- کد مطلب : 9324 |
- تاریخ انتشار : 5 آبان, 1394 - 12:25 |
- ارسال با پست الکترونیکی
عارف از قدرت نفوذ و چانهزنی بالایی برخوردار است
به گزارش امیدنامه،بخشهایی از این گفتوگو به شرح زیر است:
استراتژی اصلاحطلبان در کنار کثرت احزاب اصلاحطلب در انتخابات پیشرو چگونه است؟
گرچه جبهه اصلاحات متشکل از تعداد بسیار زیادی از تشکلهای سیاسی و صنفی است، اما همه احزاب جبهه اصلاحات وجه مشترکی دارند و آن وجه گرایش اصلاحطلبی در همه آنهاست. در سال 92 اصلاحطلبان تجربه شیرینی را کسب کردند و آن تجربه این بود که همه هماهنگ و یکصدا شدند و اختلاف نظرها را کنار گذاشتند و از کاندیداتوری آقای روحانی حمایت کردند و نتیجه آن استقبال فوقالعاده مردم و پیروزی از کاندیدای منحصر به فرد اصلاحطلبان بود. اصلاحطلبها قصد دارند از آن تجربه در انتخابات پیشرو استفاده کنند و به صورت واحد و منسجم وارد صحنه رقابت انتخابات شوند تا بتوانند بر تمامی کاندیداها به صورت واحد به توافق برسند. این استراتژی مورد نظر تمامی اصلاحطلبان و رمز پیروزی آنهاست و برای تحقق این هدف راهکارهایی در نظر گرفته شده است.
آیا وحدت موجود در میان اصلاحطلبان میتواند آنها را به سمت تشکیل حزب واحد اصلاحات حرکت دهد؟
دو دیدگاه در کشور ما درباره احزاب وجود دارد؛ یک دیدگاه طرفدار تکثر و تعدد احزاب است و بنا بر این دیدگاه ما نباید به طرف فضای تکحزبی حرکت کنیم. باید تلاش کنیم که افراد مختلف بتوانند همفکرها و همسلیقههای خود را جلب کنند و تحت عنوان حزب یا تشکل فعالیت کنند. بین تشکلهای متعدد و متکثر همواره یک رشته وجود داشته باشد که اسم آن را جبهه یا هسته مرکزی میگذارند که بتواند حلقه وصل میان احزاب باشد تا احزاب از مدار اصلی خارج نشوند، یعنی اگر فرض کنید که ما 50 حزب اصلاحطلب داشته باشیم و همه در یک اصل با هم مشترک باشند، آن گرایش اصلاحطلبی و پذیرش اصول اصلاحطلبی است. در عین حال احزاب باید آزاد باشند که سلیقههای شخصی و گروهی خود را اعمال کنند تا تصمیمات مغایرتی با آن اصل کلی و وجه اشتراک نداشته باشد. نظر دوم این است که ما نمیتوانیم با تکثر احزاب به وحدت برسیم. این تکثر، خطرآفرین است و میتواند جبهه اصلاحات را از هم بپاشد. لذا ما باید به سمتی حرکت کنیم که جبهه اصلاحات به صورت یک حزب درآید و این حزب واحد بتواند بر تمام اعضای احزاب متکثر فعلی سایه بیفکند. هر کدام از این دو نظریه دلایل و استدلالهای گوناگونی دارند. این دو نظریه در حال حاضر وجود دارد که هر کدام از صاحبنظران دیدگاههای مربوط به خود را دارند و ممکن است شق سومی هم به نظر کسی برسد که من الان در ذهن ندارم. در مجموع عدهای طرفدار تک حزبی هستند و عدهای طرفدار تکثر و تعدد احزاب هستند.
