در همايشی با حضور ابوالفضل بازرگان حاتم‌قادری،سلیمی‌نمین و توسلی بررسی شد؛

پیدا و پنهان حکم نخست وزیری بازرگان

همايش بازرگان و انقلاب اسلامي از سوي انجمن انديشه و قلم در مسجد الرحمن با سخنراني ابوالفضل بازرگان، برادرزاده بازرگان و محمد توسلي، دبير کل نهضت آزادي، عباس سليمي‌نمين و حاتم قادري، برگزار شد.

به گزارش امیدنامه ،شانزدهم بهمن، بهانه برگزاري اين همايش، روزي است که امام خميني در حکمي مرحوم مهدي بازرگان را به‌عنوان نخست‌وزير و رئيس شوراي انقلاب منصوب مي‌کند. بازرگان و توسلي در اين همايش سعي کردند شرايطي را که منجر به استعفاي مرحوم مهدي بازرگان شد، تبيين کنند. سليمي‌نمين اما در سخنانش نقدهاي فراواني را به بازرگان مطرح کرد و معتقد بود مذاکرات بازرگان و امام خميني در پاريس از سر اعتقاد‌نداشتن دبير کل اسبق نهضت آزادي به آراي مردمي بود.

روايت استعفاي بازرگان
به گزارش ايسنا، ابوالفضل بازرگان در اين همايش گفت: در آن شرايط اگر نگوييم بازرگان تنها گزينه بود، مي‌توانيم بگوييم بهترين گزينه بود، عده‌اي مي‌گفتند انتخاب مهندس بازرگان اشتباه بود، اما رهبري مي‌گفتند در آن شرايط درست بوده است.
او با اشاره به مشکلات موجود در زمان دولت بازرگان گفت: ايشان در دانشگاه تهران گفتند اهل تندروي نيستم. ضمنا وظيفه من انتقال قدرت از نظام قبل به جديد، اداره کشور، برگزاري رفراندوم، رفع خرابي‌ها و انتخاب مجلس مؤسسان و تهيه پيش‌نويس قانون است و انقلابي‌گري‌ها را بايد رهبر اداره کند، اما تا روز آخر ايراد مي‌گرفتند که چرا دولت انقلابي عمل نمي‌کند.
بازرگان گفت: مشکلاتي مانند پديده ضد انقلاب، ضد دولت، فشارهاي طاقت‌فرسا و نابجا و ضعف تبليغات بعدا در دولت بازرگان ايجاد شد. تقريبا روزنامه و نشريه‌اي نداشتيم که مدافع دولت باشد. شدت و ضعف تخريب دولت فرق مي‌کرد. راديو و تلویزیون هم بلندگوي ضد دولت بود. شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي تشکيل شد، حدادعادل از وزارت فرهنگ و ارشاد و من از نخست‌وزيري در آن شورا شرکت مي‌کرديم. مي‌خواستيم روزنامه‌هايي سريع‌تر منتشر شوند که از دولت حمايت کنند که وقتي آنها هم منتشر شدند باز به دولت انتقاد کردند.
او گفت: علاوه بر رهبري و شوراهاي موجود که مي‌توانستند به موضوعات ورود پيدا کنند؛ نهاد امام جمعه و نهادهاي ديگر در امور کشوري دخالت مي‌کردند. ايشان اطلاعيه‌هايي دادند که همه را به وحدت در عمل و اجراي قانون دعوت مي‌کردند. پيامي درباره حادثه پاوه منتشر مي‌کنند و توضيح مي‌دهند دولت کوتاهي نکرده است. يک پيام تلویزیونی قبل از استعفا دادند و شرح دادند که تقصيرهايي که به گردن دولت مي‌اندازند درست است يا خير و چه نهادهاي ديگري هستند که نمي‌گذارد کار پيش برود.
بازرگان سپس گفت: مشکلات دروني هيئت دولت هم وجود داشت. اختلافات درون دولت وجود داشت، اما خيلي نبود. اولين مشکل در استعفاي سنجابي، وزير امور خارجه، به‌علت دخالت برخي نهادها و تخلفات اداري بود. در شکل اقتصاد هم مشکل وجود داشت، برخي شخصيت‌ها به‌دنبال ملي‌شدن اقتصاد بودند و برخلاف ميل بازرگان به‌خاطر شوراي انقلاب اين موضوع را امضا کردند.
همچنان که خودشان در شوراي انقلاب باقي ماندند و به انقلاب تا آخر عمر کمک کردند. بازرگان گفت: حجم مراجعات به نخست‌وزيري خيلي بالا بود، به همين علت نهادي به نام مراجعه‌کنندگان تشکيل شد و ساعت‌ها مجبور بوديم با عده‌اي صحبت کنيم و در هر ملاقاتي که با رهبر انقلاب انجام می‌شد، دولت مشکلاتش را مي‌گفت. در مقطعي که دولت و‌ شوراي انقلاب اختلاف داشتند، قرار شد اين دو در هم ادغام شوند. اينکه گفته مي‌شود تسخير سفارت آمريکا باعث استعفاي مرحوم بازرگان شد، درست نيست. از ارديبهشت‌ماه نامه‌نگاري‌ها شروع شد. حامل اين متن من بودم.
او افزود: امام چند نفر از روحانيون شوراي انقلاب مثل شهيد بهشتي و مرحوم رفسنجاني و موسوي اردبيلي را خواستند تا ايشان را منصرف کنند. در راه از راديو و تلویزیون اعلام شد که بازرگان استعفا داده و استعفای او پذيرفته شده است. ديگر کار از کار گذشته بود. بازرگان در پايان گفت: دولت بعد از ايشان خواستند با نيروهاي او همکاري کنند، ايشان هم گفتند بيعتي در کار نيست هرکس مي‌خواهد همکاري کند. همچنان که خودشان در شوراي انقلاب باقي ماندند و به انقلاب تا آخر عمر کمک کردند.

