ضيافت قالیباف به صرف انتخابات

رييس مجلس و سه سلف او، يكشنبه شب پشت يك ميز نشستند. ميزبان محمدباقر قاليباف بود و علي لاريجاني، غلامعلي حدادعادل و علي‌اكبر ناطق‌نوري ميهمانان ضيافت افطاري او بودند. ميهمانان و ميزبان به لحاظ سياسي در دسته محافظه‌كاران يا همان اصولگرايان جا مي‌گيرند. البته تاريخ جمهوري اسلامي دو رييس مجلس ديگر هم دارد كه در اين ضيافت غايب بودند؛ اكبر هاشمي‌رفسنجاني كه سال 95 درگذشت و مهدي كروبي رييس مجالس سوم و ششم كه دعوت نشده است و قاعدتا از حصر خانگي هم نمي‌توانست در اين ميهماني شركت كند. مهدي كروبي، ميرحسين موسوي و زهرا رهنورد از معترض به نتايج انتخابات رياست‌جمهوري دهم، از بهمن 1389 در حصر خانگي به سر مي‌برند.

به گزارش امیدنامه به نقل از اعتماد، اين نخستين مرتبه است كه قاليباف در اين سه سال رياستش بر مجلس، از اسلاف خود براي يك ضيافت دعوت مي‌كند. تا پيش از اين ديداري چنين ميان اين 4 نفر برگزار نشده بود. شايد دليل برگزاري اين ديدار به رويداد سياسي پايان سال بازگردد. به عبارت ديگر زمستان 1402، ايران شاهد برگزاري انتخابات مجلس دوازدهم خواهد بود و قاليباف احتمالا براي آن زمان دورانديشي كرده است. بعيد نيست كه اين ضيافت زمينه جلساتي مشابه با همين افراد و ساير مقامات پيشين با قاليباف شود. هر چه زمان به موعد انتخابات نزديك‌تر مي‌شود، برخي سياسيون بيشتر به دنبال چنين جلساتي خواهند بود. اما نكته اين ضيافت شايد همان جايگاه آنها در دسته‌بندي‌هاي سياسي باشد؛ هر كدام از اين 4 نفر را مي‌توان يكي از رئوس محافظه‌كاران ايراني يا همان اصولگرايان دانست.

قاليباف؛ محافظه‌كار صورتي؟
محمدباقر قاليباف، رييس مجلس اين روزها، وضعيت پايدار و خوشايندي ندارد. روزها به روز انتخابات هيات رييسه اجلاسيه چهارم مجلس يازدهم نزديك مي‌شوند؛ انتخاباتي كه نمايندگان جبهه پايداري و نزديك به آنها در مجلس مي‌توانند براي قاليباف دردسرساز شوند. از طرفي قاليباف ميان دو لبه قيچي «طرح عفاف و حجاب» گير افتاده است. از يك سو نمايندگان تندرو و نزديك به پايداري براي آمدن طرح عفاف و حجاب به صحن مجلس، فشار سياسي و رسانه‌اي سنگيني را آغاز كرده‌اند و قاليباف هم هدف نخست و اصلي آنهاست. آنها مي‌گويند كه رييس مجلس جلوي مطرح شدن طرح عفاف و حجاب در صحن را گرفته است و اجازه نداده تا اين طرح در صحن مورد بررسي قرار بگيرد. آنها خواهان آن هستند كه هر چه زودتر طرح عفاف و حجاب به قانون تبديل شود. در اين ميان قاليباف مي‌خواهد هر دو طيف تندرو و ميانه‌رو كه در بدنه اجتماعي‌اش حاضر هستند را حفظ كند؛ به عبارت ديگر مي‌خواهد هر دو طرف را براي خود حفظ كند. بابت همين از يك سو بر برخورد با بي‌حجابي و مسائلي از اين دست تاكيد مي‌كند و از طرف ديگر به قول پايداري‌چي‌ها جلوي طرح عفاف و حجاب را مي‌گيرد. وضعيت ناخوشايند قاليباف به اين موضوع برمي‌گردد؛ خرداد ماه انتخابات هيات رييسه است و چپ افتادن پايداري‌چي‌هاي مجلس با قاليباف مي‌تواند جايگاه او را بر صندلي رياست پارلمان متزلزل كند. شايد قاليباف بتواند انتخابات هيات رييسه مجلس و تقابل با پايداري‌چي‌ها را درون مجلس مديريت كند، اما به نظر نمي‌رسد كه انتخابات آخر سال را دست تنها بتواند مديريت كند و اصطلاحا «كار را دربياورد».
نيروهاي سياسي كه گرداگرد قاليباف هستند، نام نو اصولگرا را براي خود برگزيده‌اند. خط‌مشي اين نيروهاي سياسي، به قول خودشان مشي ميانه‌روي و در عين حال انقلابي‌گري است. آنها سعي دارند تا با مواضعي اينچنيني نه تنها بدنه اجتماعي محافظه‌كاران را براي خود نگه دارد، بلكه تا جايي كه بتواند قشر خاكستري جامعه را هم به سمت خود بياورد؛ به همين علت است كه نيروهاي سياسي تندرو، به اين دسته از محافظه‌كاران نسبت «وسط‌باز» مي‌دهند و آنها را داراي مواضع «صورتي» مي‌خوانند.

