چرا باید پشت صحنه حمله به سفارت سعودی افشا شود؟

ایران نوشت: براساس حقوق بین‌الملل، حفاظت از اماکن دیپلماسی جزو تعهدات و مسئولیت‌های دولت‌های میزبان محسوب می‌شود. در حقوق بین‌الملل سفارتخانه در حکم قلمرو حاکمیت کشور میهمان محسوب می‌شود و هرگونه تعرض به آن اقتدار دولت میزبان را به چالش می‌کشد.

 

بیانیه حسن روحانی در محکومیت حمله به سفارت عربستان و نامه او به رئیس قوه قضائیه برای پیگیری خارج از نوبت این پرونده این سؤال را مطرح کرده که دولت اعتدال چرا تلاش می‌کند پشت صحنه این اتفاق آشکار شود. آیا همان طور که برخی رسانه‌ها وانمود می‌کنند، این تلاش در راستای دلجویی از ریاض است؟ یا اینکه عزم دولت در افشای پشت صحنه این ماجرا فراتر از مسأله سرنوشت رابطه تهران و ریاض است؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید چند مسأله را مرور کرد:

1- براساس حقوق بین‌الملل، حفاظت از اماکن دیپلماسی جزو تعهدات و مسئولیت‌های دولت‌های میزبان محسوب می‌شود. در حقوق بین‌الملل سفارتخانه در حکم قلمرو حاکمیت کشور میهمان محسوب می‌شود و هرگونه تعرض به آن اقتدار دولت میزبان را به چالش می‌کشد. علاوه بر این رهبر معظم انقلاب در دو مقطع حساس یعنی سال 1367 که ایشان مسئولیت ریاست جمهوری را برعهده داشتند و سال 1391 در جایگاه رهبری نظام، با صراحت تمام هم از بعد قانونی و هم از بعد شرعی حمله و تعرض به سفارتخانه‌های خارجی را ممنوع کرده‌اند.

2- اعتراض به رفتار‌ها و سیاست‌های هر کشور دیگری چه به صورت رسمی مانند احضار سفیر، اخراج سفیر، قطع روابط و چه به صورت غیررسمی مانند تجمع اعتراض‌آمیز در مقابل سفارتخانه‌ها و یا به هنگام سفر مقامات آن کشور امری متعارف است.

3- با وجود آنکه برخی معتقدند حمله به سفارت عربستان نشانه غیرت دینی و غلیان احساسات پاک مردمی بوده و آن حمله کمترین اعتراض به نقض اصول اولیه انسانی و حقوق بشر از سوی آل سعود در اعدام شیخ نمر و سه شیعه دیگر بود، اما حقیقت این است که مرز صریح قانونی، شرعی و حقوقی بین اعتراض و ضرورت رعایت تعهدات بین‌المللی وجود دارد. بنابراین هر چه اعتراض بحق باشد به همان میزان عبور از خطوط قرمز قانونی و شرعی نادرست بوده و هزینه غیرضرور دارد.

4- همزمانی این اتفاق با شمارش معکوس لغو تحریم‌های ایران که تندروهای منطقه را نیز مانند تندروهای داخلی نگران ساخته است، این شائبه را تقویت می‌کند وقتی که منع صریح شرعی، قانونی و منافع کلان ملی وجود دارد، تعرض به سفارت عربستان از اهداف دیگری برخوردار بوده است.

5- دو فرض اولیه برای شفاف ساختن پشت صحنه این حمله وجود دارد. فرض اول آن است که گروهی با هدایت بخشی از نظام با این توجیه که واکنش رسمی به اعدام شیخ نمر کافی نبوده در یک اقدام سازمانی و هماهنگ دست به این اقدام زده اند. فرض دوم آن است که عده‌ای خودسر دست به این اقدام زده‌اند.

