آیا باید همه بساط‌های خیابانی فروش کتاب را جمع کرد؟

  ابتکار نوشت: اگر در راسته خیابان انقلاب محدوده دانشگاه قدم بزنید، دقیقا رو‌به‌روی کتابفروشی‌ها چند قدم به چند قدم انبوهی از کتاب‌های نو و دست دوم روی زمین پیاده‌رو چند نفر را مشغول خودشان کرده‌اند. افرادی که ممکن بود در صورت نبودن این دستفروشان کتاب، در کتابفروشی‌ها به دنبال کتاب مورد نظرشان می‌گشتند. طیبه سیاوشی شاه عنایتی به تازگی در اظهارنظری گفته است که «دستفروشان کتاب در خیابان انقلاب به علت چاپ غیرمجاز کتاب، آن را با قیمت بسیار پایین‌تر از مغازه‌های کتاب‌فروشی ‌و کیفیتی نامناسب عرضه می‌کنند و استقبال از این کتاب‌ها به دلایل اقتصادی بسیار زیاد است و این موضوع آسیب بزرگی به صنعت نشر وارد می‌کند» و ضمن انتقاد از نحوه مدیریت بازار کتاب از قوه قضائیه خواست تا برای حل مسائل کتاب نظیر کپی‌رایت و چاپ کتاب‌های غیرمجاز و قاچاق کتاب اقدامات لازم را انجام دهد. اما سوالی که در این میان مطرح می‌شود این است که چرا مردم از این دستفروشان استقبال می‌کنند؟ با وجود اینکه سال‌ها است شعار جمع‌آوری دست‌فروشان کتاب داده می‌شود، چرا چنین اتفاقی نیفتاده است؟ اصلا این شعار عملی است یا نه؟

دلیل استقبال مخاطبان در خرید از دستفروشان کتاب می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از آن‌ها عدم تجدید چاپ برخی کتاب‌ها است، کتاب‌هایی که قبل دیگر به دلایل مختلف تجدید چاپ‌ نمی‌شود. علت دیگر دسترسی به کتاب‌های سانسور نشده در بساط دستفروشان است. وجود کتاب‌هایی که توسط ناشران ایرانی در خارج از کشور به چاپ رسیده‌اند ولی در داخل کشور منتشر نمی‌شوند هم می‌تواند در این اقبال مردمی موثر باشد. بخش دیگر خرید و فروش این بازار خیابانی متعلق به نشریات و مجلات است. اما دلیل دیگر قیمت پایین کتاب است و بی‌کیفیت بودن تاثیر چندانی در میزان خرید مردم از این بساط‌ها ندارد. همه این عوامل با کمک هم باعث می‌شود که دستفروشان کتاب مشتری‌های پر و پا قرصی داشته باشند و به درآمدزایی در کنار خیابان ادامه دهند. اما آیا این کار اخلاقی است؟ آیا نباید جلوی فعالیت این بخش را گرفت؟ آیا چهره شهر با وجود دستفروشان خدشه‌دار نمی‌شود؟ اصلا آیا همه دستفرو‌شان کتاب بد هستند؟

قیمت کتاب بالا نیست
کتاب‌هایی که زمان زیادی از انتشاران نگذشته و در بساط دستفروشان نمونه افست‌شان پیدا می‌شود اغلب کتاب‌هایی با کیفیت به مراتب پایین‌تری است. اما چرا مردم باز هم از این دست‌فروشان خرید می‌کنند؟ محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در پاسخ به «ابتکار» می‌گوید: دستفروشان به دو بخش تقسیم می‌شوند. بخش اول عرضه‌کنندگان کتاب‌های دست دومی هستند که از دور خارج شده‌اند یا دیگر چاپ نمی‌شوند و در کتاب‌فروشی‌ها پیدا نمی‌شود. اما بخش دوم کسانی هستند که کتاب‌هایی را می‌فروشند که توسط عده‌ای سودجو بدون اجازه صاحب اثر تکثیر می‌شود و با تخفیف بالا آن‌ها را عرضه می‌کنند. این تکثیرکنندگان غیرقانونی بعضی از هزینه‌ها مانند حق تالیف، چاپ و حروف‌چینی و آماده‌سازی و صفحه‌بندی و ... را پرداخت نمی‌کنند. بنابراین قیمت تمام‌شده برای بسیار پایین است و این موضوع را در قیمت عرضه دخالت می‌دهد و معمولا کتاب‌ها را با 50 درصد تخفیف می‌فروشند. ممکن است مردم تصور کنند این کتاب ارزان‌تر است اما نباید فراموش کنیم این کتاب‌ها از مسیر غیرقانونی منتشر شده و حقوق مولف و ناشر رعایت نشده است.
