- کد مطلب : 16990 |
- تاریخ انتشار : 7 اسفند, 1396 - 12:18 |
- ارسال با پست الکترونیکی
پنهان کردن فساد و تخلف از سوی مسئولان و افشاگری سال ها بعداز رویداد چه آثاری دارد؟
جمله معروفی میان مردم وجود دارد که به هنگام شنیدن اخبار سیاسی به کار میبرند: «دست همه در یک کاسه است»؛ این اصطلاح که مردم در واکنش به اقدامات سیاستمداران به کار میرود، نشان دهنده عمق بدبینی جامعه نسبت به مسئولان کشور است و در حقیقت با این جمله همه آنها را در یک کفه و در کنار هم قرار میدهند. در چنین شرایطی، علی یونسی وزیر ساق اطلاعات در رابطه با پرونده زهرا کاظمی و اتهام جاسوسی وی عنوان کرد: « زهرا کاظمی به تشخیص وزارت اطلاعات دولت اصلاحات جاسوس شناخته نشد اما اصرار سعید مرتضوی بر جاسوسی او، نهایتا مرگ این شهروند ایرانی- کانادایی را رقم زد.» این صحبتها مسائلی را در خصوص پرونده ای که حدود 15 سال از آن میگذرد، روشن کرد. اما این سوال را ایجاد میکند که وزیر سابق اطلاعات چرا در همان زمان صحبت نکرد؟ چرا با سکوت خود مسیر آینده سیاسی کشور را تغییر داد؟ شاید اگر یونسی به عنوان فرد مطلع در این زمینه صحبت می کرد، هم زهرا کاظمی زنده می ماند و هم از پیشروی مرتضوی در رسیدن به پرونده هایی درباره کهریزک یا تامین اجتماعی جلوگیری میکرد. البته این آیندهای احتمالی است که میتوانست بدون درنظر داشتن سایر متغییرها وجود داشته باشد.
افشاگریهای دیرهنگام
گفتنی است که این نخستین بار نیست که یکی از مسئولان پس از سالها عبور از ماجرایی، اشارههایی به آن میکنند. حسن روحانی رئیس جمهوری دولت دوازدهم هم در یکی از مناظرات انتخابات ریاست جمهوری اشارههایی به نقش قالیباف درپروندهای داشت که در دوران حضورش در شورای عالی امنیت ملی اتفاق افتاده بود و روحانی از آن چشمپوشی کرده بود. در همان زمان هم این سوال مطرح شد که چرا روحانی در شرایط کنونی این مسئله را مطرح میکند و در آن زمان در این خصوص اقدامی را صورت نداد؟
قالیباف از آن دوران تاکنون 12 سال شهردار پایتخت و 3 بار نامزد انتخابات ریاست جمهوری بوده است. متاسفانه موارد این چنینی کم نیستند. در هفته گذشته عباسعلی کدخدایی هم با اشاره به انتخابات 88 مسائلی درخصوص عجله و اصرار احمدی نژاد برای اعلام نتایج نهایی عنوان کرد. در این شرایط سوالهایی را به ذهن متبادر میکند. چرا مردم باید برخی مسائل را پس از اینکه سالها از آن ماجر گذاشته است است، متوجه شوند؟ آیا این شفافسازی دیرهنگام تبعاتی منفی در سطح جامعه نخواهد داشت؟ اسماعیل گرامی مقدم فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص اهمیت شفافیت در گفتوگو با «ابتکار»اظهار کرد: «مشکلاتی که به وجود میآید، نشان میدهد که کشور ما با توسعه یافتگی فاصله دارد. هر مسئلهای که ما در جامعه کنونی بخواهیم وزنی برای آن در نظر بگیریم، در حقیقت باید میزان فاصله خود را با توسعه یافتگی در نظر داشته باشیم. یکی از شاخصههای مهم توسعه یافتگی میزان شفافیت در کشورها است. هر کشوری به هر میزانی که شفافیت در آن نرخ بالایی داشته باشد، آن کشور به توسعه یافتگی نزدیکتر است یا کشوری رو به جلو در حوزههای گوناگون محسوب میشود.» وی در ادامه افزود: «اگر بخواهیم شفافیت را در ایران بررسی کنیم، مسئولان هر از گاهی به گذشته رجوع میکنند و پرده از روی برخی مسائل کنار میزنند. بنابراین در آن دوره به دلیل عدم وجود شفافیت اتفاقاتی رخ داده است که این اتفاق میتواند قتل زهرا کاظمی باشد یا اینکه کدخدایی اعلام کرد احمدی نژاد از ما خواست که مهندسی انتخابات کنیم و این مهندسی انتخابات هم واژه جدیدی در زبان فارسی است که جایگزین تقلب و کلاهبرداری در انتخابات کشور شده است و این هم مسئله دیگری است. از سوی دیگر آقای روحانی هم در مناظرات چنین رویکردی را دنبال کرد و خطاب به آقای قالیباف اشاراتی به سرکوب دانشجویان کرد.»
