آيا احمدي‌نـژاد به قدرت بازمي‌گردد؟

دستش را همچون روزهاي اولي كه رييس‌جمهور شده بود براي طرفدارانش تكان مي‌داد و مي‌خنديد، تنها فرقش با سال‌هاي اول رياست‌جمهوري‌اش اين بود كه به جاي كاپشن، يكي دو سالي بود كه كت و شلوار بر تن مي‌كرد. اما همچون هميشه خيلي سريع گام بر مي‌داشت تا پشت تريبون رود. در همين ميان يكي فرياد زد: «باشيد»، سرش را چرخاند و چيزي به آن شخص گفت. تريبون را كه در اختيار گرفت سخنانش را با پاسخي كه به اين فرد داده بود، شروع كرد؛ «ما هستيم، همه هستيم، تازه كار ما آغاز شده است.»

به گزارش امید،محمود احمدي‌نژاد همان 440 روز پيش با گفتن اين جملات، تكليف آمدن و نيامدنش و تناقضاتي كه امروز، اعوان و انصارش در باب «بازگشت احمدي‌نژاد‌» به فضاي سياسي كشور منتقل كرده و مي‌كنند را مشخص كرده بود. حالا «چراغ خاموش و موتور روشن» برنامه‌هايشان را پيش مي‌برند و چهره‌هاي رسانه‌يي‌شان كه تا چندي پيش بازي «مي‌آييم و نمي‌‌آييم» راه انداخته بودند اين روزها صريح‌تر مي‌گويند كه احمدي‌نژاد براي بازگشت به قدرت برنامه‌يي ندارد. دروغ هم نمي‌گويند چرا كه براساس مبناي جهان‌بيني‌شان احمدي‌نژاد و احمدي‌نژادي‌ها قصد «بازگشت به قدرت» را ندارد و به‌زعم‌شان مي‌خواهند به «مردم» بازگردند. اما اصولگراياني همچون امير محبيان و محمدحسين صفارهرندي اعتقاد ديگري دارند. به اعتقاد اينان احمدي‌نژادي‌ها براي بازگشت به قدرت برنامه دارند. تا جايي كه صفارهرندي همين چند روز پيش با جديت گفته بود كه «احمدي‌نژاد و اطرافيانش سياست را كنار نگذاشته‌اند و ممكن است خيز اول خود را براي انتخابات مجلس بردارند.» امير محبيان از تحليلگران جناح راست هم تاكيد كرده است كه «ترديد نكنيد احمدي‌نژاد براي مجلس برنامه دارد.» اصولگرايان ديگري هم از رجعت دوباره احمدي‌نژاد سخن گفته‌اند تا مشخص شود كه اصولگرايان از بازگشت مردي كه عمود خيمه اصولگرايي را پايين كشيد، «خبر» دارند و بر اساس «تحليل سياسي» به يك باره درباره برنامه‌دار بودن احمدي‌نژاد براي مجلس، سخن نمي‌گويند. اما به واقع احمدي‌نژاد و احمدي‌نژادي‌ها از چه مسيري مي‌توانند به اتوبان سياست ايران بازگردند؟ آيا او مي‌تواند اعتماد اصولگرايان و نهادهاي نظارتي را دوباره جلب كند؟ در مسير بازگشت با جناح‌ها و گروه‌هاي سياسي‌ بايد رقابت كند؟با چه طرح و برنامه‌يي قصد رجعت دوباره به سياست را دارند؟ نگاه جامعه نسبت به خود را چگونه حل و فصل مي‌كنند؟ او در چه شرايطي مي‌تواند اعتماد از دست رفته نظام، اصولگرايان و ديگر نهادها را به سمت خود جلب كند؟

پاسخ به اين پرسش‌ها يقينا در اين مجال نمي‌گنجد. فرضيه‌هاي ذيل مي‌تواند چرايي و چگونگي بازگشت احمدي‌نژاد به عرصه سياسي كشور را نشان دهد:

1-‌ كاراكتر شخصيتي احمدي‌نژاد: رييس دولت سابق «تجربه در متن قدرت بودن» را چشيده و خوب مي‌داند كه مواهب و مزاياي در اختيار داشتن ابزار قدرت چيست. از سوي ديگر احمدي‌نژاد اين فرضيه را به اثبات رسانده كه تاثيرگذار بودن و ديده شدن را دوست دارد و هرگز علاقه ندارد كه پذيراي «نقش دوم» باشد. با اين رويكرد يك روز با طرح مباحث بحث‌برانگيز و روزي ديگر با سكوت تلاش مي‌كند تا نفر اول توجهات عام و خاص باشد.

2-‌ درخواست هواداران: اصحاب احمدي‌نژاد همچون او مي‌خواهند كه بارديگر در متن قدرت و بازيگر اصلي عرصه سياسي كشور باشند. بر همين اساس آنها نيز احمدي‌نژاد را تشويق به بازگشت به سياست و قدرت مي‌كنند و براي عملياتي شدن اين مطالبه و هدف خود حتي حاضر به پرداختن هر نوع هزينه‌يي نيز هستند.