او قیمت کتاب را در حالت عادی آن‌چنان بالا نمی‌داند که سبب خرید کتاب‌های غیرقانونی با قیمت پایین‌تر شود و در ادامه می‌افزاید: زمانی که به راحتی برای یک وعده غذایی معمولی 50 هزارتومان پرداخت می‌شود، بنابراین قیمت کتاب آنچنان زیاد نیست. ما بیشتر در بحث فرهنگ‌سازی دچار مشکلات هستیم.
تکنولوژی در خدمت تکثیرکنندگان غیرقانونی
گاهی کتاب‌های افست موجود در بساط دستفروشان کیفیت چاپ بالایی دارند، این کتاب‌ها کجا تهیه می‌شوند؟ آیا نباید قبل از برخورد با دستفروشان با این تکثیرکنندگان غیرقانونی برخورد کرد؟ رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران می‌گوید با پیشرفت تکنولوژی امکان تکثیر کتاب بسیار ساده و سهل است. او می‌افزاید: در حوزه چاپ فناوری‌های تازه‌ای وارد بازار شده که توسط آن‌ها می‌شود در گوشه‌ای از یک اتاق اقدام به تکثیر کتاب کرد. آن‌ها به صورت سفارشی به تعداد دلخواه کتاب‌های مورد نظرشان تکثیر و پخش می‌کنند.
برخرود با دستفروشان همیشه مطرح بوده اما هیچ‌گاه به سرانجام نرسیده است، برخورد با این بساطی‌ها به عهده کدام نهاد است؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری یا قوه قضائیه؟ آموزگار می‌گوید: دستفروشی بحثی است در حوزه ساماندهی و زیباسازی که به شهرداری برمی‌گردد. شهر باید هویت و تصویر هنجاری داشته باشد. از این حیث مجموع دستفروشان در این رده قرار می‌گیرند. و بعد از ساماندهی باید محلی را در اختیارشان قرار داد که به معیشت‌شان بپردازند. ولی در مورد کتاب به جز عده‌ای که از سالیان دور بوده‌اند و تنها کتاب‌های کمیاب و دست‌دوم را عرضه می‌کنند و خدشه‌ای به کارشان وارد نیست و خللی در کار کتابفروشان ایجاد نمی‌کنند، مابقی که کتاب‌‌های تازه منتشر شده را با تخفیف 50 درصد منتشر می‌کنند، کارشان در مخالفت آشکار با قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان است و قابل می‌توان آن را به لحاظ قانونی مورد پیگرد قرار داد. در صورت شکایت شاکی خصوصیف قوه قضائیه و نیروی انتظامی موظف به انجام اقدامات لازم هستند.
پاسکاری جمع‌آوری دستفروشان
طیبه سیاوشی شاه عنایتی، عضو ناظر مجلس در هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور که در گفت‌وگو با خانه ملت از روند مدیریت بازار کتاب و برخورد با دستفروشان انتقاد کرده بود، در پاسخ به سوال «ابتکار» مبنی بر اینکه در صورت جمع‌آوری دستفروشان کتاب، امکانی برای ارائه خدمات آن‌ها به مخاطبان در کتابفروشی‌ها یا محل‌های تعیین شده دیگر وجود دارد، می‌گوید: کدام خدمات؟ اینکه جای مشخصی مثل اکثر کشورهای دیگر که می‌بینیم و از آن لذت می‌بریم به وجود بیاید تا کتاب‌های دست دوم یا نایاب در آنجا ارائه شود، بسیار خوب است. اما حرف من آن بود که به دلیل نبود کپی‌رایت در کشور، گاهی شاهد آن هستیم که چندین ترجمه از یک نویسنده خارجی توسط چند ناشر چاپ می‌شود و همه هم عنوان جاپ اول را قید می‌کنند. این آمار دروغین به جامعه داده می‌شود. جالب اینجاست که همین کتاب با کیفیت پایین‌تر و به صورت کپی توسط دستفروشان به فروش می‌رسد. این کار به نوعی قاچاق است. 