فاصله ایران با شفافیت
بنابر گفته کارشناسان توسعه یک کشور را متغییرهای بی شماری رقم میزند که شفافیت و آگاهی رسانی به مردم یکی ازهمین متغییرها است و این اتفاق نه تنها در یک حوزه بلکه باید در عرصه سیاسی، اقتصاد و ... هم وجود داشته باشد. گرامی مقدم در این خصوص عنوان کرد: «بنابراین مسئولان در دورانی که خود در آن جایگاه قرار دارند، مردم را در جریان وقایع قرار نمیدهند. نمونههایی که در این سالها رخ داد، فاصله ما را در زمینه شفافیت نشان میدهد. با این اوصاف، ایران در راستای توسعه حرکت نکرده است. تا زمانی که این مسائل مخفی بماند و حل نشود، توسعه اتفاق نمیافتد و متغییرهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم مستقل نیستند و همه به یکدیگر وابسته هستند و اگر در عرصه سیاست توسعه وجود نداشته باشد در اقتصاد کشور هم چنین اتفاقی رخ نمیدهد.»
شفافیت دوای هر دردی است
در این میان گفتنی است که بسیاری مطرح شدن مسائلی که در گذشته رخ داده است را در مجموع اتفاق مثبتی میدانند. گرامیمقدم نیز چنین نگاهی به قضیه دارد. وی در ادامه گفتوگو بیان کرد: «بازگو کردن مسائلی که پشت پرده بوده است در مجموع میتواند پیامدهای مثبتی داشته باشد، به هر حال نقطههای پنهان عملکرد دستگاههای اجرایی کشور آشکار میشود و با این اطلاعات میتوان از تکرار آن اشتباهات جلوگیری کرد. چندی پیش مقام معظم رهبری هم در خصوص عدالت صحبت کردند و به دلیل نبود این متغیر پوزش خواستند. البته این را باید بدانیم عدالت تنها در حوزه اقتصادی نیست بلکه عدالت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم مورد خدشه واقع شده است. بیعدالتی سیاسی که در خصوص رد صلاحیتهای برخی چهرههای سیاسی به وجود آمد، مسئلهای است که شورای نگهبان آن را رقم زد. اکنون که مسئولان به این نتیجه رسیده اند، سایرین هم باید آن را مورد توجه قرار دهند.» وی در ادامه افزود: «مدتی است که در خصوص مهندسی انتخابات صحبتهایی صورت گرفت است نباید قضیه را همینجا رها کنیم، باید ابعاد دیگر این مسئله را بررسی کنیم. در همان زمان انتخابات 88 احمدی نژاد به قدرت رسید که معترضان را خس و خاشاک خطاب کرد و در شکل گیری پرونده مرتضوی و آزار و اذیت جوانان نقش داشت، این فرد در شرایط کنونی طرفدار آزادی شده است که این هم شوخی های تاریخ است. با این وجود دانستن این نکته هم الزامی است، این اتفاقات همه به دلیل عدم پاسخ گویی مسئولان و نادیده گرفتن احزاب به وجود آمده است.» این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطر نشان کرد: «در دنیای مدرن دیگر پنهانکاری پر از زیان است و در شفاف سازی ضرری دیده نمیشود. کسانی که نگاه امنیتی دارند، شفافسازی را زیان بار میدانند اگر میگوییم که جمهوری اسلامی هستیم پس مردم باید در تمامی سطوح نسبت به مسائل آگاهی داشته باشند. اگر این نگاه وجود داشت هرگز فساد اتفاق نمیافتاد. برخی از کشورها مشکلات قضائی خود را به صفر رساندهاند این اتفاق در گرو شفافسازی رخ میدهد. در شرایط کنونی هم دادگاه آقای بقائی باید علنی باشد، این فرد معاون اول ریاست جموری بود، چنین دادگاهی نباید در خفا رخ دهد. اگر دست دستگاه قضائی پر باشد نباید در خصوص دادگاه علنی تعلل کنند، در چنین شرایطی مردم طرف دستگاه قضائی را خواهند گرفت.» وی با بیان اینکه چهل سال از انقلاب اسلامی میگذرد دیگر زمان آن رسیده است که شفافیت را در آن جاری کنیم، تاکید کرد: «این اتفاق مضرراتی نخواهد داشت و تمام آن به سود ما خواهد بود.» گرامی مقدم در بخشی دیگر از صحبتهای خود در خصوص چرایی این آگاهی رسانی های دیرهنگام عنوان کرد: «مواردی هستند که حتی مسئولان آن نهاد هم در آن مقطع زمانی از بیان آن سرباز میزنند چراکه آزادی پس از بیان نداریم، بنابراین در خصوص آن مسئله صحبتی نمیکنند. البته چنین رویکری پیامدهایی هم دارد و همان طور که میبینید که اعتراضهایی هم صورت میگیرد.»
این رفتارها در جامعه نهادینه میشود
همانطور که در سطور بالا ذکر شد یک اتفاق به خصوص اگر در عصه سیاسی کشور باشد بر ابعاد گوناگون آن کشور می تواند موثر باشد و نتیج آن طی سالها در حوزه های اجتماعی فرهنگی و .. هم مشاهده خواهد شد. امان الله قرائی مقدم به عنوان یک جامعه شناس در خصوص تبعات افشاگریهای دیرهنگام مسئولان کشور مطرح کرد: «این رویکردها در مجموع بیاعتمادی را افزایش میدهد، مسئولان به آنچه خود میگویند، عمل نمیکنند و در واقع این بدبینی و سوءظن در جامعه به وجود میآید و باعث میشود که مردم حتی به یکدیگر هم اعتمادی نداشته باشند.» وی در ادامه افزود: « این نکته را باید به یاد داشته باشیم که رویکرد و رفتار رهبران و چهرههای اصلی دنیای سیاسی تاثیر مستقیمی بر حالات روحی مردم و فرهنگ آن جامعه دارد. در قدم اول یاس و ناامیدی و بدبینی چیزی است که این اتفاق به ارمغان میآورد و در ادامه هم کلیت نظام برای مردم زیر سوال میرود.» وی با اشاره به صحبت های وزیر اطلاعات پیشین گفت: «وقتی این صحبتها را پس از سالها مطرح میکنند، این سوال پیش میآید که چرا در زمانی که قدرت داشتند، مسئول بودند، اقدامی صورت ندادند؟ اکنون که دیگر تاثیری ندارد، آنچه نباید رخ میداد، اتفاق افتاد.» این جامعه شناس تصریح کرد: «این صحبتها تاثیری جز تخریب افکار عمومی ندارد، نتیجه این رویکرد در اقتصاد، اجتماع، سیاست و فرهنگ دیده خواهد شد. این اخبار با روح و روان مردم بازی میکند و در نهایت کار را به این جا میرساد که مردم هم شبیه به همان سیاستمداران میشوند و افرادی متهم زن خواهیم داشت.» وی در ادامه افزود: «متاسفانه این را هم باید به یاد آورد که در سابقه تاریخی ما هم چنین رویکردی وجود داشته و بر اساس آثار سعدی و داستانهایی که در گلستان سعدی وجود دارد این اتفاق تکرار و رفتار قدرتمندان در سطح جامعه منعکس شده است. درطول تاریخ این قبیل رفتارها هم در میان سیاستمداران بوده است و انعکاس آن در خود جامعه هم دیده شد. همین مردم بودند که در نهایت پشت امیرکبیر و مصدق را خالی کردند، این اتفاق مجدد تکرار خواهد شد.»
افزودن نظر جدید