- کد مطلب : 5771 |
- تاریخ انتشار : 26 مهر, 1393 - 10:30 |
- ارسال با پست الکترونیکی
منتجبنیا: فهرست انتخاباتی شرکت تعاونی نیست
درحالیکه بیش از یکسال تا برگزاری انتخابات مجلس دهم باقیمانده، نگرانیها درباره افرادی که میتوانند تایید صلاحیت بگیرند و در عینحال مطالبات اصلاحطلبان را در پارلمان نمایندگی کنند، رو به افزایش است. به نظر شما اصلاحطلبان برای موفقیت در این عرصه باید چه راهکاری را در پیش بگیرند؟
در این خصوص چندمطلب باید یادآوری شود که دوستان در سراسر کشور و در تهران بزرگ مدنظر قرار دهند. اولین مطلب این است که قبل از زمان مقتضی، نامبردن از افراد یا تهیهکردن یکفهرست میتواند مضر باشد و منشأ بحث و اختلاف شود. تهیه فهرست و معرفی کاندیداها زمان خاص خود را دارد. وقتیکه صحبتهای مقدماتی انجام شده و ائتلاف و اشتراک لازم شکل گرفت، آن زمان میشود با همفکری و تبادلنظر یکفهرست واحد تهیه کرد و همه پای آن را امضا میکنند و مهر میزنند و فهرست نهایی به مردم معرفی میشود. اینکه از الان کسانی بهعنوان کاندیدا و بهخصوص سر فهرست معرفی شوند، میتواند منشأ اختلاف شود و این مساله اولی است که باید موردتوجه قرار گیرد تا در معرفی افراد عجله نشود.
این روش باعث ازدسترفتن فضای بررسی گزینهها و دستزدن به انتخابهای عجولانه در آستانه انتخابات نمیشود؟
اینکه گروهها درون تشکیلات و گروههای خود بهصورت بحثهای درونگروهی، افرادی را بررسی کنند، اشکالی ندارد. اما اینکه این مباحث داخلی در سطح جامعه منعکس و رسانهای شود، میتواند افراد را در مقابل هم قرار دهد و موجب نگرانی و دلخوری شود.
از دل همین جلسات داخلی بعضیاوقات نتایجی به دست میآید که خود را در قالب اظهارنظرها در جامعه ظاهر میکند. چگونه باید این بررسیها انجام شود که از همین حالا باعث تفرقه و اختلاف نشود؟
مسالهای که باید دوستان ما در نظر داشته باشند و خیلی هم ضروری و مهم است، این است که پیش از بررسی افراد و تلاش برای تهیه فهرستها، باید روی اتحاد و انسجام گروهها تلاش شود. بارها و بارها همه گفتهاند و بنده هم به اشکال مختلف عرض کردهام که بهخصوص در این دوره، رمز موفقیت و پیروزی ما اتحاد و انسجام در درون جبهه اصلاحات و حتی اتحاد بین اصلاحطلبان و هواداران دولت است.
همه باید زیر یک چتر جمع شوند و فهرست واحدی ارایه کنند. اگر فهرستها متعدد باشد، آرا پراکنده میشود و آنگاه سرنوشت انتخابات مشخص نخواهد بود. ممکن است برخی از رقبا اصلا به دنبال این باشند که به اختلافنظرها دامن بزنند یا احزاب و گروههای مختلف را ترغیب کنند که فهرستهای مستقل بدهند. اینها بهنظر من همه شگردهایی است که ممکن است برخیها از جناح رقیب برای اینکه مانع انسجام و اتحاد جبهه اصلاحات شوند و به پیروزی برسند، مورداستفاده قرار دهند.
ما نباید فریب این تحرکات را بخوریم و باید انسجام خود را حفظ کنیم. فرض کنید اگر امر دایر شود بین اینکه یک کاندیدا کنار برود یا جناح اصلاحات شکست بخورد، یا بهعبارتدیگر بحث بر سر این باشد که کاندیدای موردنظر ما رای بیاورد یا جبهه اصلاحات پیروز شود، ما باید پیروزی جبهه اصلاحات را مقدم بدانیم. چون اصلاحات که پیروز شود، کل این تفکر و جریان پیروز میشود. اما اگر یک یا دونفر پیروز شوند، کاری از دستشان برنمیآید. ما باید تلاش کنیم مجلس به جایگاه خودش بازگردد. مجلس باید به جایگاه رفیع خودش بازگردد و برای رسیدن به این هدف باید اصلاحطلبان و اعتدالگرایان دستبهدست هم دهند و نمایندگانی را بر کرسیهای مجلس بنشانند که تفکر اصلاحطلبانه و تفکر آقایدکتر روحانی را پذیرفته باشند و به آن عمل کنند.