لاريجاني؛ محافظه‌كاري براي تمام فصول
راس طيف ديگر محافظه‌كاران كه در ضيافت قاليباف حضور داشت، علي لاريجاني بود؛ اصولگرايي كه زماني يك خط از تندروهاي كنوني جلوتر بود و حالا خود مدعي ميانه‌روي است. او براي انتخابات رياست‌جمهوري سال 1400 ثبت‌نام كرد، اما شوراي نگهبان در اقدامي ناباورانه، رييس سه دوره از مجالس جمهوري اسلامي را ردصلاحيت كرد. اقدامي كه بهت ناظران را در پي داشت. اين حركت شوراي نگهبان، باعث شد تا برخي اين تحليل را داشته باشند كه اقدام شورا، باعث هل دادن لاريجاني به سمت اصلاح‌طلبان مي‌شود. اما لاريجاني همچنان بر اساس همان خط‌مشي‌اي كه داشته حركت مي‌كند. او نشان داده كه با هر طيف و شخصي مي‌توان ائتلاف كرد؛ مانند انتخابات مجلس دهم كه در يك ائتلاف تاكتيكي با اصلاح‌طلبان هم‌كاسه شد، اما بعد از ورود به مجلس طيف او راه خودشان را رفتند و اصلاح‌طلبان هم راه خود را. با اين وجود گمانه‌زني‌هاي زيادي درباره حضور علي لاريجاني در انتخابات مجلس دوازدهم مطرح مي‌شود. آنها معتقدند كه احتمالا علي لاريجاني با طيف حسن روحاني ائتلافي مشابه با سال 1394 خواهد داشت.

ناطق‌نوري؛ محافظه‌كار سنتي
علي‌اكبر ناطق‌نوري، رييس مجالس چهارم و پنجم، ضلع ديگر اين ضيافت بود. ناطق‌نوري هم از محافظه‌كاران قديمي در صحنه سياست جمهوري اسلامي است. پس از انتخابات دوم خرداد 76 كه رقابت رياست‌جمهوري را به محمد خاتمي واگذار كرد، پايان مسووليتش در مجلس پنجم، حضور ناطق‌نوري در سياست كمرنگ شد. اما در انتخابات رياست‌جمهوري سال 88، محمود احمدي‌نژاد با سخناني كه درباره او و فرزندانش بيان كرد، باعث شد تا ناطق‌نوري به سياست بازگردد؛ اما اين‌بار در مقام دفاع از خود. هر چند ناطق‌نوري از جمله محافظه‌كاران قديمي و از السابقون اين طيف است، اما او به لحاظ سياسي در نزديكي اكبر هاشمي‌رفسنجاني قرار مي‌گيرد؛ فردي كه طيف‌هاي زيادي زير خيمه او جا مي‌گرفتند. هاشمي‌رفسنجاني به نوعي محور نزديك شدن نيروهاي سياسي‌اي بود كه خود را به نوعي معتدل مي‌دانند. از همين رو ناطق‌نوري هم سر ديگر محافظه‌كاران است كه مي‌توان به آن محافظه‌كار سنتي لقب داد. او در انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم و دوازدهم، ذيل هاشمي‌رفسنجاني كنار خاتمي و حسن خميني، از حسن روحاني حمايت كرد. اين موضوع باعث شد تا اصلاح‌طلبان بيش از قبل با ناطق نزديك شوند؛ اما هر چه باشد او رييس مجلس پنجم بوده است؛ مجلسي كه يكي از نمادهاي محافظه‌كاري در بين مجالس ايران است.

حدادعادل؛ محافظه‌كار اما آرام
غلامعلي حدادعادل ديگر رييس مجلسي بود كه به ميهماني قاليباف رفت. حدادعادل شخصيتي آرام است كه نگاه سياسي‌اش به آرامي كيش شخصيتي‌اش نيست. او رييس مجلس هفتم بود و در مجلس هشتم در رقابت بر سر صندلي رياست، از علي لاريجاني شكست سختي خورد و چهار سال مجلس هشتم را در صحن نشست. از انتخابات رياست‌جمهوري سال 1396 كه خيمه جديد اصولگرايان با نام «جمنا» ايجاد شد، حدادعادل يكي از مديران اين خيمه بود. اين تشكل سياسي، بيشتر متشكل از نيروهاي تندروي محافظه‌كار بود. از سوي ديگر اكثر نيروهاي سياسي اصولگرايان تندرو علاقه دارند به حدادعادل نزدیک شوند؛ هرچند در ميان همين طيف هم هستند افرادي كه زير پرچم حداد نيامده‌اند. پس از مدتي كه از عمر جمنا گذشت، اين تشكل سياسي به شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب تبديل شد و حداد رياست آن را بر عهده گرفت. انتظار مي‌رود حدادعادل به رسم چند انتخابات اخير كه در چارچوب همان تشكل سياسي محافظه‌كاران فعاليت داشته باشد؛ فعاليتي بدون نگاه به نيروهاي ديگر.

چه كسي مي‌تواند با چه كسي ائتلاف كند؟
در ميان اين چهار رييس ادوار مجلس، لاريجاني و ناطق را مي‌توان نزديك‌ترين‌ها به يكديگر دانست؛ به عبارت ديگر لاريجاني و ناطق‌نوري، به لحاظ ديدگاهي نزديك هستند و هر دو مدعي اعتدال و ميانه‌روي در سياست هستند. اما اين دو با طيف محمدباقر قاليباف و حدادعادل زاويه‌هاي بعضا تندي دارند. قاليباف هم با نيروهاي سياسي تابع حدادعادل ميانه خوبي ندارد و به نوعي، طيفي از همان‌ها در مجلس، اين روزها با قاليباف پنجه در پنجه هستند. قاليباف هم خاطرات خوبي از «جمنا» ندارد؛ آنها سال 96، ابراهيم رييسي را به عنوان نامزد اصلح معرفي كردند. البته پيش از معرفي رييسي، طيف قاليباف از جمنا خروج كرده بود و خودش به تنهايي نامزد انتخابات شد كه نهايتا با برخي مداخلات، به نفع رييسي كنار كشيد. با اين وجود مدتي بعد از شكست سنگين ابراهيم رييسي در انتخابات آن سال، قاليباف منشوري با نام نو اصولگرايي منتشر و نيروهاي تابع خود را ذيل اين نام گردآوري كرد.
حالا با توجه به در پيش بودن انتخابات مجلس دوازدهم، انتظار مي‌رود قاليباف بخواهد با نيروهاي سياسي محافظه‌كار، چه سنتي و چه ميانه‌رو، خود را نزديك كند و از ظرفيت آنها استفاده كند. به هر حال اگر چنين هم نباشد، دعوت قاليباف از روساي پيشين پارلمان در آخرين سال فعاليت مجلس يازدهم، به ذهن شائبه انتخاباتي را متبادر مي‌كند.

افزودن نظر جدید