6- بیانیه روحانی ساعاتی پس از حمله به سفارت که در آن تأکید شده بود «همه مسئولان نظام»، «عزم قاطع» دارند که با این «خودسری‌ها و اعمال مجرمانه» برخورد جدی شود، به علاوه اظهارات فرمانده ناجا مبنی بر مشکوک بودن حادثه و همچنین اظهارات فرمانده سپاه تهران دال بر اینکه عاملان این اقدام نیروهای ارزشی و انقلابی نبوده‌اند و اقدامی «زشت» بوده که «به هیچ روی نمی‌شود توجیه کرد» همگی نشان می‌دهد هیچ بخشی از نظام یا نهاد وابسته به نظام این حمله را تأیید نکرده‌اند. اظهارات بسیاری از چهره‌های سیاسی و روحانی دیگر در محکومیت این واقعه در تریبون‌های نماز جمعه و... نتیجه‌گیری اخیر را تقویت می‌کند. البته این به معنای آن نیست که همه جناح‌های سیاسی موضع یکسان دارند بلکه به این معناست که هیچ نهادی مسئول شکل‌گیری این حادثه نیست هر چند که ممکن است در مدیریت صحنه نقطه عملکرد قابل قبولی نداشته باشند.

7- گرچه برخی از جریان‌های سیاسی علاقه‌مندند وانمود کنند اولاً، حادثه چندان مهمی رخ نداده ثانیاً، عده‌ای خودسر دست به این اقدام زده‌اند. ثالثاً، دارای نیت و انگیزه انقلابی بوده‌اند که باید مشمول رأفت شود اما نمی‌توان پذیرفت همه مسأله به رفتار عده‌ای خودسر برمی‌گردد که تا زمان سر رسیدن نیروهای انتظامی و امنیتی ماجراجویی کرده‌اند. زیرا اولاً، تعرض به سفارت قابل پیش‌بینی بود و هر گونه ادعای غافلگیری نهاد‌های مسئول نیازمند بررسی است.

ثانیاً، همزمان با حضور نیروهای انتظامی، این تعرض‌ها ادامه یافته است. ثالثاً، حفاظت از اماکن دیپلماتیک نیاز به مجوز یا دستور تازه‌ای ندارد که هماهنگی آن زمانبر باشد.

بنابراین این موارد نشان می‌دهد که زمینه‌های لازم از سوی دست‌هایی نه چندان پنهان فراهم شده و خودسرها نه تنها تهییج، بلکه تحریک شده بودند و نیروهای حاضر در صحنه هم تحت تأثیر این فضاسازی تصور کرده‌اند که نباید مانع آن شوند.

بنابراین نیروهای خودسر گرچه سازماندهی لجستیکی نشده‌اند اما با هدف سوء استفاده از احساسات‌شان برانگیخته شده بودند. اکنون سؤال این است که این برانگیختگی با چه هدفی و از سوی چه جریانی صورت گرفته است؟

الف- قوی‌ترین فرضیه به ضعف مدیریت فضای رسانه‌ای یا نبود عزمی برای مدیریت آن برمی‌گردد. بعضی از مخالفان دولت گرچه می‌دانستند حمله به سفارت عربستان، آبرو و حیثیت نظام را مخدوش می‌کند اما از سر رقابت‌های سیاسی و جناحی ناروا با دولت اعتدال بستر خودسری و تندروی را مهیا کردند.

8- با توجه به موارد فوق به نظر می‌رسد آنچه موجب شکل‌گیری این واقعه شده، همزمان ریشه در چند مسأله دارد: تندروی عده‌ای خودسر که با عملکرد خود باعث خدشه‌دار شدن حیثیت بین‌المللی کشور شده‌اند.

بی‌مسئولیتی برخی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای و رقابت‌های بی حد و حصر آنها با گفتمان اعتدال در هرگونه بررسی نباید اسباب و زمینه‌های تعرض را از نظر دور داشت.
باید روشن شود چگونه جریان مخالف دولت توانست از احساسات جریحه‌دار شده عمومی برای تحت تأثیر قرار دادن تلاش‌های دولت در لغو تحریم‌ها سوء استفاده کند و چه ضعف‌هایی موجب شد که تلاش‌های پشت پرده و رسانه‌ای این رقیبان به نتیجه برسد و حیثیت نظام را مخدوش کند. عزم امروز دولت، آب رفته را به جوی برنمی‌گرداند اما باید در عصر اجرای برجام امکانات کشور را از ید اختیار تندروی بستاند در غیر این صورت که این اتفاق آخرین آن نخواهد بود.

 

افزودن نظر جدید