چالش‌هاي بازرگان
محمد توسلي با بیان اينکه دولت بازرگان را با چالش‌هايش بايد در نظر گرفت، گفت: نخستين چالشي که بايد به آن اشاره کرد ديداري است که بازرگان در پاريس با رهبر انقلاب داشت. رسم بود که همه به‌نوعي با امام در پاريس بيعت مي‌کردند، بازرگان ساعت‌ها مذاکره کرد و قرار بود ايشان هم نامه‌اي مانند بيعت بنويسند، اما به ايران آمد و در حزب مشورت کرد و بيانيه‌اي حزبي داد که چون در يک سال اخير مردم رهبري امام خميني را پذيرفته‌اند، بحث حاکميت رأي ملت است.
به گزارش ايلنا، دبير کل نهضت آزادي افزود: چالش بعدي رفراندوم انقلاب اسلامي است. مردم قرار شد براي رأي به جمهوري اسلامي‌ که در پاريس و در بانگ رسانه‌هاي جهاني گفته بودند و با تأکيد بر اينکه در جمهوري اسلامي همه حق اظهارنظر دارند، پاي صندوق رأي حاضر شوند.
توسلي با اشاره به تدوين قانون اساسي گفت: امام خميني گفتند با اصلاحات لازم، قانون اساسي را که تهيه شده به رفراندوم بگذاريد، بازرگان معتقد بود بايد مجلس مؤسسان تشکيل شود، در نهايت هم مجلس خبرگان قانون اساسي تشکيل شد. روحانيون سنتي در اين مجلس از پيشنهاد مرحوم آيت حمايت همه‌جانبه کردند. برخي از اعضاي دولت نامه اعتراضي نوشتند و در اين زمينه با برخي از وزراي دولت موقت برخورد شد.
او با اشاره به دومين چالش گفت: امام خميني در دو سند مراتب اعتماد خود به ديانت و سلامت مهندس بازرگان را اعلام کرد. با يک لحن بسيار مثبت تمام سوابق علمي و مبارزاتي ايشان را تأييد کردند. من شش ماه در نجف با امام خميني بودم و با روحيات ايشان آشنا هستم. 
دبيرکل نهضت آزادي با اشاره به نامه‌نگاري‌ها در سال‌هاي ۶۶ تا ۶۸ گفت: چالش بعدي نامه‌اي است که سال ۶۶ نوشته شد و در سال ۶۸ منتشر شد. 
دبيرکل نهضت آزادي افزود: چالش بعدي اختلافاتي است که بين احزاب به وجود آمد. بازرگان با يک جمع خبره کار پژوهشي انجام داد که اصل ولايت مطلقه فقيه را به استناد قرآن و سنت و عترت با توجه به جنبه‌هاي سياسي و اجتماعي آن بررسي کردند. اين نشريه در اواخر سال ۶۶ تهيه شد. با نامه و امضاي بازرگان براي تمام مراجع قم و مسئولان فرستاده شد و گفته شد اين کار پژوهشي است که هرجاي آن اشتباه بود به ما متذکر شويد.
او تأکيد کرد: چالش‌هاي بازرگان بعد از خرداد ۶۰ هم مورد توجه است. در مجلس جرياني مرگ بر بازرگان مي‌گفت، اما با وجود تمام هزينه‌ها و بازداشت‌ها ايستادند و به رسالت خود ادامه دادند.
 

