- کد مطلب : 12790 |
- تاریخ انتشار : 11 دی, 1395 - 11:47 |
- ارسال با پست الکترونیکی
مرثیهای برای رسانهای که باید ملی باشد
علیرضا خامسیان
با گذشت بش از ۷ سال از حوادث ناگوار سال ۸۸ هنوز منشاء و علت بروز چنین حادثهای مشخص نشده است.با این حال تریبونهای رسمی کشور هر از چندگاهی با حمله به اصلاحطلبان و با دو قطبی سازی در کشور سعی در تخطئه یک جریان اصیل سیاسی دارند.امسال نیز هم زمان با برگزاری مراسمهای مختلف برای سالروز ۹ دی شاهد موجی از اهانتها و تخریبها علیه چهرههای انقلابی که برخی از آنها به دلیل محدودیتهای ایجاد شده توان پاسخگویی از آنها سلب شده است بودیم.در این بین صداوسیما در ادامه روند سابق خود با پخش برنامههای جهتدار موجب تحریک بخشی از جامعه شد چه آنکه بخش سیاسی این رسانه که به نظر میرسد توسط گروهی خارج از صدا و سیما هدایت میشود با استفاده از تکنیکهای عملیات روانی سعی در القاء این نکته به مخاطبین خود هستند که مسبب و مقصر حوادث سال ۸۸ اصلاح طلبان بودند. این رسانه حتی با نادیده گرفتن موضعگیری اصلاح طلبان ایران در برابر نامه اخیر تعدادی از مخالفین نظام به ترامپ ،در برنامه خبری ۲۰:۳۰ بارها نویسندگان نامه را با عبارت«اصلاح طلبان سابق» یاد کرد.این در حالی است که بعد از انتشار این نامه اکثر چهرههای شناخته شده اصلاح طلب موضعی شفاف در برابر نویسندگان نامه اتخاذ کردند اما این موضع گیریها با سانسور صداوسیما مواجه شد.آنگونه که مشخص است صدا و سیما به عنوان یک نهاد حاکمیتی که رئیس آن توسط رهبری منصوب میشود بدون توجه به تاکیدات ایشان مبنی بر پرهیز از ایجاد دو قطبیهای کاذب در کشور سعی در نادیده گرفتن یک جریان اصیل سیاسی دارد. مناسبتهایی همچون ۹ دی نیز توسط اغلب سخنرانان این مراسم،دستاویزی برای ایجاد چنین دو قطبیهایی در کشور شده و نهادهایی همچون شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی که قاعدتاً باید خود را خارج از جریانهای مرسوم سیاسی تعریف کند زمینه ساز چنین تحرکاتی شده است.قاعدتاً رسانهای به مانند صدا و سیما به جهت فراگیر بودنش باید بیش از نهادهای دیگر برای ایجاد وحدت در داخل خانواده انقلاب تلاش کند اما این رسانه به مانند نقش آفرینیاش در سال ۸۸ که باعث شعله ورتر شدن آن حوادث شد اکنون هم تلاش دارد راه گذشته را طی کند و با تولیدات نازل خود که عمدتا در اتاق فکرهای خارج از این رسانه تهیه میشود بیش از آنکه به تقویت بنیانهای نظام کمک کند خواسته یا ناخواسته با ایجاد دو قطبیهای کاذب بخش اعظمی از جامعه که به گفتمان اصلاحطلبی تعلق خاطر دارند را از جامعه مخاطبین خود از دست داده و انحصاراً خود را در خدمت یک جریان فکری خاص قرار میدهد.به نظر میرسد ادامه این روند زنگ خطری جدی برای حاکمیت محسوب میشود چه آنکه بی اعتمادی بخش قابل توجهای از جامعه به مهمترین رسانه کشور، فرجام خوشایندی برای دستگاه تبیلغی نظام به همراه ندارد و به تبع آن با چالشهای مختلفی در داخل خانواده انقلاب رو به رو خواهیم شد که مطمئناً به صلاح نظام اسلامی نیست.به همین دلیل تا دیر نشده باید تدبیری برای تغییر رویکرد سیاسی صدا و سیما اتخاذ کرد تا آب رفته به جوی بازگردد.
افزودن نظر جدید