اعتدال را به دانشگاه‌ها بازگردانیم

آنچه دانشگاه‌های کشور بیش از هر چیز از آن رنج می‌برند گرفتارشدن در‌ هزارتوی کلاف «امنیتی‌شدن» است. امنیتی کردن دانشگاه‌ها تاروپود این مهم‌ترین نهاد و سکوی رشد و تعالی کشور را معیوب کرده است.
اعتدال را به دانشگاه‌ها بازگردانیم

ناصر هادیان

هرچند دست‌اندرکاران این پروژه هدف واکسینه کردن نهاد دانشگاهی را داشتند در عمل نتیجه چیزی جز فلج کردن آن نبوده است و تاسف آن‌که با وجود آشکار بودن فاجعه‌بار بودن این پروژه همچنان بر طبل تداوم آن کوفته می‌شود. به‌راستی چرا و چه کسانی پس از «فلج‌کردن» دانشگاه‌ها از «فلج‌ماندن» آن سود می‌برند؟
«امنیت‌زدایی» از دانشگاه‌ها اولین گام در بازگشت دانشگاه‌های کشور به مسیر اعتدال است. امنیت‌زدایی از استادان، امنیت‌زدایی از دانشجویان، امنیت‌زدایی از محیط دانشگاه، امنیت‌زدایی از تبادلات علمی و امنیت‌زدایی از علم حیاتی، ضروری و واجب است. لایه‌ها و سطوح مختلف دانشگاه‌ها باید از فضای «امنیتی» به فضای «علمی» بازگردند.
در سطح استادان علاوه بر مشکلات مزمنی چون عدم رفاه مادی مناسب، بستر نقادی از یک سو و امکان تبادلات علمی از سوی دیگر چنان تنگ شده است که راه را بر حرکت جریان علمی کشور با مشکلات جدی روبه‌رو کرده است. استادان در بیان نظرات نقادانه خود در داخل با محدودیت مواجه‌اند و برای شرکت در کنفرانس‌های خارج ناگزیر از کسب اجازه و مجوز هستند. آیا به‌واقع ما به استادان خود به این حد از بی‌اعتمادی رسیده‌ایم؟ آیا شرکت استادان در کنفرانس‌های علمی (امری که در بسیاری از دانشگاه‌های معتبر دنیا برای دانشجویان به منظور به‌روزرسانی و آشنایی با آخرین محصولات و تحولات علمی ضروری است) برای ایران تهدید است؟ آیا چنین محدودیت‌هایی در کنار محدودیت‌های اینترنتی، رمقی برای پژوهش و تحقیق در کشور باقی می‌گذارد؟ و در آخر آیا رفتارهای این‌چنینی تحقیر استادان کشورمان نیست؟ آری. زمان آن رسیده است که اعتدال را به دانشگاه‌ها بازگردانیم.
‌در سطح دانشجویان نگاه بی‌اعتمادی عام‌تر و گسترده‌تر است. در نگاه امنیتی، اساسا دانشجو تهدید تلقی می‌شود که باید تا سرحد امکان تحت کنترل قرار گیرد. مشکلات سطح استادان به‌طور مستقیم بر کیفیت تعلیم دانشجو تاثیر می‌گذارد و دانشجویان را از داشتن استادان مستقل و به‌لحاظ علمی روزآمد محروم می‌کند. نگاه امنیتی نگاه حذفی است که در سطح استادان به تصفیه و در سطح دانشجو به ستاره‌دارشدن می‌انجامد. حال آن‌که باید دانشگاه‌ها از نظر استادان، محتوای دروس، امکانات تحصیلی و پژوهشی و فضای عمومی آنچنان مهیای پیشرفت و انگیزه تحصیل و امید به آینده شوند که دانشجویان تحقق آمال خود را در داخل محال و در خارج قطعی نیابند. آیا به راستی فضای کنونی دانشگاه‌های کشور هم به لحاظ آموزشی و هم به لحاظ پژوهشی در سطحی فراخور توان علمی ما قرار دارند؟ آیا مسائل مهم و اصولی از این‌ دست با طرح شدن مباحث فرعی، سیاست‌زده و امنیت‌زده در حوزه دانشگاه‌ها حاشیه‌نشین نشده‌اند؟ آری، زمان آن رسیده است که اعتدال را به دانشگاه‌ها بازگردانیم.
در سطح نهادی، نگاه امنیتی استقلال دانشگاه‌ها به‌ویژه دانشگاه‌های مادر را نشانه رفته است. استقلال لازمه دانشگاه مدرن است. دانشگاه‌های کشور باید در انتخاب رییسان و اداره مسائل داخلی خود استقلال داشته باشند. استقلال دانشگاه‌ها به تقویت بنیه علمی، مدیریتی و رقابتی آن‌ها کمک می‌کند و در کشورهای پیشرفته امری کاملا بدیهی است. آیا وابستگی امروز دانشگاه‌های کشور به مراکز قدرت عملا آن‌ها را به بازیگران قدرت تبدیل نمی‌کند؟ آیا نباید کار دانشگاه به دانشگاهیان سپرده شود؟ آری، زمان آن رسیده است که اعتدال را به دانشگاه‌ها بازگردانیم.
ما مسئولیم. ما برای عزتمندی و قدرتمندی کشورمان که پای در گرو نهاد علم، دانش، آموزش و پژوهش دارد مسئولیم. برای ادای این مسئولیت سخت نیازمند گزینش مسئولی در راس وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستیم که به معنای واقعی کلمه ‌معنای علم، تحقیق و فناوری و فضای مستعد باروری آن را می‌فهمد و صد البته می‌داند که تا چه اندازه نگاه امنیتی می‌تواند ریشه این قلمرو را بخشکاند. بازگشت دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی به مسیر اعتدال نیازمند شناخت صحیح اولویت‌های واقعی این حوزه است و نه کشف تهدیدهای احتمالی. وقت تنگ است و فرصتی برای آزمون و خطای دوباره و بازگشت به عقب نیست. سرعت پیشرفت علم و فناوری جایی برای عقب‌گرد نمی‌گذارد. باید با جدیت، غیرتمندی و آگاهی مسیر شکوفایی علم و تحقیق را در کشور هموار کرد. کسانی که همچنان دانشگاه و دانشگاهیان را تهدیدی برای امنیت ملی و نیازمند کنترلی همه‌جانبه می‌دانند باید بدانند که اکنون «امنیت‌زدایی» اتفاقا به امنیت ملی و رفع تهدیدها گره خورده است و لازم است که همگان با همدلی و اعتماد فضای دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی را به سمت علمی شدن هرچه بیشتر سوق دهیم.
سخن آخر آن‌که، از میان گزینه‌های مطرح برای تصدی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باید اذعان داشت که سرپرست فعلی، جناب آقای جعفر توفیقی، که به‌حق و شایستگی از سوی رییس‌جمهوری برگزیده شده شناخت جامعی از امر پژوهش و آموزش دارد و اولویت دانشگاه و دانشگاهیان و مراکز تحقیقی را به خوبی می‌شناسد و به ضرورت‌های نهادهای علمی-پژوهشی کشور واقف است. توفیقی با پشتوانه علمی و اجرایی لازم و شناخت مختصات آموزشی و پژوهشی گزینه مناسبی برای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری محسوب می‌شود.

منبع: بهار

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید