- کد مطلب : 18495 |
- تاریخ انتشار : 23 مرداد, 1397 - 15:38 |
- ارسال با پست الکترونیکی
تبعات رژه سریالهای غمناک رسانهملی روی اعصاب مردم!
رسانه ملی در پخش سریالهای غمناک رکورد عجیبی را جابجا کرد. دختر و پسری که پس از چالشهای زیادی باهم ازدواج میکنند و در شرف بچهدار شدن هستند که یکباره پسر جوان در حادثهای همراه مادر و پدر همسرش فوت میکنند و تازه همه چیز شروع میشود: روایت غمناک و تلخی از زندگی خانوادهای عزادار و گرفتار.
از زاویه اجتماعی پخش این سریال به شکل عجیبی همزمان شده، با مقطعی که مردم ایران با گرانی، چالشهای اقتصادی و اجتماعی دست و پنچه نرم میکنند و حجم بالای غم در این سریال در بهترین ساعت پخش صدا و سیما باعث شده اعتراضات و انتقادات زیادی نسبت به این سریال در میان مردم در شبکههای اجتماعی مطرح شود.
اما میزان فروش فیلمهای طنز در سریال ایران عکس این ماجرا را نشان میدهد. با این حال مهمترین مساله در پخش این سریال و موردهای مشابه صداوسیما وقت نشناسی این رسانه است. در روزهایی که مردم با چالشهای بسیاری در حوزه اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند، پخش و تولید سریالهای از این دست آیا چیزی جز رژه رفتن روی اعصاب مردم است؟
پیش از این نیز خبرآنلاین در گفت و گویی با حامد عنقا فیلمنامهنویس و تهیهکننده سریال «پدر» ابعاد مختلف این سریال را بررسی کرد.
از پرت کردن خود از پنجره یا غم بالای سریال
بخشی از این سریال، که به صورت فلاشبک روایت میشود، دختر و پسر جوانی را نشان میدهد که علیرغم همه چالشها و تفاوت دیدگاهها میان خود و خانوادهشان، در یک فرآیند پر چالش باهم ازدواج میکنند. اختلاف دیدگاه آنها تا حدی است که وقتی پسر مذهبی، در دانشگاه در جمع دختران قرار میگیرد و دختران سعی دارند او را برای جلب توجه بیشتر اغوا کنند، پسر خود را از پنجره بیرون پرت میکند و این همین سکانس جنجال زیادی را در شبکههای اجتماعی برپا میکنند.
پس از آن بالاخره دختر و پسر جوان باهم ازدواج میکنند و به خانه لاکچری پسر میروند. از این جا به بعد روایت این سریال به جای گرههای داستانی گرههای کوری همچون مرگ پسر، افسردگی شدید همسر او و خانواده او، مرگ پدر و مادر دختر، چالشهای مالی ناشی از ورشکستگی پدر دختر، عدم پذیرش نوزاد مشترک آنها توسط دختر جوان و چالشهای زیادی را ایجاد میکند و به جرات میتوان گفت در هر قسمت از سریال نکات یا زاویههای غمباری را در خود جای میدهد.
علاوه بر این برخی اعتقاد دارند سریال «پدر» دارای یک نگاه تکراری است که شاید پیش از این مخاطب در سریال "تنهایی لیلا" یا خیلی عامتر در "دلشکسته" با این سوژه که یک دختر مدرن عاشق یک پسر متدین مذهبی میشود، روبرو شده باشند. اما مهمترین نقدی که از نظر اجتماعی به آن وارد است، پمپاژ غم به مردم در شرایطی است که آنها نیاز به شادی دارند.
