این بود که چرا می خواهید رفراندوم کنید. شما انقلاب کردید، 30 سال دیگر رفراندوم کنید. همه ما یادمان است اینها به امام توصیه می کردند مملکت چیزی ندارد، چرا می خواهید انتخابات برگزار کنید، ولی امام در 12 فروردین رفراندوم برگزار کرد. یک عده ای از این افراد همان موقع کمونیست ها بودند و عده ای از روحانیون و مذهبی ها هم می گفتند انتخابات نداریم؛ چون در اسلام انتخابات نیست. اینطور افراد هنوز هم در دانشگاه ها و حوزه های ما هستند که می گویند انتخابات نداریم ساز و کار انتخابات را قبول نداریم.

* این افراد آیا در مواقعی که کاندیدای مورد نظرشان هم رآی آورد بازهم تاکید داشتند انتخابات بد است؟

مخالفان انتخابات فقط وقتی کاندیدای مورد نظرشان رای بیاورد، راضی می‌شوند

- نه دیگر ، چنانچه کاندیدای این افراد رآی آورد انتخابات خوب است، اما اگر رآی نیاورد انتخابات بد است، چون اصل انتخابات را قبول نداشتند از باب ناچاری با امام همراهی کردند، ولی امام انتخابات را قبول داشت. امام انتخابات را به دید ابزار و حتی استراتژی نگاه نمی کرد. امام دیدگاهش به انتخابات اینگونه بود که اگر کسی انتخابات را قبول ندارد یعنی مردم را قبول ندارد. اگر کسی مردم را قبول نداشته باشد اسلام کنار می رود. اسلامی که در آن مردم نباشند به گوشه ی مسجد می رود، مثل چیزی که فقط در گذشته ها بود.

 امام اسلام را از مسجد در آورد در سطح جامعه و حکومت و جهان مطرح کرد، بخاطر اینکه مردم حق دخالت دارند. مردم باید رهبری، رئیس جمهور، نماینده هایشان و مدیران را تعیین کنند. مردم حق دخالت و پرسش و آزادی دارند، وقتی مردم همه کاره شدند این موضوع اسلام را رونق می دهد. امام هم چون مردم را قبول داشت انتخابات را به عنوان استراتژی همیشگی اتخاذ کرد.

* برگردیم به قبل تر، شما به رکن سوم آرایش سیاسی انتخابات اشاره و جریان احمدی نژاد به عنوان این این قطب معرفی کردید. دولت چطور، آیا جریان همراه دولت یک قطب دیگر از انتخابات محسوب نمی شود؟

دولت اعتقادی به ورود در انتخابات ندارد

- خیر، ما اعتقادی به ورود دولت در انتخابات نداریم.

* منظورسوالی که پرسیدم اعتدالیون بود؟

طرفداری دولت از یک جریان در انتخابات نه مجاز است نه به مصلحت

- من به عنوان یک عضو کوچک از دولت می گویم، دولت باید یک برگزار کننده امین انتخابات باشد و طرفداری از یک جریان خاصی برای دولت نه مصلحت است نه مجاز. دولت باید به طور کامل در انتخابات بیطرف باشد و در این جهت بماند. دولت اعم از بخشدار تا فرماندار و حتی استاندارش حق ندارد جریان خاصی را در انتخابات حمایت کند.

* ولی ظاهرا کارهای انتخاباتی از سوی برخی در حال انجام است که به نوعی وابسته به جریان اعتدالی دولت هستند؟

دولت خوشحال می شود طرفدارانش رأی بیاورند

- شما اینها را تفکیک کنید. دولت به عنوان دولت حق ندارد در انتخابات کوچکترین دخالتی داشته باشد،ولی چنانچه یک حزبی طرفدار دولت فعالیت کند نمی توان جلوی آن را گرفت. دولت حتما خوشحال می شود طرفداران خودش رأی بیاورند. دولت نمی تواند امکانات در اختیار آنها قرار دهد، نمی تواند سالن، پول و تریبون در اختیار آنها قرار دهد. اگر چه بعضی اوقات از ابزار عمومی و امکانات عمومی استفاده می شود.

* منظور از امکاناتی که عنوان کردید، چیست؟

در بحث انتخابات، صدا و سیما و شهرداری هم امکانات عمومی هستند

- منظورم همه امکانات و چیزهای عمومی است، از شهرداری ها گرفته تا صدا و سیما و غیره. ولی قانونا هیچ حزبی نباید از ابزار عمومی بهره مند شود. بطور ویژه اگر بناست استفاده کنند باید عادلانه باشد. مثل مناظراتی که صورت می گیرد که اگر درست انجام بشود به نفع همه است. دولت حتما خوشحال می شود طرفدارانش رأی بیاورند، اما خودش حق ندارد به آنها کمک ویژه کند.

* این امکان وجود دارد که رکن چهارمی بنام حامیان دولت وارد انتخابات شود؟

حامیان دولت نمی توانند رکن چهارم انتخابات باشند

-  خیر نمی توانند این کار را انجام دهند.

* حزب اعتدال و توسعه، جریان چهارم انتخابات است، یا اصولگرا و یا اصلاح طلب؟

حزب اعتدال و توسعه با جریان‌های همسو وارد انتخابات می‌شود

- نمی دانم این افراد و این حزب چه کار می کنند. خود من وارد این نشدم. تا آنجا هم که ارتباط دارم می دانم تصمیمی در این جهت هنوز گرفته نشده است که بخواهند به چه صورت عمل کنند. حتما با جریان های سیاسی که همسو هستند نزدیک می شوند.

* امکان دارد اصولگراها با احمدی نژاد ائتلافی کنند ؟

ورود احمدی نژاد بین اصولگرایان اختلاف ایجاد می‌کند

- خیلی بعید می دانم حتما بین اصولگرایان بخاطر ورود آقای احمدی نژاد اختلاف ایجاد می شود. به نظر من، بالاخره این اختلافات از موضوعاتی است که در نهایت برای کشور مفید است.

توصیه یونسی به شورای نگهبان، وزارت کشور و هیئت‌های اجرایی

نکته ای که درباره انتخابات باید تاکید کنم مربوط به وزارت کشور و شورای نگهبان است. اگر وزارت کشور، شورای نگهبان و کارگزاران همه در یک جهت عمل کنند در نهایت دستاورد خوبی نخواهد داشت. هر چه کارگزاران انتخابات از شورای نگهبان گرفته، وزارت کشور تا هیئت های اجرایی چنانچه هم جهت نباشند امکان رقابت را بیشتر بوجود خواهند آورد و هر چه امکان نظارت و رقابت بیشتر باشد، به نفع مردم است. هر موقعی که این نهادها هم جهت شدند، به زیان امنیت ملی ما شده است. حوادث گذشته به ما درس داده که هر وقت این گروه ها با هم نزدیک شدند، مشکلات زیادی ایجاد شده است. ولی جایی که تفاوت داشته  و باهم کلنجار رفته اند، در نهایت در یک حدی همدیگر را پذیرفته و کنار آمده اند و این موضوع در نهایت به نفع کلان کشور تمام شده است، ولی چنانچه همه یک دست بودند معلوم نیست چه بلایی سر مردم می آورند.

عملکرد شورای نگهبان درباره رد صلاحیت‌ها خوب نیست

- یک خرده انصاف هم بدهیم. من خودم در دورانی که وزیر اطلاعات بودم، دیدم خیلی از اصولگرایان را هم رد صلاحیت کردند. من خودم رفتم دفاع کردم و فشار آوردم تا تائید شدند. ولی بالاخره نگاه کلان شورای نگهبان که بارها مورد خطاب امام و مقام معظم رهبری قرار گرفته اند در رد صلاحیت ها خوب نبوده است. شما مرور کنید ملاحظاتی که رهبری و امام گفتند استنباط این است که همیشه نظر حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری بر این بوده که دایره را تنگ و سخت نگیرند.

* با این فرض، چرا سخت گیری می شود؟

- نگرانند و حرف اصلی و اساسی‌شان این است که می گویند نمایندگی مساله بسیار حساس و اساسی است و اگر صلاحیت افراد ثابت نشود و فرد ناصالح برود آنجا، ضررش برای جمهوری اسلامی خیلی زیاد است و گناهش گردن ماست. آنها معتقدند، ما برای اینکه نگذاریم فرد نابابی وارد مجلس شود، باید سختگیری کنیم. اعضای شورای نگهبان عقیده دارند شما وقتی می خواهید پسرتان ازدواج کند یا دخترتان شوهر کند یا شریکی برای خودتان انتخاب کنید تحقیق و بررسی می کنید که آیا فرد مورد نظر سابقه دارد یا ندارد؟ مشکل دارد یا ندارد؟ چرا این قدر سخت گیری می کنید؟ درحالی که فردی به نمایندگی شهر و ملت انتخاب شد آن فرد نماینده، نماینده همه ملت ایران است. آنها می گویند، چطور همینطور چشم را ببندیم تا یک نفر نماینده کل ایران شود باید معلوم شود این فرد اختلاس داشته، فاسد و ضد انقلاب بوده یا نه و بالاخره برای اینها باید فرد جواب بدهد. بالاخره آنها استدلال و دلائلی دارند، اما در هر حال هجمه های علیه شورای نگهبان خیلی اوقات هجمه های سیاسی هم هست.

* اخیرا اتفاقات خاصی در حین سخنرانی افراد مشهور سیاسی از جمله اقای مطهری و یا حتی سخنرانی که درکرمان و مشهد بود پیش آمده است و حتی شاهد لغو کنسرت هایی که مجوزهای لازم را از مراجع قانونی گرفته اند، بوده ایم، دولت برای برخورد با این افراد که خودسر خوانده می شوند، برنامه ای دارد؟

برهم زدن سخنرانی‌ها و لغو کنسرت‌ها غیرقانونی است

- این تحرکات غیرقانونی است و به مرور زمان دولت با تدبیر باید افراطی ها را مهار کرده و کنترل کند و این افراط و تندروی به پایان برسد. دولت باید میدان انتقاد را به مخالفان بدهد و از افراط و تفریط جلوگیری کند. دولت باید اول آستانه تحملش را بالا ببرد برای انتقاد مخالفان، مخالفان را تحقیر نکند و اجازه انتقاد و سخنرانی بدهد تا آنها حرفشان را بزنند.

افراد قانون شکن باید به دادگاه معرفی شوند

تندروها هم نباید از نگاه خود برای افراد و جریانات محدودیت ایجاد کنند و با زیاده روی های خود جلسات را بهم بزنند و از اجرای برنامه ها جلوگیری کنند در این بین وزارت کشور، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی هم مسئول هستند افراد قانون شکن را به دادگاه بسپارند.

* زمانی که خودتان وزیر اطلاعات بودید این تحرکات را رصد و اقدامات لازم را انجام می دادید؟

زمانی که وزیر اطلاعات بودم جلوی تحرکات خودسرانه را گرفتم

- وقتی وزیر اطلاعات شدم تحرکات خودسرانه در سراسر ایران انجام می شد. من مصاحبه کردم و گفتم که از این پس این اتفاقات نمی افتد. آن زمان در قم و اصفهان تحرکاتی انجام شد و چند نفری هم بازداشت شدند تا اینکه این اقدامات در سراسر ایران تعطیل شد. مادامی که من وزیر بودم، هیچ نوع تحرک خودسرانه‌ای وجود نداشت.

جای برخی تندروهای دردمند در مجلس و شوراهاست

در شرایط فعلی هم باید وزارت کشور و وزارت اطلاعات به این طریق اعلام کنند که این تحرکات غیرقانونی باید برچیده شود در عین حال بسیاری از این گروه های افراطی دردمند هستند، اینطور نیست  که همه مثلا اجیر و تحریک شده باشند. بین این افراد آدم‌های دردمندی هستند و از روی صدق و اعتقاد و نگرانی صدایشان را بلند می کنند. من معتقدم جای این افراد در مجلس و شوراهاست و باید این افراد به کار گرفته شوند. باید در برخی مناظره ها در دانشگاه به این افراد اجازه داده شود حرف بزنند، هر چقدر میدان مناظره، مشورت و گفت و گو به اینها داده شود، حساسیت ها و احساسات کاهش پیدا می کند.

مردم باید درباره ارزش های دینی حساس باشند

یک سری احساسات در برخی جوان ها و متعصبین دینی هست که آن هم به جا است. ما نمی توانیم حساسیت دینی را از مردم بگیریم. مردم نسبت به ارزش های دینی باید حساس باشند. اگر تعصبات و حساسیت های دینی را از مردم بگیریم پایه مدنیت دینی ما فرو می ریزد. چنانچه یک جا به اسلام و مقدسات ما اهانت شود و بی­ تفاوتی شود، فاجعه است. نباید کسی اجازه داشته باشد به مقدسات ما اهانت کند.

 پارسال در یک سریال، یک قومیت احساس کردند به مفاخر آنها بی اعتنایی شده، دیدید که این موضوع مشکل ایجاد کرد . چندی پیش هم در کردستان و در مهاباد مردم از خودشان تعصب نشان دادند. این حساسیت ها غیرت های دینی و تعصبات دینی و ملی و قومی اگر بجا مصرف شود، خیلی لازم است. اگر ما مدیریت نکنیم و خوب هدایت نکنیم، این حساسیت ها بیجا مصرف می شود.

اینکه پسر شهید مطهری حق صحبت نداشته باشد فاجعه است

 اینکه پسر شهید مطهری حق صحبت نداشته باشد این فاجعه است. پسر شهید مطهری باید حرفهایش را بزند و کسی هم جرات اعتراض  به او نکند. لذا پسر شهید مطهری که خودش هم دانشمند و نماینده است و مسئولیت قانونی هم دارد باید بیاید حرفش را بزند و معترضان هم می توانند بگویند این درست نیست به این دلیل و همان جا بحث و صحبت کنند. اگر خود مطهری هم زنده بود باید این کار را می کردند. اگر مطهری و بهشتی و مفتح زنده بودند و حتی  بسیار از شهدای بزرگمان زنده بودند حرفهایشان را می زدند و دیگران حق دارند بیایند اعتراض و نقد خود را مطرح کنند.

متأسفانه در حال حاضر خرده فرهنگ های آمیخته با تعصبات مذهبی یا تعصبات قومی و تعصبات دینی در یک جاهایی بزرگ شده و مانع امنیت ماست که باید با این موضوع برخورد شود. دولت باید هم آزادی های مردم را تامین کند هم انتقاد مردم را تحمل کند و هم امنیت را برقرار کند.

باید تحمل سیاسیون بالا برود

وزارت کشور و وزارت اطلاعات مسئول تامین امنیت مردم هستند. حتی در سفرهای رئیس جمهور و جاهای دیگر هم پیش می آید یک نفر بلند شود و شعاری سر دهد. چه اشکالی دارد؟ باید تحمل و بردباری افراد سیاسی را بالا ببریم.

* چندی پیش آقای آشنا عنوان کردند باید تغییراتی در کابینه صورت بگیرد از جمله در بین استانداران، اما وزیر کشور گفت آقای آشنا نظر شخصی خودش را گفته است. آیا کابینه به آن مرحله رسیده است که تغییراتی در آن صورت بگیرد ؟

- اطلاعی ندارم