بازی هوشمندانه ایران در چالش انرژی روسیه و غرب

ارس شیخی در انتخاب نوشت:تشدید اختلافات پیش آمده مابین اتحادیه اروپا و روسیه بر سر مسائل پیش آمده در کریمه نقش منابع انرژی به عنوان یک ابزار مهم در دیپلماسی ما بین کشورها را پر رنگ کرده است. از یک طرف صادرات حامل های انرژی نفت و گاز روسیه به اروپا بخش عمده ای از درآمد کشور روسیه را شامل می شود (حدود 50%) و از طرف دیگر بخش عمده ای از انرژی اروپا نیز در گرو تامین گاز طبیعی از روسیه خواهد بود (30% گاز مورد نیاز کشورهای اتحادیه اروپا از طریق روسیه است که در حدود 50% آن از طریق اوکراین منتقل می شود). این امر امکان فشار بیش از حد به روسیه طرح مسائلی نظیر تحریم شرکتهای روسی را تا حد زیادی برای ایالات متحده و اتحادیه اروپا را پرهزینه و پرخطر می کند. لذا روسیه و اروپا هر دو خود می دانند که در کوتاه مدت تغییری عمده در رویه تجارت نفت و گاز آنها چندان محتمل نخواهد بود.

آنچه که در این میان حائز اهمیت است، تغییر رویه های تامین انرژی در کشورهای اتحادیه اروپا و یافتن جایگزین برای تامین آن است که با هوشمندی و تدبیر مقامات ایرانی به بهترین فرصت تبدیل خواهد شد.

-اتحادیه اروپا به کدام سمت خواهد رفت؟

همانگونه که اشاره شد تغییر کوتاه مدت در سیاست های انرژی چندان محتمل نیست. چرا که وجود خط لوله جهت تامین گاز کشورهای اروپایی که بعضاً 100% گاز خود را از روسیه تامین می کنند (نظیر فنلاند، اسلواکی و لیتوانی) امکان این تغییر ناگهانی را کاهش می دهد. یکی از اصلی ترین گزینه های تامین انرژی آینده اروپا از طریق ایالات متحده آمریکا خواهد بود که در اوایل سال 2016 به بهره برداری خواهد رسید. ابزار دیگری که ایالت متحده در دیپلماسی انرژی از آن استفاده خواهد کرد یقیناً استحصال گاز و نفت از سنگهای رسی[1] خواهد بود. ایران نیز به واسطه تغییر سیاست های خارجی خود و ارائه چهره ای جدید در عرصه سیاست بین الملل به عنوان گزینه ای جدی برای تامین گاز اروپا از طریق ترکیه مبدل شده است که لزوم استفاده از این فرصت برای حضور جدی در عرصه دیپلماسی انرژی ضروری به نظر می رسد.

- مسیر روسیه چه خواهد بود؟

این کشور طبق گزارش وزارت انرژی روسیه در سال 2012 تصمیم به افزایش 23% صادرات گاز خود در مدت 20 سال به اروپا داشته است که با توجه به افزایش دامنه اختلافات با اتحادیه اروپا رسیدن به چنین نقطه ای تقریباً منتفی است. سوالی که مطرح میشود آینده فروش نفت خام روسیه خواهد بود. کارشناسان انرژی چین را به واسطه نزدیکی سیاست های دو کشور، مقصد بعدی فروش نفت روسیه می دانند. این روند با توجه به وجود تحریم های گسترده علیه ایران در سال گذشته بیش از پیش پر رنگ شده بود به طوری که با کاهش صادرات نفت ایران به این کشور، در ماه گذشته 12% نفت چین از طریق روسیه تامین شده بود. ایران به عنوان سومین کشور مهم تامین کننده نفت چین سهم خود را در این بازار از دست داده است به طوری که این سهم از 11% در سال 2011 به 8% در سال 2013 رسیده است.

- نقش ایران به عنوان یک بازیگر اصلی

تلاش برای انتقال گاز ایران به اروپا از حدود 9 سال پیش و در اواخر سالهای دولت دوم اصلاحات آغاز شد که به دلایلی در دولتهای نهم و دهم متوقف شد. در مورد نفت ایران هم به واسطه مصرف بالای داخل کشور و کاهش سطح تولید در سالهای اخیر و از طرف دیگر افزایش روز به روز تحریم ها، ایران بازار خود را در اروپا از دست داده است. روی کار آمدن دولت جدید و نمایش چهره ای معقول از کشور در مذاکرات بین المللی سبب گردیده که اروپا بعد از اتفاقاتی که در ماههای اخیر در اوکراین رخ داده نگاه ویژه ای به ایران در حوزه دیپلماسی انرژی داشته باشد. به بیان دیگر با توجه به احتمال ایجاد اختلال در تامین انرژی غرب توسط روسیه، امکان کمرنگ شدن تحریم های غیر منطقی ایران در حوزه انرژی توسط غرب و ایالات متحده کاملاً محتمل است.

با توجه به سیاست های احتمالی روسیه در ایجاد اختلال در تامین انرژی غرب، مذاکره با ایران از طرف 1+5 به عنوان یک برگ برنده برای طرف غربی محسوب می شود که این مورد باید از طرف ایران نیز جهت بیشینه کردن منافع خود در مذاکرات در نظر گرفته شود. بهره برداری از فازهای 17،18،15،16،12 پارس جنوبی در آینده نزدیک نیز روزانه معادل 175 میلیون متر مکعب گاز مازاد بر مصرف داخلی تولید خواهد کرد که برای طرف غربی بسیار جذاب و استراتژیک خواهد بود.

روی هم رفته با توجه به اتفاقات اخیر اوکراین، رویکرد مثبت و حاصل بخش مذاکرات هسته ای و همچنین کاهش سهم ایران در بازار بزرگ انرژی چین، مدیران تصمیم ساز صنعت کشور می توانند بازار جدید و بزرگی را در اروپا برای گاز و نفت ایران تعریف کنند.

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید