متهم اصلی معضل مدرک‌گرایی؛ مردم یا مسئولان؟

وزیر کار روز گذشته اعلام کرد در سال‌های اخیر بیش از ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار نیروی تحصیلکرده وارد بازارکار شده‌اند که رشته تحصیلی‌شان تناسبی با شغل‌های موجود بازار کار ندارد؛ مشکلی که پای متهم دیگری را به معضل بیکاری در جامعه باز می‌کند. نام بیکاری که به میان می‌آید همه انگشت‌های اتهام به سمت مسائل اقتصادی نشانه می‌رود و از کودک دبستانی تا پیرمرد 90 ساله همه علل بیکاری را به رشد پایین اقتصادی و تولید ناخالص‌ وصله می‌کنند و معتقدند اگر سیستم اقتصادی و بحث نرخ تورم و مشکلات اینچنینی اصلاح شود جامعه از خیل عظیم بیکاران خالی می‌شود در حالی که بحث اقتصادی تنها یک روی سکه است. مشکل دوم در زمینه بیکاری مربوط به بخشی می شود که نیروی کار را تحویل جامعه می‌دهد حال اگر این سیستم معیوب عمل کند حتی اگر بازار کار پذیرای همه فارغ‌التحصیلان هم باشد باز مشکل بیکاری در جامعه پابرجاست چون از یک سو تناسبی بین بازار کار و تحصیلات متقاضیان کار وجود ندارد و از سوی دیگر فارغ‌التحصیلان متخصص بارنیامده‌اند چنانچه وزیر کرا در این باره می‌گوید:در سال‌های گذشته آموزش، مهارت، تخصص در حوزه سرمایه گذاری و تولید، ایجاد محیط مناسب برای کسب و کار و فراهم آمدن زیرساخت‌های مناسب بازار کار و نظام اداری مناسب هیچ کدام در حالت عادی قرار نداشته است. اظهارات وزیرکار بر این حقیقت تلخ صحه می گذارد که مشکل مدرک‌گرایی که بارها کارشناسان نسبت به آن هشدار داده‌اند حالا گلو مشکل بیکاری در جامعه را محکم‌تر از پیش می فشارد؛ مشکلی که عده‌ای مقصرانش را خود مردم می‌دانند و عده‌ای تقصیر را گردن مسئولان می‌اندازند. در این زمینه با داریوش قنبری استاد دانشگاه و پرویز اجلالی جامعه شناس به گفتگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

تقاضای کاذب، عامل شکل‌گیری پدیده مدرک‌گرایی
داریوش قنبری، استاد دانشگاه درباه معضل بیکاری در جامعه می‌گوید: مشکل اصلی بیکاری در جامعه ما مربوط به مسائل سرمایه‌گذاری و تمدید سرمایه است به عبارت دیگر نرخ پایین سرمایه‌گذاری در کشور عامل عمده بیکاری تلقی می‌شود. این نماینده سابق مجلس می‌افزاید: اما به غیر از این مسئله، موضوعات اجتماعی مربوط به بیکاری هم امروز گریبان جامعه ما را گرفته است از جمله در زمینه بحث آموزش.وی با بیان اینکه سیستم معیوب آموزشی امروز یکی از دلایل بیکاری در جامعه است، اظهار می‌کند: در واقع بین تحصیلات جوانان و شغلی که می‌یابند اکثرا تناسبی وجود ندارد و سیستم آموزشی ما بازار محور تعریف نشده است. مدرک و تحصیل امروز در جامعه ما به نوعی به مدگرایی تبدیل شده است و این یکی از مهم‌ترین چالش‌های آموزشی کشور ما محسوب می‌شود.قنبری در ادامه با بیان اینکه نیروی جوان از یکسو کلی هزینه صرف می‌کند تا مدرک بگیرد پس متوقع می‌شود که درآمد بالایی کسب کند، اظهار می‌کند: از سوی دیگر با ورود به بازار کار می‌بیند نه از کار مرتبط با رشته‌اش خبری است نه از حقوق مکفی. در نتیجه ترجیح می‌دهد بیکار بماند و این نتیجه مدرک‌گرایی در جامعه است.عضو سابق کمیسیون اجتماعی مجلس در پاسخ به اینکه معضل مدرک‌گرایی پدیده جدیدی در جامعه ما نیست اما چرا اراده‌ای برای اصلاح این معضل وجود ندارد، بحث تقاضا در بازار آموزشی را پیش می‌کشند و می‌گوید: از آنجا که تقاضای کاذبی در میان عامه مردم شکل گرفته مبنی بر اینکه حتما یک مدرک دانشگاهی داشته باشند حال در رشته‌های بی خاصیت، کسی هم به فکر اصلاح این نظام نخواهد بود.