گمراهی، هدایت و رستگاری؛ فرمت اصلی صداوسیما
در مورد سریال پدر انتقادات متعددی مطرح میشود اما یکی از مهمترینهای آن دور بودن مضامین آن با دغدغههای امروز جوانان و خانوادههای ایرانی است. در همین رابطه مصطفی مهرآیین، جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره سریال پدر به «خبرآنلاین» میگوید: «دختر غیرمذهبی در این فیلم مذهبی میشود. این هم مثل داستان سووشون است؛ یوسف پسر مبارزی است و زری دختر پولداری است که زندگی مرفهی دارد و میخواهد در مادیات غرق باشد. یوسف هم او را به عاشقی و مبارزه دعوت میکند، زری هم مقاومت میکند اما وقتی یوسف در مبارزه کشته میشود، زری هم مبارز میشود و در راهپیماییها جلوتر از همه شعار میدهد. در واقع زری متحول میشود. این سریال هم احتمالا همین است و باید کل زندگی را هم لحظههای خوب و هم لحظههای بدش را دید. در واقع اثر برجسته اثری است که بتواند کلیت زندگی را نشان دهد؛ اگر بخواهد یک بخش را نشان دهد ایدئولوژیک و بیمعنا است؛ اما اگر کل زندگی را نشان دهد قطعا در شادی و تحول هم میآید. در واقع بهجای اینکه بر وقتنشناسی صدا و سیما تمرکز کنیم باید به این بپردازیم که چه چیزی دارد نمایش داده میشود؟ و این چقدر در راستای جامعه است و چقدر نیست؟ اگر نتواند بحران و غم موجود در جامعه را نشان دهد، دروغ بزرگی است.»
این جامعهشناس درباره محتوای آرمانی این سریال میگوید: «ما اگر هزار فیلم صدا و سیما را هم ببینیم، در همین قصهها غرق میشویم. محتوای تمام آنها تقریبا یکی و بسیار ساده است؛ در ابتدا یک گمراهی وجود دارد و یک آدمی میآید و در جایی این دو نفر بههم میرسند و هدایت میشوند. این کل ساختار صدا و سیما است؛ مانند تمام فیلمهای هندی. در همه موقعیتها از بیمارستان گرفته تا بازار و دانشگاه دو نفر همدیگر را میبینند که یکی گمراه است و دیگری هدایتکننده. این دو بههم میرسند و هدایت میشوند. حتی اسم این سریال نشان میدهد که احتمالا در ستایش جایگاه پدر و مردانگی و ستون خانواده و ... تاکید بر بزرگی مردان و این قبیل باورهاست. بهرنگ توفیقی هم از این قاعده مستثنی نیست و همین روند را در پیش گرفته است.» مهرآیین در پاسخ به این سوال که رابطههای آرمانی و عاشقانه بدون مشکل و بحران در این سریال، چه تاثیری بر افکار عمومی با وجود این حجم مشکلات میگذارد؟، میگوید: «در واقع این اثر نیست، ایدئولوژی است. یک طرف بسیار مذهبی و طرف دیگر آزاد و بدون مذهب است و عشق همه چیز را حل میکند. عشق در واقع میانجی ایدئولوژیک است که این دو را به هم نزدیک کند. بنابراین فانتزیای که ایدئولوژیک میسازد باید بدون ایراد و مشکل باشد.»
سریال پدر اثر نیست، ایدئولوژیک است
نکته دیگر مربوط به شکل رابطهها در این سریال است، مهرآئین در اینباره میگوید: «اما در شرایط فعلی اکثر رابطهها کوتاهمدت است و همانطور که فستفود میخوریم به همان شکل هم در رابطهایم. یک اثر اگر بخواهد عشق را توضیح دهد باید در همین بستر توضیح دهد؛ اما این اثر ایدئولوژیک است و کلیت را نمیبیند. یک اثر ساده میسازد. همزمان با این سریال میشود درباره فیلم عصبانی نیستم هم صحبت کرد. ما در این فیلم میبینیم که بهم رسیدن دو نفر با چه بحرانها و مشکلاتی مواجه میشود. ایدئولوژی اما باید همه چیز را زود به نتیجه برساند و همه چیز خوب باشد. احتمالا در این سریال هم فرزند این دختر و پسر مذهبی میشود، همان راه پدر را ادامه میدهد.» این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این سریال مصداقی از کل جامعه نیست، میگوید: «اثر اگر اثر باشد باید کلیت جامعه را نشان دهد. در جامعهای که فقر و بحران اقتصادی هست، چقدر از افراد جامعه ما میتوانند همه چیز را با پول حل کنند؟ یا مگر میشود یک پسر خودش را بین ۴ تا دختر ببیند و خودش را از پنجره به پایین پرت کند؟ در بهترین حالت این است که پسر عذرخواهی کند و از کلاس خارج شود؛ طبق همان ایده مذهبی که میگوید دو نامحرم نباید در یک فضای بسته با هم باشند.»
افزودن نظر جدید