3-‌ فقدان مرجعيت سياسي و انسجام تشكيلاتي در اردوگاه اصولگرايان: اصولگرايان پس از شكست در انتخابات و با از دست دادن مهره‌هاي كليدي و موثر خود (مهدوي‌كني و عسگراولادي) در حال حاضر بدون «كادر رهبري»‌اي كه بتواند فصل‌الخطاب اصولگرايان باشد و حرف‌شنوي نسبي باشد، مانده‌اند. فقدان مرجعيتي كه بتواند مديريت جريان اصولگرايي را بر عهده بگيرد تا مانع از افزايش واگرايي‌ها و ورود چهره‌هاي غريبه به اين اردوگاه شود از ديگر دلايلي است كه احمدي‌نژادي‌ها را به موفقيت در آينده اميدوار كرده است. از ديگر انسجام تشكيلاتي لازم درون اصولگرايان وجود ندارد و اين در حالي است كه احمدي‌نژاد، نيروي غيرحزبي اما با انگيزه و مسنجم را در اختيار دارد كه هرگز ان قلتي روي تدابير و راهبردهاي او نمي‌آورند.

4-‌ شكست دولت روحاني: احمدي‌نژاد روي ضعف‌ها و ناكارآمدي‌هاي دولت روحاني در حوزه‌ اقتصادي و سياست خارجي حساب باز كرده است. تحليل رفتارها و گفتارهاي اين جريان نشان مي‌دهد كه احمدي‌نژادي‌ها معتقدند با شكست دولت روحاني و عدم توفيق او در پيشبرد سياست‌هايش، موقعيت براي جذب توده‌هاي اجتماعي سرخورده از دولت روحاني فراهم شده و زمينه را براي احتمال حضور مجدد احمدي‌نژاد فراهم مي‌كند. احمدي‌نژاد بر اين اساس بازگشت خود به سياست را بازگشت به اردوگاه اصولگرايان و پذيرش نقش منجي براي آنان نمي‌داند. از نگاه او، بازگشت بدنه اجتماعي مايوس شده از دولت روحاني موتور فعاليت سياسي‌اش را روشن مي‌كند.

5-‌ شكست اصلاح‌طلبان در اعتماد‌سازي براي نظام: جريان احمدي‌نژاد علاقه‌مند به پررنگ‌تر شدن فعاليت سياسي اصلاح‌طلبان است چرا كه اين‌گونه همزمان مي‌تواند نگراني‌هاي موجود نظام و اصولگرايان را از سمت خود به سمت اصلاح‌طلبان هدايت كند و از سوي ديگر در ميان درهم‌ريختگي‌ها و گره‌هاي كور در اردوگاه اصولگرايان به آنان بقبولاند كه خودش و جريانش تنها كساني هستند كه دست برتر براي مقابله و رودررويي سياسي با اصلاح‌طلبان را در اختيار دارند.

جريان احمدي‌نژاد با اين مفروضات به نظر مي‌رسد كه چند راهبرد را در حال حاضر پيگيري مي‌كنند:

1-‌ ارتباط با اصولگرايان حامي خود

2-‌ تخريب رسانه‌يي دولت

3-‌ افزايش شكاف‌هاي موجود در اردوگاه اصولگرايان

4-‌ استقبال از بازگشت اصلاح‌طلبان از يك سو و خطرناك بودن اين فعاليت‌ها از سوي ديگر

5-‌ بزرگنمايي ضعف‌ها ي دولت روحاني

6-‌ نشان دادن چهره‌يي پرهوادار از احمدي‌نژاد

7-‌ تقويت فعاليت رسانه‌يي( «دولت بهار»، «آيين نيوز» و «رييس‌جمهور ما» «ميدان 72.» )

اگرچه رجعت احمدي‌نژاد به قدرت به راحتي امكان پذير نيست اما گاهي سياست از روال محاسبات عقلاني يا استدلال‌هاي مرسوم خارج شده و ناظران را شگفت‌زده مي‌كند و از همين روست كه او با دقت دو كارويژه به ارث گذاشته براي دولت روحاني را رصد مي‌كند؛ پرونده هسته‌يي و وضعيت اقتصادي. احمدي‌نژاد و احمدي‌نژادي‌ها از همين‌روست كه اميد به ناكامي دولت روحاني در اين دو حوزه دارند تا جايي كه امير محبيان اخيرا گفته است «از منظر احمدي‌نژاد و هوادارانش، شكست روحاني در مذاكرات يا ناتواني در حل مشكلات اقتصادي سكوي پرش احمدي‌نژاد به سوي قدرت خواهد بود. ترديدي وجود ندارد كه جايگزين فضاي اعتدال و مذاكره در صورت شكست اين سياست، بازگشت مجدد راديكاليسم خواهد بود و باز افراط‌گرايي فضا را بر عقل‌گرايي تنگ خواهد كرد.» بايد به انتظار نشست و ديد آيا احمدي‌نژاد و احمدي‌نژادي‌ها مي‌توانند سكوي پرتابي براي بازگشت به قدرت بيابند؟

منبع: اعتماد

افزودن نظر جدید