دموکراسی انتخاباتی

در طول روزهای گذشته، صحنه‌ای را در جریان رای‌گیری ریاست شورای شهرتهران و انتخاب شهردار ناظر بودیم که صرف‌نظر از نگاه ارزشی آن رویداد، به نظر من این صحنه در نوع خود نه آخرین و نه اولین بوده و نه خواهد بود.
دموکراسی انتخاباتی

حسن رسولی

در مجلس شورای اسلامی بارها چنین اتفاقی رخ داده و افرادی که علی‌الظاهر نمایندگی یک تفکر یا یک حزب شناسنامه‌دار سیاسی را برعهده دارند و براساس عرف متداول سیاسی رفتار این اشخاص باید نشات‌گرفته از مرام و ‌منش سیاسی و انضباط حزبی باشد، به دلیل نقصی که ما در ساختار سیاسی کشورمان با آن مواجه هستیم مدل دیگری رفتار می‌کنند. این‌گونه رفتارها در عمل بعضا با رفتارهای غیرقابل انتظار و غیراخلاقی و به دور از پایبندی به یک مرام سیاسی نشان‌دهنده این است که ما صرف‌نظر از این‌که رفتاری را نکوهش می‌کنیم، اجازه ندهیم افکار عمومی نیز نسبت به این جرزنی‌های سیاسی بی‌تفاوت باشد، زیرا بی‌تفاوتی نسبت به این رفتارهای دوگانه سبب می‌شود فرآیند تربیت‌پذیری یا جامعه‌پذیری سیاسی نسل جوان دچار اختلال جدی شده و بیش از پیش با ترویج پدیده نفاق و دورویی سیاسی در جامعه مواجه شویم.
یکی دیگر از مهم‌ترین علل و عوامل بروز چنین رفتارهایی از ناحیه بعضی اشخاص که در هفته گذشته در شورای اسلامی شهر تهران و در گذشته در مجلس شورای اسلامی رخ داده، ناشی از این است که در سامانه سیاسی کشور به جای آن‌که از یک مردمسالاری سازمان‌یافته و حزبی برخوردار باشیم و احزاب شناسنامه‌دار و معرفی‌شده برای افکارعمومی، به‌طور مشخص و واضح رویکردها و نگاه‌های خود را در مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیان کنند و از این طریق در جامعه سیاسی کشور به یارگیری بپردازند و سازمان‌یافته و حزبی در ساختار کلان قدرت مداخله کنند، فردگرایی حاکم است؛ به دلیل آن‌که ما فاقد ساختار دموکراتیک حزبی هستیم و به جای آن نوعا دموکراسی‌مان انتخاباتی است، یعنی در فصل انتخابات جریان‌های سیاسی تشدید می‌شوند و اشخاص و محافل تعیین‌کننده‌تر از گروه‌ها هستند و شاهد رشد احزاب نبوده‌ایم. در جمهوری‌اسلامی، اصل بر مشارکت است و به مردم در انتخابات به‌عنوان ارزش و گروهی که به نظام مشروعیت می‌دهند، نگاه می‌شود و از این رو یک مشارکت انتخاباتی را به‌صورت پروژه‌ای، مقطعی، فصلی و سازمان‌نیافته شاهد هستیم که مانع از بروز و ظهور احزاب در بلندمدت می‌شود.
اکنون در دهه چهارم انقلاب به تاسی از تجربه‌های انباشت‌شده، هم دولت باید در این‌باره اهتمام داشته باشد و هم فعالان حوزه مدنی، احزاب و گروه‌ها باید بتوانند این دموکراسی و مردمسالاری نیم‌بند را تبدیل به دموکراسی و مردمسالاری حزب‌محور و سازمان‌یافته کنند که افراد فعال در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پیش مشخص‌شده با افکار عمومی وارد تعامل شده و قرار و مدارهایی که رده‌های حزبی با مردم می‌گذارند برخوردار از یک پشتوانه مدون ثبت شده باشد تا در این صورت امکان پاسخگویی وجود داشته باشد و امکان جرزنی سیاسی از جنس آن‌چه شاهدش هستیم وجود نداشته باشد. در آن صورت هم تکلیف دولت از طریق تعامل سیاسی با احزاب روشن‌تر خواهد شد و هم افرادی که وارد صحنه سیاسی می‌شوند در ظرف سازمانی خود یعنی احزاب و گروه‌ها معرفی می‌شوند و به همان نسبت پاسخگو خواهند بود و هزینه‌هایی متناسب با رفتارهای شفاف و آزاداندیشی اخلاقی می‌پردازند. امروز بعضی عناصر کم‌تجربه‌تر که جویای نام هستند و کمتر آمادگی پرداخت هزینه دارند تلاش می‌کنند با رفتارهای دوگانه کمترین هزینه را بپردازند و بیشترین منفعت را ببرند که این نقصی کلان است و تا حل نشود بسیاری از مشکلات سر جای خود باقی خواهد ماند. بسیار ناپسند است که فردی که عضو حزب شناسنامه‌داری است و به دلیل حضور در آن حزب وارد ائتلاف شده و جریان و مجموعه‌ای از او حمایت کرده‌اند و حتی هزینه داده‌اند برخلاف خواست و نظر حزب حامی‌اش عمل کند و با فرصت‌طلبی رای مردم را بی‌اعتبار سازد. 

منبع: بهار

برچسب‌ها :

دیدگاه‌ها

هردوجریان سیاسی موجود در شورای شهر تهران که از جریانات موجه کشور هستند بایستی دقت نمایندکه افراد اندک سواستفاده گر بااستفاده از این حالت توازن خزانه شهرداری را خالی نکنند.جالب است این خانم بار اول به قالیباف رای نداده تا اهمیت رایش برای قالیباف مشخص شودوسیاسی تر از سایر اعضا بوده پیش بینی کرده در رای گیری اول رای برابرمیشود.این قردادمیلیاردی نوش جان ولی با حمایت های بعدی از اقای قالیباف اینگونه اختلاس ها راخنثی کنید.

افزودن نظر جدید