او در ادامه درباره نهاد مرتبط درباره جمع‌آوری این دست‌فروشان می‌افزاید: زمانی که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌گوییم که به وضع موجود رسیدگی کند، آن را وظیفه شهرداری می‌داند! دستفروشی کتاب به یک معضل بزرگ تبدیل شده است. مسائل حوزه کتاب بسیار زیاد است. 
سانسور بلای جان کتاب و کتابفروشی
باید بپذیریم به دلیل ممیزی‌های سلیقه‌ای حوزه کتاب و عدم وجود قوانین مشخص در این حوزه، مخاطبان برای دسترسی به نسخه‌های کمتر سانسور شده، دست به دامن همین بساط‌های کتاب‌فروشی می‌شوند. سیاوشی هم ضمن تاکید این مورد می‌کوید: ما به علت ممیزی، مخاطبان‌مان را در جامعه از دست داده‌ایم اما فضای مجازی را بهانه می‌کنیم. اما به نظر من این استدلال درست نیست و بهانه‌ای واهی است. در جوامع پیشرفته می‌بینیم که با وجود فضای مجازی پرسرعت‌تر از کشور ما، کتاب هنوز جایگاه خودش را دارد و هنوز به عنوان ویترین فرهنگی آن کشور به فعالیت خود ادامه می‌دهد ولی متاسفانه کشور ما این ویترین را کاملا از دست داده است. یک عامل تخریب وضعیت بازار کتاب، ممیزی‌های بی‌حد و حصری است که هیچ خط قرمزی برای آن وجود ندارد. از ابتدای دولت یازدهم اما مقداری جلوی این وضعیت گرفته شده است. مسئله فروش کتا‌ب‌هایی که دیگر تجدید چاپ نمی‌شوند ولی طرفدارن خودشان را دارند نیست. موضوع کتاب‌های کپی شده در بازار است.
او ضمن بیان این نکته که بازار کتاب بسیار آشفته است، می‌افزاید: گویا حوزه کتاب هیچ متولی‌ای ندارد که نظارت کند و سامانی به این حوزه دهد. دلخوشی وزارت فرهنگ وارشاد این شده که سالی یک بار نمایشگاه بین‌المللی کتاب را برگزار کند که بیشتر هم مورد توجه مجموعه‌های دولتی است که کتاب می‌خرند. ما امیدواریم این حوزه به سمت مردم هدایت شود، نه بخش دولتی.
لزوم ورود دولت به موضوع کپی‌رایت
رعایت کپی‌رایت و پیوستن ایران به کنوانسیون برن هم می‌تواند در راستای ساماندهی وضعیت تکثیر غیرقانونی کتاب موثر باشد. سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در ابتدای وزارت خود بر رعایت این قانون تاکید کرده است. اما این موضوع سال‌ها است که در حد شعار باقی مانده است. سیاوشی در این خصوص می‌گوید: به بهانه عدم توانایی پرداخت هزینه کپی‌رایت توسط خریداران کتاب و مردم مسئله پیوستن به این کنوانسیون و رعایت این قانون کنار گذاشته شده است. در حالی که به نظر من باید این قانون را رعایت کنیم چون تکلیف بسیاری از حوزه‌ها و نه فقط کتاب با رعایت کپی‌رایت حل خواهد شد. موضوع حق مولف مسئله بسیار مهم و ارزشمندی است که دائما پرونده‌های قضائی مرتبط با آن را می‌بینیم چون توجهی به رعایت آن نمی‌شود. زمانی دولت باید به عنوان دستگاه سیاست‌گذار ورود کند. این مسئله قابل حل است. دولت می‌تواند یارانه‌ را به صورت فرهنگی ارائه کند، مثل خیلی از کشورها که در این عرصه موفق بوده‌اند و در حوزه فرهنگ و آموزش یارانه تخصیص داده‌اند. معیشت مردم با این میزان حل و فصل نمی‌شود

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید