دیدار با یک رمال

ایرنا نوشت: آنچنان با ذوق و شوق تعریف می کرد که من هم وسوسه شدم بروم و از نزدیک ببینیم آن خانمی که در شهر به آینده نگری شهره شده، چشم انداز آینده ام را چطور سریع ترسیم می کند؟

دوستم می گفت یک ماهی هست که در نوبت قرار دارد و با خواهش و تمنا از او خواسته که پیشش برود؛ چون در موقعیت ازدواج قرار گرفته و از بس به حرف های این رمال اعتقاد دارد باید نظر او را هم بداند.

نوبتی که فالگیر داده ساعت دو و نیم بعد از ظهر است؛ هوا از همیشه گرمتر و من هم رفتن به خانه این رمال معروف شهر را سوژه مثبتی برای تهیه گزارشم دیدم و همراه دوستم راهی شدم.

شهر در بعد از ظهر یکی از روزهای داغ مرداد ساکت و خاموش است و شلاق آفتاب همه را راهی خانه کرده، کوچه های قدیمی و باریک محله انقلاب شهر ایلام را پشت سر گذاشتیم تا به انتهای یکی از کوچه ها به خانه ای که درب آهنی کوچکی داشت رسیدیم، نمای در قدیمی کمی ترس و دلهره را در وجودم زنده کرد، دوستم دستگیره آهنی را بلند کرد و چند مرتبه آن را به در کوبید.

کوچه ساکت و خاموش بود و تنها یک رهگذر که به خانه می رفت در حالیکه کلید را در قفل در می چرخاند ما را از دور با نگاه خاصی برانداز کرد، در ذهنم فکر او را مرور کردم، با صدای سنگین زنی که می خواست بفهد چه کسی پشت در است به خود آمدم.

در که نیمه باز شد دوستم خودش را معرفی کرد و سرانجام جواز حضور در خانه رمال را گرفتیم.

زن هیکل درشت با قیافه ای به نسبت خشن با پیراهن بلند و شالی مشکی مقابل مان ظاهر شد چیزی که در نخستین نگاه مرا جلب توجه کرد طلاهای فراوانی بود که دو دست و گردن او را پوشانده بود و من مدام او را برانداز می کردم.

با عجله از دوستم پرسید: نوبت داشتید و با پاسخ مثبت وارد خانه شدیم.

چند زن دیگر که زودتر از ما آمده بودند در گوشه اتاق کار رمال منظر بودند آنها را که دیدم خیالم راحت شد و ترس به صورت کلی از وجودم کنده شد.

زن در قسمت بالای اتاق قرار گرفت، دور و برش علاوه بر قوری، کتری، به همراه چند استکان و زیر استکان، قلم و کاغذ با چند کتاب قدیمی چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می کرد گاو صندوقی بود که مهره ای آبی قفل آن را پوشانده بود و درآمد این رمال را حفاظت می کرد.

رمال بقول خودش با باز کردن در برای ما تمرکزش را از دست داده بود دوباره شروع کرد به بیان ادامه فال زن میانسالی که با ناراحتی مقابلش نشسته بود.

با گفتن چند ورد که چیزی از آنها نفهمیدم دوباره کف دست زن را باز کرد و گفت: درست است که پسرت به سربازی می رود ولی اسب سپیدی را پشت سرش می بینم که در حال پرواز است.

زن میانسال این را که شنید با عجله پرسید: یعنی آینده درخشانی داره درسته؟ یعنی عاقبت بخیر میشه؟ و زن رمال با کمی مکث که انگار داشت بیشتر روی دستش تمرکز برای ردیف کردن حرف های بیهوده می گرفت، پاسخ داد؟ سربازی اش جای دوری میره ولی دوباره اینجا بر می گرده و زن می گیره، دو تا بچه هم تو فالشه که به احتمال زیاد اولیش پسره.

همین که اسم بچه از زبان زن رمال بیرون میاد زن میانسال با عجله دستش را به کیف برد و یه چک پول 50 هزار تومنی مقابلش قرار داد و با خوشحالی پرسید؟ قسمتش دور یا نزدیک؟ زن رمال هم که انگار با دیدن چک پول حسابی به وجد آمده جواب داد: همین دور و ور و شاید از فامیلای خودت باشه.

زن رمال از آینده درخشان پسر زن تعریف می کنه و من و بقیه همش هاج و واج موندیم که این کلمات و افکار و موفقیت ها را از کجا توی ذهنش تلمبار کرده؟

من به شغل این زن فکر می کنم که برای شروع کارش هیچ سرمایه ای نیاز ندارد، مالیات نمی دهد و روی قیمت هایشان هیچ نظارتی نیست و در کنار خانه داری و بچه داری درآمدی هنگفتی هم به جیب می زنه.

بالاخره نوبت به دوستم میرسه، با ذوق جلوش میشینه و من هم به بهانه یادداشت کردن آینده دوستم جلوتر می رم و دو نفری مقابل زن رمال قرار می گیریم.