این استاد دانشگاه مجدد تاکید می‌کند: وقتی مدرک‌گرایی در مردم مد شده و خود مردم خواهان آن هستند، پس با این اوصاف چرا باید سیستم عوض شود. خانواده ها حاضرند اسم مهندس و دکتر روی فرزندانشان گذاشته شود حتی اگر کار هم پیدا نکنند.وی ابراز می‌کند: حال برای حل این معضل باید فرهنگ مدرک گرایی در خانواده‌ها اصلاح شود تا دیگر کسی صرفا برای پز دادن به دنبال کسب مدرک نباشد.قنبری با بیان اینکه اصل دانش گرایی و علم گرایی اتفاق خوبی است، اظهار می‌کند: اما زمانی که این موضوع به مدگرایی تقلیل پیدا کند برای جامعه زیان آور خواهد بود.پس این خانواده‌ها هستند که باید فرهنگ مدگرایی را اصلاح و دانش گرایی را جایگزین آن کنند.این استاد دانشگاه با تاکید مجدد بر اینکه متاسفانه تا تقاضا و تمایل خانواده‌ها برای مدرک گرایی وجود دارد، اصلاحی هم صورت نمی‌گیرد، می‌گوید: سیستم و مسئولان دنباله‌رو تقاضاهایی هستند که در جامعه وجود دارد. وقتی در دورترین نقطه کشور دانشگاهی تاسیس می‌شود عده‌ای خواهان تحصیل در آن هستند خب معلوم است که این سیستم ادامه پیدا می‌کند. البته طی یکی، دو سال اخیر تقاضا کمتر شده اما همچنان ادامه دارد و پابرجاست که آن هم به علت افزایش عرضه است. وی خاطرنشان می‌کند: باید تاکید کنیم در زمینه مشکل مدرک‌گرایی، تقاضا محوری همچنان حرف اول را می‌زند و در نتیجه این موضوع امروز شاهد رشد قارچ گونه موسسات آموزشی بی‌کیفیت هستیم که به شدت فعال‌اند و سودهای کلانی نیز کسب می‌کنند و در قبالش مدرک‌هایی را اعطا می کنند که از یکسو بار علمی ندارد و از سوی دیگر متناسب با بازار کار جامعه نیستند و تنها توقعات را بالا می‌برند.
سیستم معیوب آموزشی،
عامل شکل‌گیری پدیده مدرک‌گرایی
پرویز اجلالی جامعه‌شناس اما در این زمینه نظر دیگری دارد. وی معتقد است اینکه تقاضای مردم باعث رواج و گسترش مدرک گرایی در جامعه شده حرف غلطی است. اینکه مشکل مدرک‌گرایی را به گردن مردم یا خانواده‌ها بیندازیم، یعنی «سرزنش قربانی» به عبارت دیگر کسانی را که قربانی سیستم غلط شده‌اند، مقصر عنوان کنیم. این استاد دانشگاه با بیان اینکه در این خصوص خانواده‌ها هیچ تقصیری ندارند،‌ ابراز می‌کند: اتفاقا ایرانیان
علاقه مند به تحصیل هستند که این یک حسن بزرگ محسوب می‌شود.در منطقه
ای که ایران در آن واقع شده بسیاری از جوامع هستند که مردمانش هیچ علاقه‌ای به تحصیل ندارند و حتی در مقابل یادگیری جبهه می‌گیرند و افکار متعصبانه و قدیمی خود را با شدت حفظ کرده‌اند. وی با تاکید بر اینکه، علاقه ایرانیان به تحصیل یک غنیمت بزرگ است، اظهار می‌کند: این موضوع باعث می‌شود ایران به لحاظ فرهنگی لااقل در منطقه موقعیت برتری پیدا کند. اینکه خانواده‌ها تقاضای تحصیل فرزندانشان را داشته باشند که تقاضای بدی نیست. اشکال آنجاست که سیستم دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی ما جدی نیست. این جامعه شناس در این باره می‌افزاید: ما یک نقص بزرگ در جامعه‌مان داریم که آن هم نظام آموزش و پرورش ماست؛ از دبستان تا دانشگاه. این نظام منحط و مدرک فروش صرف است و به یک تجارتخانه تبدیل شده که تعداد زیادی دانش آموز و دانشجو می گیرد، آموزش می‌دهد بی آنکه بعد از اتمام، آنان صلاحیت لازم را کسب کرده باشند.اجلالی خاطرنشان می‌کند: مردم وقتی می‌بینند به راحتی می‌توانند وارد دانشگاه شوند، سرکار بروند و کلاس ها را غیبت کنند، آسان فوق لیسانس و دکترا بگیرند خب هر کسی باشد جذب این سیستم می‌شود.به اعتقاد بسیاری وقتی بچه همسایه توانسته به راحتی دکترا بگیرد چرا فرزند من نگیرد. درحالی که اگر دانشگاه و سیستم تحصیلات تکمیلی سختگیر و کارآمد باشد ورود به آن و خارج شدن از آن و مدرک گرفتن آسان نباشد، مسلما افراد باصلاحیت وارد سیستم می‌شوند. این استاد دانشگاه تاکید می‌کند: اما در سیستم ما امروز یک فرد دارای معدل 12در کارشناسی،