در شرایطی که احزاب اصلاحطلب برای فعالیت با مانع یا محدودیت مواجه هستند و معرفی کاندیداهای رسمی احزاب شناسنامهدار بهراحتی امکانپذیر نیست، چه تضمینی وجود دارد افرادی که توسط یک مجموعه به نام اصلاحطلبان معرفی میشوند، به وعدههای همین طیف اصلاحطلب پایبند باشند؟
با توجه به دوموردی که عرض کردم، یعنی اولا عجلهنکردن در اعلام اسامی و دوما اصرار بر اولویت اتحاد و انسجام جبههای به نام افراد و خواستههای شخصی و گروهی که بزرگان اصلاحطلب و اعتدالی همه بر آنها اتفاقنظر دارند و امیدواریم که زیرمجموعهها هم همینطور باشند تا خدایناکرده احساسات بر آنها غلبه نکند و فریب رقیب، آنها را به انحراف نکشد، مساله سوم مطرح میشود. مساله سوم این است که وقتی اتحاد اصلاحطلبان شکل گرفت و هواداران دولت نیز به آن پیوستند، آنوقت باید روی کاندیداها و افرادی که مطرح هستند، فکر کنند. چون درنهایت باید افرادی انتخاب شوند و برای انجاموظیفه در مجلس معرفی شوند که مثلا دنبال منفعتطلبی نباشند.
اگر فردی که میخواهد از این موقعیت سوءاستفاده کند یا فردی که توان انجام وظایف نمایندگی را ندارد، بهعنوان کاندیدا از طرف اصلاحطلبان معرفی شود، این در واقع یک اشتباه بزرگ است. اگر اصلاحطلبان و اعتدالگرایان کسانی را معرفی کنند که در مجلس به اینطرف و آنطرف تغییر مسیر دهند یا از مسیر اصلاحطلبی و اعتدال منحرف شوند، گروههایی که آنها را به مردم معرفی کردهاند، مسوول هستند و باید پاسخگو باشند.
وقتی مردم به ما اعتماد میکنند و به کاندیداهای ما رای دادند، ما هم باید امانتدار باشیم و ثابت کنیم که وقتی مردم ما را طرف مشورت خود قرار دادهاند، در دادن مشورت درست به مردم و پذیرفتن نتیجه کاری که از مردم خواستهایم انجام دهند، احساس مسوولیت داریم و سلامت مشاوره را در نظر داشته باشیم. بنابراین باید در معرفی افراد دقت شود تا افرادی که قدرت و شایستگی دارند و شخصیت آنها مورد اعتماد است، معرفی شوند تا در مجلس بتوانند خدمت به مردم و نظام را با گرایش و تفکر اصلاحطلبانه پیش ببرند.
اینجا جایی است که باید دقت شود و از افرادی که متلون و مذبذب هستند یا افرادی که سوابق خوبی در راستای ایستادگی پای تعهدات خود ندارند و کسانی که بهقولمعروف «هرلحظه به رنگی بتعیار درآید» هستند، پرهیز کنیم. چون اینها یکروز با این طرف هستند و فردا با آن طرف و در نهایت هرطرف باد بیاید به همان طرف میروند. چهبسا که اینگونه افراد را بتوان با پول یا وعدههای دیگر فریب داد و به اینطرف و آنطرف کشاند.
فکر میکنید الان در بین چهرههای اصلاحطلبی که منع حضور در انتخابات ندارند، چهرههای کافی که واجد شرایط بالا باشند، در سراسر کشور داریم؟
ما در گذشته نمونههایی از این افراد داشتیم که اظهاراتشان خوب بوده و شعارهای خوبی هم میدادند اما در عمل سستعقیده بودند و افراد توانستند با پست، مقام، پول، تهدید و تطمیع، آنها را بخرند و دیدیم که تغییر روش دادند. باید در خانهملت کسانی حضور داشته باشند که شخصیت لازم، ایمان و سوابق مطلوب و قدرت و اراده لازم را داشته باشند تا بتوانند از مواضع خود دفاع کنند.
الان در همین مجلس افرادی را داریم که انصافا مرد و مردانه ایستادهاند و دارند از مواضعی که به آنها اعتقاد دارند، دفاع میکنند و هزینه میدهند. ما نباید آقایدکترعلی مطهری را دستکم بگیریم. ایشان شخصیتی است که برای ایستادن پای عقیده خود هزینه پرداخته و هنوز هم دارد هزینه میدهد. ممکن هم است در جایی اشتباه داشته باشد، اما مهم این است که در عینحال، نه کاملا اصلاحطلب است و نه کاملا اصولگرا، اما شخصیت مستقل و مستحکمی دارد و ما باید از این قبیل افراد در مجلس داشته باشیم و اینها در جامعه ما و در جمع اصلاحطلبان کم نیستند.