مردم فهميدند با انديشه نهضت آزادي نمي‌شود  تغيير  ايجاد  كرد
عباس سليمي‌نمين اما در پاسخ به توسلي، با بيان اينکه مهدي بازرگان در پاريس اعلام موضع نکرد و در ايران وقتي اعلام موضع کرد گفت به اين دليل که مردم رهبري امام (ره) را پذيرفتند، ما اين رهبري را پذيرفتيم، گفت: بازرگان بحث مفصلي با امام در پاريس داشت و به قدرت مردم هيچ اعتقادي نداشت. به امام مي‌گفت شما نمي‌توانيد بساط استبداد را جمع کنيد ولو اينکه بتوانيد، با سلطه بيگانه نمي‌توانيد مبارزه کنيد.
اين پژوهشگر تاريخ معاصر ادامه داد: بازرگان چطور مي‌تواند يک‌روزه نگاهش را عوض کند؟ صداقت سياسي دکتر سنجابي را در اين زمينه بيشتر از بازرگان مي‌دانم. ايشان در بيانيه سه‌ماده‌اي نفي استبداد و سلطه غرب مي‌کند. در ايران نهضت آزادي اعلام مي‌کند ما هم نفي سلطه غرب را اعلام مي‌کنيم، اما خوب است عملکردهاي پيدا و پنهان برخي دوستان نهضت آزادي را مورد مطالعه قرار دهيم و ببينيم آيا بر رأي مردم استوار ماندند يا خير. اگر اعتقاد به مردم داشتند چرا بايد رهبري امام را مي‌پذيرفتند؟ مردم راهبردي را مطرح کرده بودند که بايد سلطه و استبداد بساطش جمع مي‌شد و اين نگاه مورد پذيرش مردم بود، اما نگاه جبهه ملي و گروه‌هايي که براي تغيير، راهبردي داشتند مشابه اين نگاه نبود.
به گزارش ايلنا، سليمي‌نمين در ادامه به پيوند دولت بختيار با نهضت آزادي پرداخت و گفت: آنها مي‌خواستند انتقال قدرت به‌نوعي شکل بگيرد که نه استقلال بشکند، نه سلطه. حتي در مراحل نهايي که انقلاب رو به پيروزي است. آنها فکر نمي‌کردند استبداد در حال شکست باشد و فکر مي‌کردند شريف امامي تلاش مي‌کند انقلاب را قانع کند که به او راضي شوند.
او در ادامه با بيان اينکه برنامه اين بود که استعفايي براي بختيار نوشته شود و او به‌عنوان نخست‌وزير شاه به پاريس برود، ادامه داد: برنامه آنها اين بود که اگر امام با او ملاقات کرد، اما نخست‌وزيري او را نپذيرفت، آنها استعفا را منتشر کنند. امام وقتي متوجه موضوع شد، قبل از حرکت بختيار گفت من استبداد را مشروع نمي‌دانم و با هيچ مقام وابسته به استبداد ملاقات نمي‌کنم و قبل از ملاقات بايد استعفا دهد. سليمي‌نمين افزود: همه اين طراحي‌ها و پشت‌صحنه‌ها کاملا با آنچه که آقاي توسلي گفت بازرگان به نقش و رأي مردم احترام مي‌گذاشت، مغايرت دارد. آنها براي انحراف مردم از مواضعي که پيگير بودند، تلاش مي‌کردند. طرح نهضت آزادي به کجا مي‌کشيد؟ ارتش و ساواک دست نمي‌خورد، ساختار استبداد باقي مي‌ماند و اهرم‌هاي آمريکا در کشور مي‌ماند و خطر متوجه ملت بود. مشابه همين نگاه در نهضت ملي‌شدن صنعت نفت منجر به ضربه‌خوردن مردم شد. مردم فهميدند با انديشه نهضت آزادي نمي‌شود تغيير ايجاد کرد، به اين دليل جايگاه نهضت آزادي به‌لحاظ رهبري دستخوش تغيير شد. اگر اين‌طور نبود، رهبري امام را نمي‌پذيرفتند.
اين پژوهشگر تاريخ معاصر با بيان اينکه امام(ره) بازرگان را انتخاب نکرد، گفت: شوراي انقلاب نقش قوه مقننه را داشت. شوراي انقلاب، بازرگان را پيشنهاد داد و امام پذيرفت. هرگز چالش اينکه در يک‌جا بازرگان را انتخاب کردند در يک‌جا رد کردند حقيقت ندارد. امام صرفا رأي يک ساختار را تأييد کرده بود. امام مي‌داند بازرگان اعتقادي به اجماع مردم ندارد، اما شوراي انقلاب انتخاب کرده و امام هم حکم داده است.
او درباره بخش‌هايي از صحبت‌هاي محمد توسلي که گفته بود قانون اساسي را براي امام بردند، ايشان تأييد کرده بود، ولي به اصرار بازرگان مجلس مؤسسان تشکيل شد، گفت: امام از شوراي انقلاب خواستند اکثريت قانون اساسي را براي رفتن به مجلس خبرگان قانون اساسي تأييد کنند. ايشان هرگز تأييدي نکرد که بعدا نقض شود. از طرفي مجلس خبرگان به‌نوعي طراحي نشده بود که قشر خاصي در آن اکثريت باشند.
سليمي‌نمين همچنين در واکنش به اينکه حسن آيت در مجلس مؤسسان طرح ولايت فقيه را به کرسي نشاند، گفت: اين بازي رسانه‌اي است که بحث ولايت فقيه را به آقاي آيت نسبت دهيم و اصل آن را زير سؤال ببريم. امام چارچوب‌هاي نظام فکري خود را در ارتباط با حکومت اسلامي در عراق ارائه داده و کتاب نوشته و آن را تبيين کرده است. امام پنهان‌کاري ندارد و ما براي اينکه اين قضيه را سخيف کنيم مي‌گوييم آيت که متأثر از جرياني مشکوک بوده اين اصل را مطرح کرده است. اين يک کار ژورناليستي و کم‌لطفي به تاريخ است.

بازرگان به نقشه راه باور داشت
حاتم قادري هم در اين نشست سخنراني خود را بيشتر به کتاب «راه طي‌شده» بازرگان معطوف و تأکيد كرد که اين کتاب از جمله آثار خوانده‌شده در سال‌هاي نزديک به انقلاب است، بااين‌حال، اين اثر شوربختانه، در خدمت راديکاليسم سياسي و ايدئولوژيک قرار گرفت. اين در حالي است که بازرگان از جمله متفکران آري‌گو به غرب است. آري‌گو به اين معنا که غرب را اساسا گمراه‌کننده نمي‌داند و بر دستاوردهاي آن مهر تأييد مي‌زند. به زعم او، بازرگان از آن جمله روشنفکران ديني‌اي بود که به يافتن يا حداقل‌ساختن نقشه راه باور داشت؛ نقشه‌اي که بگويد اقتصاد، سياست، جامعه، فرهنگ و مناسبات اسلامي چيست، اما در نهايت و در اواخر عمر به اين باور مي‌رسد که نقشه راهي وجود ندارد و ما صدهاسال است دنبال چيزي مي‌گرديم که موجوديتي ندارد

افزودن نظر جدید