فوق لیسانس قبول می‌شود و حتی دکترا هم می‌گیرد!وقتی در هر گوشه شهر یک موسسه و دانشگاه باز شده و یک دانشجوی تازه فارغ‌التحصیل شده هم استاد دانشگاه می‌شود معلوم است مدرک گرایی
در جامعه رواج می‌یابد؛ مشکلی که متهمان آن مسئولان هستند نه مردم. وی می افزاید: ورود همه دانش آموزان کنکوری به دانشگاه حتی کسانی که صلاحیت ندارند زمانی آسیب زاست که این افراد وارد بازار کار می‌شوند درست مثل امروز که کلی جوان با مدارک تحصیلی بالا بیکار رها شده‌اند و حتی اگر کار هم باشد باز تخصص لازم را ندارند. از همین روست که امروز امور تحقیقی و اجرایی جامعه را مجدد به قدیمی‌ها و افراد بازنشسته محول می‌کنند اما چند سال بعد که این نیروها هم دیگر یارای کار کردن نداشتند پای نیروهای خارجی به بازار کار ما باز می‌شود و دیگر همین اندک نیروی کار ایرانی نیز دیگر جذب بازار کار نمی‌شوند!اجلالی با تاکید بر بی‌کیفیت بودن سیستم و تحصیلات آموزشی کشور می گوید: این بی‌کیفیت بودن تنها شامل دانشگاه‌ها نمی‌شود بلکه از دبستان تا دبیرستان این سیستم جریان دارد و تنها یاد گرفته‌اند دانش آموزان را وادار به تست زنی و حفظ کردن کنند.وی تاکید می‌کند: از سوی دیگر اینکه می‌گویم خانواده‌ها مقصر نیستند به این دلیل است که هیچ ارتباطی بین تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و نیاز بازار کار وجود ندارد. این تقصیر مسئولان است نه مردم.این جامعه شناس تاکید می‌کند: پس متهم اصلی مدرک‌گرا شدن جامعه، مسئولان هستند نه مردم.وی با بیان اینکه تقصیر دیگر مسئولان در این زمینه به بالا بردن توقع جوانان و فارغ‌التحصیلان اشاره می‌کند و می‌گوید: وقتی سیستم آموزشی به صورت فله‌ای مدرک می‌دهد و در این بین میان افراد نخبه و افراد کم هوش و نالایق تفاوتی قائل نمی‌شود و همه امروز یک مدرک دانشگاهی دارند، تنها توقع آنان بالا می رود و حاضر نیستند هر کاری را انجام دهند. از سوی دیگر، خب وقتی این همه کارشناس ارشد داریم معلوم است سیستم اشتغال گنجایش آنها را ندارد و بیکاری اکثریت آنان طبیعی است.این جامعه شناس می‌افزاید: از سوی دیگر بخش خصوصی ما امروز هیئتی است و حالت سازمان یافته ندارد و درحالی که می‌توان با مدرک دیپلم هم این شرکت‌ها را چرخاند اما شاهدیم که افراد با مدارک لیسانس و فوق لیسانس منشی شده‌اند!وی با تاکید بر اینکه حال این سیستم معیوب آموزشی دائما آمار بیکاران در جامعه را افزایش می دهد، اظهار می‌کند: زیرا ما رشدی هم در اقتصاد جامعه نداریم و این سیستم اقتصادی تبادل و ارتباطی نیز با سیستم آموزشی ندارد. برای نمونه امروز سیستم بازار کار به نیروی پرستار نیاز دارد اما سیستم آموزشی به جای تربیت نیروی پرستار، پزشک و دامپزشک تحویل جامعه می‌دهد درحالی که در این زمینه‌ها جامعه اشباع شده است پس باز هم تاکید می‌کنم مردم در این میان هیچ تقصیری ندارند.
اجلالی در پایان خاطرنشان می کند: برای پرورش دانشجوی دکترا، یک دانشگاه باید 50 سال سابقه پژوهش داشته باشد اما امروز در کوره دهات ها دانشگاه‌هایی هست که تازه 5 سال است افتتاح شده اما دانشجوی دکترا تحویل جامعه می‌دهد! این موضوع یک جرم و خلاف بارز در جامعه ماست که کسی هم به آن توجه و نظارتی ندارد.

 

افزودن نظر جدید