با توجه به تجربهای که در انتخابات اخیر شورای شهر داشتیم و کسانی که در فهرست اصلاحطلبان بودند و به شورا راه پیدا کردند، در عمل نتوانستند خواستههای اصلاحطلبان را برآورده کنند، این سوال پیش میآید که چرا با دانستن همه این مسایل، نهایتا کسانی برای انتخابات شوراها از سوی اصلاحطلبان معرفی شدند که نتوانستند مطالبات بدنه اجتماعی اصلاحطلب را تامین کنند؟
درباره انتخابات شوراهای اسلامی کشور و بهخصوص در تهران، دوستان ما مسامحه کردند. من هنگام تهیه فهرستها تلفنی با مسوول تهیه این فهرست صحبت کردم و گفتم که چرا برخی از افراد را نادیده گرفتید؟ گفتند دوستان میگویند ما نصف فهرست را از افراد و تشکلها انتخاب کنیم و نصف دیگر را از اشخاص عادی تا حساسیت ایجاد نکند. من گفتم شما به چه دلیل وقتیکه قرار است به مردم مشورت دهید و فهرست معرفی کنید، میخواهید 15یا 16نفر را که خودتان هم قبولشان ندارید، در فهرست قرار دهید. این روش و تفکر درستی نیست و من چندبار دراینباره با دوستان صحبت کردم اما متاسفانه دیدم موثر نیست. ما چوب ندانمکاریهای خودمان را میخوریم. اگر در شورای شهر دچار مشکل شدیم، علت این بود که در تهیه فهرست دچار مسامحه شدیم و دقت لازم را نداشتیم.
این ایراد فقط مربوط به انتخابات اخیر شوراها نیست. چنانکه ما در بین نمایندگانی که فراکسیون اصلاحطلبان مجلس هشتم را تشکیل میدادند و بالاخره در شرایط زمان انتخابات مجلس هشتم هم بهعنوان اصلاحطلب شناخته میشدند، نمونههایی از عدم پایبندی بهنظر جمع را شاهد بودیم. یک نمونه آن اتفاقا منتسب به حزب شما یعنی اعتمادملی بود. اگر دوباره چنین افرادی بر اثر تعارفات جناحی یا برخی ملاحظات در فهرست قرار گیرند، آیا مردم اعتماد خود را به اصلاحطلبان از دست نمیدهند؟
لازم است نکتهای را اینجا مطرح کنم؛ اینکه علیالقاعده احزاب قدرتمند وقتی وجود داشته باشند، میتوانند با بسط ید و دایره اثرگذاری بیشتر کار و مسوولانهتر هم برخورد کنند. الحمدلله در بین اصلاحطلبان چهرههای فعال و متعهد و باتجربه زیادی داریم که همهگونه تجربه سیاسی را دارند و در انتخاباتهای مختلف و جایگاههای گوناگون حضور داشتهاند و امروز میتوانند در ستادها، افراد را بررسی کنند.
این افراد میتوانند درباره پایبندی چهرههایی که برای کاندیداتوری مطرح هستند، نسبت به تفکر و استقامت و سوابق این افراد کار کنند. ولی وقتی احزاب ما در این شرایط هستند، اینگونه مشکلات رخ میدهد. البته الان غیبت احزاب در کنار همه مشکلاتی که به وجود میآورد، یک فرصت هم ایجاد میکند؛ به این معنا که وقتی حزب فعال وجود ندارد، برای انتخاب کاندیداهای نهایی، ستادها وامدار احزاب نیستند که مثلا بخواهند به یک حزب سهمیه بدهند و با گزینه او موافقت کنند.
یکی از مشکلات در نهاییکردن فهرست شورای شهر، این بود که مسوول تهیه فهرست به من گفت ما باید از هرحزبی یک یا دونفر در فهرست خود بگذاریم. این تعلقخاطر و وامداربودن نسبت به احزاب، دست ستاد را بسته بود. اینگونه بود که برخی از افراد وارد فهرست شدند و بعد نقضعهد کردند. اینها برخیهایشان کاندیدای مستقل نبودند و اتفاقا کاندیدای مشخص برخی از احزاب بودند که مثلا قرار بود نماینده تفکر آن حزب در فهرست اصلاحطلبان باشند. اما بعد از انتخابشدن به حزب خودشان پشت کردند. البته آن حزب مربوطه هم عکسالعمل نشان داد اما چهبسا در این شرایط فقدان احزاب، خود افراد باتجربه و بصیر بهتر بتوانند دست به انتخاب کاندیداها بزنند تا وقتی که فهرست منتشر شد، بگوییم این فهرست مجموعه اصلاحطلبها و اعتدالگراهاست، نه فهرست این حزب و آن گروه.
در این شرایط قطعا مردم هم دوباره اعتماد میکنند و این اعتمادشان هم بهحق است و انشاءالله که ما هم بتوانیم امانتدار خوبی برای این اعتماد مردم باشیم.
معمولا وقتی همه جمع میشوند تا یک فهرست تهیه کنند، گروههای مختلف، افراد مورد نظر خود را مطرح میکنند و در نهایت، همه باید مسوولیت عملکرد همه فهرست را برعهده بگیرند. اینجا کار مشکل میشود؛ یعنی وقتی یکنفر عهدشکنی کرد، همه میگویند این فرد عضو فلان تشکل بوده و بقیه خود را مسوول نمیدانند. آیا الان این طرز فکر وجود دارد که همه در برابر رفتار تکتک کاندیداهایی که معرفی میشوند، مسوولیت دارند؟
این حرفهای غلط باید کنار برود که ما میخواهیم به اینوآن باج دهیم و بنابراین یک شرکت تعاونی درست کنیم که در آن از هرحزب و گروهی یک نفر بیاوریم و در نهایت یک آش شلهقلمکاری درست کنیم که سرنوشتش هم نامعلوم باشد. ما باید احزاب درون جبهه اصلاحات را قانع کنیم تا افرادی که موردتایید هستند، معرفی شوند و الزامی نیست حتما همه گروهها در فهرست نماینده داشته باشند و همه باید از فهرستی که مورداعتماد و قابلاتکاست، حمایت کنند. مهم این است که مجموعهای معرفی شود که بتوانند در مجلس کار مفید و محکم انجام دهند.
مساله دیگری که در انتخابات شورای شهر مطرح میشد، این بود که کاندیداهای ما را ردصلاحیت کردهاند و مجبوریم برای پرشدن فهرست از افرادی که اصلاحطلب نیستند هم استفاده کنیم. جدا از درست یا غلطبودن نحوه انتخاب گزینههای جایگزین، آیا برای جلوگیری از این آسیب در انتخابات مجلس هم تدبیری اندیشیده میشود.
ما رقابت سنگینی در پیش داریم. در این فضا، باید افرادی را معرفی کنیم که امید رایآوری و ضریب اطمینان بالاتری داشته و ریسک کمتری داشته باشند. ما نمیتوانیم بهصرف اینکه یکفرد، انسان خوبی است یا کفایت و لیاقت دارد، او را در فهرست قرار دهیم و کاری به میزان رایی که مردم به او میدهند، نداشته باشیم. ما باید افرادی را معرفی کنیم که ضمن داشتن مشخصههایی که گفته شد، هم شانس رایآوری بیشتری داشته باشند و هم حساسیتهای بیمورد روی آنها کمتر باشد. ما باید افرادی را معرفی کنیم که هم حساسیت روی آنها کم باشد، هم لیاقت و شایستگی داشته باشند و هم مردم به آنها رای دهند و اقبال آنها در جامعه بیشتر باشد.
یکی از راهها هم این است که به اندازه دویاسهبرابر ظرفیت یک فهرست، افرادی را در نظر داشته باشید که برای جایگزینکردن به مشکل نخورید. برای این کار هم روش و سازوکاری اندیشیده شده است؟
وقتی ستادی تشکیل میشود، قطعا از افراد مجرب و توانایی در تشکیل این ستاد بهره گرفته خواهد شد. برای تهیه فهرستهای انتخاباتی باید در مورد اینها تدبیر و بررسی شود و لایههای مختلف شرایط پیشرو با دقت موردتوجه قرار گیرد که قطعا این کارها انجام خواهد شد. ممکن است شگردهای مختلفی هم برای عبور از این موانع و مشکلات اندیشیده شود که در جای خود بررسی میشود و در زمان لازم، حتما یادآوریهای لازم انجام خواهد شد. دوستان ما تجربه دارند و باید تلاش کرد نیروهای خوب ما بهگونهای از فیلتر تایید صلاحیت عبور کنند و بتوانند رای بیاورند. بعد از جمعکردن همه شرایط و امکانات و بهرهگیری از تجربههای گذشته، انشاءالله فهرست خوبی تهیه خواهد شد تا مجلسدهم را به مجلسی تبدیل کنیم.
افزودن نظر جدید