از آقای عارف به عنوان سرلیست اصلاحات یاد میشود. تا چه میزان احتمال دارد وی سرلیست اصلاحات شود؟
در میان مجموعه دوستانی که در معرض کاندیداتوری هستند و انگیزه کاندیدا شدن دارند آقای دکتر عارف بهترین و جامعترین شخصی است که میتواند به عنوان سرلیست اصلاحطلبان در تهران بزرگ معرفی شود، به این دلیل که شخصیت آقای دکتر عارف شخصیت ممتازی است و سابقه مسئولیتهای متعددی همچون وزارت، ریاست دانشگاه و معاون اول رئیسجمهور را در کارنامه خود داشتهاند. در حال حاضر وی عضو شورای انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. علاوه بر این ویژگیهای اخلاقی آقای دکتر عارف از وی شخصیت معتدل و مورد علاقه مردم ساخته است. وانگهی آقای عارف در سال 92 ایثار و فداکاری تاریخی انجام دادند که منجر به پیروزی اصلاحطلبها شد که خدمت بزرگی به ملت بزرگ ایران محسوب میشود. در زمانی که بعضی از صاحب نظرها این احتمال را میدادند که در رقابت انتخاباتی شانس آقای دکترعارف از بسیاری از کاندیداها بیشتر باشد اما زمانی که بحث وحدت کاندیداها پیش آمد آقای دکتر عارف این پیشنهاد را پذیرفتند و کنارهگیری کردند و ایثار ایشان باعث شد اصلاحطلبان پیروز شوند. اگر وی کنارهگیری نمی کرد قطعا رأی اصلاحطلبها تقسیم میشد و به احتمال قریب به یقین شکست میخوردند. لذا این ایثار و فدا کاری جایگاه و موقعیت وی را ممتازتر کرد. بعد از این پیروزی در انتخابات 92 آقای دکتر عارف حضور موثرتر و فعالتری در عرصههای گوناگونی داشتند و بنیان ایرانیان تشکل و دفاتری در استانها احداث کرده و کمیتهها و شوراهایی را تشکیل دادهاند و لذا میتوانیم به صراحت عرض کنیم که آقای عارف در میان کاندیداهای اصلاحطلب شایستگی و شانس بیشتری برای سرلیستی دارند.
برخی بر این اعتقادند که هرچند آقای عارف شخص شایستهای برای ریاست مجلس هستند ولی افرادی مانند آقای ناطق نوری قدرت چانهزنی و تعامل بیشتری دارند. تحلیل شما درباره این موضوع چیست؟
آقای ناطق نوری تاکنون نپذیرفته که در انتخابات حضور داشته باشد. ایشان یک شخصیت باسابقه، مدیر و مدبر هستند اما آنچه مسلم است این است که آقای ناطق در جبهه اصلاحات نمیگنجند. آقای ناطق هنوز هم یکی از مهرههای موثر اصولگرایان هستند ولو اینکه با برخی از تندروهای اصولگرا اختلاف نظر دارند. نه خود ایشان اعلام کردهاند که اصلاحطلب هستند و نه افکار و اندیشه و سوابق ایشان این مسأله را ثابت میکند. لذا آقای ناطق نوری یک اصولگرای منصف و معتدل هستند که در سال 92 از آقای روحانی حمایت کردهاند و الان هم از وی حمایت میکنند. آقای ناطق شخصیت مورد احترام مردم هستند و تردیدی در این مورد نیست. آقای عارف به عنوان یک شخصیت اصلاحطلب در انتخابات 92 در تمامی سخنرانیهای خود از مواضع اصلاحات دفاع میکردند. آنچه در اینجا مطرح است مسأله چانهزنی است. در حال حاضر قدرت چانهزنی آقای عارف از بسیاری از شخصیتهای دیگر حتی آقای ناطق بیشتر و موثرتر است، زیرا آقای ناطق نوری ضمن اینکه اصولگرا بوده و هستند ولی مورد بیمهری قرار گرفتهاند و انتقادهایی را به جبهه اصولگرایی و برخی از دوستان سابق خود دارند. لذا رابطه بین آقای ناطق با اصولگرایان به تیرگی گراییده است. آقای دکتر عارف روابط خود را با بیت مقام معظم رهبری و رؤسای قوا و نهادهای مختلف تنظیم کرده است و هیچ گونه حساسیتی بر روی ایشان وجود ندارد و علاوه بر ارتباطهای ایشان قدرت چانهزنی خوبی دارند و دارای قدرت نفوذ هستند. ما بر این باوریم که آقای عارف در رابطه با تایید صلاحیتها هم میتوانند قدرت چانهزنی داشته باشند و از حقوق برخی از کاندیداها دفاع کنند.
آقای ناطق در ریاست مجلس مدیریت قویتری دارند یا دکتر عارف بهتر میتوانند مجلس برخاسته از آرای مردم را مدیریت کنند؟
آقای عارف به دلیل اینکه قدرت و تجربه مدیرتی بالایی دارند و به خوبی میتوانند قوه مقننه را با وجود سلایق گوناگون مدیریت کنند و با سایر قوا از جمله قوه مجریه هماهنگ باشند، زیرا به خوبی میتوانند با سایر نهادها رابطه برقرار کنند و رایزنی و ارتباطات خود را تنظیم کنند.
افزودن نظر جدید