قهوه ای که بوی مانده اش فضا را پر کرده توی استکان می چرخاند و با شگرد خاصی در زیر استکانی زیر رو می کند و در نهایت آن را بر عکس در حالیکه استکان وارونه بالا قرار گرفته و زیر استکانی پایین، روی زمین می گذارد تا بقول خودش آینده اش را با نقش و نگارهایی که در قهوه ایجاد شده بیان کند.

همین که استکان چینی را بر می دارد قیافه ای به خود می گیرد که انگار قصد دارد معادله چند مجهولی را حل کند با چرخاندن زیر استکان و دیدهایی که از زوایای مختلف به آن می اندازد سرانجام لب به سخن باز می کند و با اطمینان می گوید: عکس عقاب بزرگی در فالت افتاده، آن را با انگشت های لاک زده قهوه ای رنگش به دوستم نشان می دهد ولی من جز چند خط قهوه که با تکان دادن استکان روی زیر استکانی ایجاد شده چیزی دیگه ای نمی بینم.

زن رمال با شگرد خاصی همان حرف های قبلی که به بقیه زده را دوباره با ادبیات و کلمات تکراری سرهم می کند و می گوید:

خواستگاری که برایت آمده این بار قسمتت می شود ولی حواست به این عقاب که به احتمال زیاد از خانواده شوهر آینده ات است، باشد.

زن رمال ادامه می دهد: البته زندگی تان خیلی عالی است و بختت بلند و بلند ولی آدم های حسود دور و برت زیاد است و باید کاری کنی که یه موقع چشم زخم دچارت نشه.

دوستم با ناراحتی راهکار چشم زخم را می خواهد و رمال در حالیکه ابروهای سیاه کمانی اش را بالا می اندازد زیر چشمی می گوید: راهکارش دعای مخصوصی است که دو روز طول می کشد آن را بنویسم اگر می خواهی آینده ات خراب نشود چون تو هم مثل دختر من هستی با قیمت پایین برایت می نویسم.

جا نیست که مانع کار دوستم شوم، همینکه این جمله را می شنود سریع دو تا چک پول 50 هزار تومنی را از کیفش بیرون آورده و مقابل رمال قرار می دهد و می گوید: فقط زودتر برام بنویس که مبادا دیر بشه.

من هاج و واج تنها به سادگی دوستم، به حیرت و مکاری این رمال و به اون دوتا چک پول بی زبانی زل می زنم که به خاطر ردیف کردن یه مشت اراجیف این زن، توی گاو صندوق رمال سر میخوره.
دوستم با سماجتی که دارد قول رمال را می گیرد که فردا صبح اول وقت دعا را برایش آماده کنه و باید اون رو تا غروب فردا با مقداری پوست پیاز و اسپند دود کنه و توی فضای خونه پخش کنه.

توی مسیر هر چه سعی کردم مانع کار دوستم بشم فایده ای نداشت و من تنها به خانم هایی فکر می کنم که هر روز اینجا جمع میشن و گاو صندوق این زن رمال رو در مقابل شگردش از پول تلمبار می کنند ولی رویاهای آنها در پشت این قهوه های فالگیر خشک می شود.

پدیده رمالی و فالگیری از زمان های قدیم در مناطق مختلف وجود داشته و به عنوان یک معضل اجتماعی دامنگیر بسیاری از جوامع بوده و همچنان هست.

این معضل اجتماعی متاسفانه در کشورمان و به تبع آن در استان ایلام نیز وجود دارد و از این راه در آمدهای هنگفتی نصیب رمال ها می شود.

برخی از این فالگیرها با استفاده از قرآن و استفاده از دعاهای قرآنی کار خود را پیش می برند تا اطمینان مردم را از این کار خلاف خود با استفاده از مقدسات اسلامی افزایش دهند.

متاسفانه در سال های اخیر در کشورمان مراجعه به دعانویس، رمال، فال گیر، جن گیر و مواردی مانند آن و همچنین دریافت وجوه کلان در مقابل انجام این اقدام ها افزایش یافته است.

رمالان سابقه دار دستگیر شدند، کلاهبرداری رمالان از دختران دم بخت، پول بده اینترنتی فالت بگیرم، فال گرفتن تلفنی رمالان حرفه ای یا دستگیری رمالی که خود را به نابینایی زده بود تیتر خبرهایی است که این روزها در بسیاری از رسانه های مکتوب و غیر مکتوب می توان مشاهده کرد.

کارشناس مسوول دفتر پیشگیری از آسیب های اجتماعی اداره کل بهزیستی ایلام معتقد است: فالگیرها برای همه افراد برنامه دارند و در همه جا از منازل شخصی گرفته تا شبکه های اجتماعی همچون فیسبوک، اینستاگرام، وایبر و غیره حضور دارند.

فرشته مرادخانی بیان کرد: این افراد در جمع آوری و سرهم کردن مطالب غیر واقعی آنچنان مهارت داشته که برخی مواقع زمان مرگ و چگونگی آن را هم پیش بینی می کنند.

وی بروز پدیده رمالی را بسته به علل مختلفی نظیر افسردگی، نارسایی و مدیریت نکردن شرایط زندگی و فشارهای مالی دانست و گفت: برخی مواقع ممکن است فرد در شرایطی باشد و چنان عرصه بر او تنگ شود که به هر ریسمانی برای خلاصی از این مخمصه چنگ بزند.

مرادخانی با بیان اینکه رمالی پدیده جدیدی در جامعه امروزی نیست، افزود: نا آگاهی برخی مردم و خرافاتی بودن آنها علت گرایش به سمت فالگیرهاست و در این زمینه باید رسانه ها برای اطلاع رسانی مردم اهتمام داشته باشند.

این کارشناس آسیب های اجتماعی اظهار کرد: باید دستگاه های فرهنگی در این زمینه مشارکت کرده و در کنار تبلیغات و معرفی فعالیت های خلافکارانه این افراد در ارتقای آگاهی مردم در این زمینه اهتمام جدی داشته باشند.

یک کارشناس اجتماعی نیز در این زمینه معتقد است: با توجه به اینکه نظارت خاصی بر روی کار این افراد نمی شود متاسفانه رواج این پدیده که موجب شده براحتی درآمد زیادی هم نصیب رمالان کند، در جامعه توسعه یافته است.

سپیده شوهانی با اشاره به اینکه بیشتر مشتریان این رمال ها قشر زنان هستند، تاکید کرد: این افراد سودجو با توجه به اینکه روحیه زنان به آینده نگری علاقه مند بوده را رصد کرده و با ردیف کردن داستان هایی جذاب ولی غیر واقعی نظر آنها را به خود جلب و از این راه کسب درآمد می کنند.
وی یادآور شد: اگر چه رمالی کردن در قدیم رواج فراوانی داشت ولی در دهه 80 متناسب با افزایش آگاهی زنان این پدیده همچون گذشته از اقبال آنچنانی بین بانوان امروزی برخوردار نیست.
به گفته این کارشناس، در مجموع پدیده رمالی کردن نوعی سوء استفاده از شخصیت مردم و سادگی آنهاست و در این زمینه آگاهی بخشی به مردم برای مقابله با این پدیده اجتماعی باید افزایش یابد.

از آنجا که دعا امری مورد تاکید ادیان الهی به ویژه اسلام است، این سوال مطرح می شود که آیا اموری همچون دعا نویسی نیز مورد تایید اسلام هست؟ یا امور دیگری همچون رمالی، فال بینی و جن گیری و موارد مشابه که به نوعی از امکان پیشگویی آینده یا تغییر آن خبر می دهند چه جایگاهی در احکام شرعی دین مبین اسلام دارد؟

بسیاری از مراجع تقلید رمالی و فالگیری را به صورت شرعی جایز ندانسته و گرفتن پول در قبال نوشتن دعا و ادعیه های مختلف را حرام اعلام کرده اند.

یک کارشناس مذهبی در این زمینه معتقد است: پوشش رمالی و فالگیری با سوء استفاده از ادعیه های دینی و کلام وحی کاری غیر قانونی و غیر اخلاقی است.

حجت الاسلام محمد فتاحی گفت: دعا و اذکار معنوی در کتب دینی و مفاتیح الجنان وجود داشته و در دین مبین اسلام بر دعا تاکید فراوان شده ولی سوء استفاده از آن برای کسب درآمد و مادیات جایز نیست.

وی اظهار کرد: متاسفانه برخی افراد به عنوان رمال و فالگیر با سوء استفاده از دعا علاوه بر اینکه مردم را فریب داده وارد معصیت نیز شده و آسیب های اجتماعی را در جامعه ایجاد کرده اند.
به گفته فتاحی، بسیاری از علما و مسوولان رمالی و نوشتن دعا توسط این افراد را خلاف دانسته چراکه هدف اصلی این افراد سودجویی در کسب درآمد است.

وی اضافه کرد: افرادی که دارای مشکلات مختلف بوده باید به کارشناسان متخصص در حوزه دینی، مذهبی و روانشناسی مراجعه تا راهکارهای رفع آنها را حاصل کنند.

این کارشناس مذهبی ضعف بنیه اعتقادی را علت گرایش برخی مردم به رمال ها اعلام و افزود: علاوه بر این دعا رمز عبودیت بین پروردگار و بنده بوده و باید در کنار بهره گیری از نظرات کارشناسان اعتقادهای دینی خود را تقویت کرده و فرصت سودجویی را از رمال ها و فالگیرها سلب کنند.
فتاحی گفت: رمالی و فالگیری خوشبختانه در استان ایلام زیاد مشهود نبوده ولی با این وجود خانواده ها باید مراقب باشند تا در دام این افراد گرفتار نشوند.

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید