تیشه ای که قالیباف به ریشه تهران زد

عباس پازوکی کارشناس برنامه ریزی شهری دریادداشتی برای پایگاه خبری-تحلیلی امیدنامه نوشت:

بیش از ده سال است که محمد باقر قالیباف شهردار تهران شده است . مردی که لباس سبز نظامی را از تن به در کرد و با لباس سفید نامزد ریاست جمهوری شده بود ، پس از اولین ناکامی در جلب اعتماد مردم به شهرداری تهران آمد تا رویاهای بلندپروازنه اش را این بار از ساختمان بهشت سامان دهد . مردی که آن روزها متهم شده بود به پیروی از شیوه های تبلیغاتی تونی بلر انگلیسی، تیم مشاورانش را در شهرداری جمع کرد تا با یک برنامه ریزی دقیق خودش را آماده انتخابات بعدی ریاست جمهوری کند .
قالیباف 92 اما کاملا با قالیباف 84 از حیث گفتمانی متفاوت شده بود . او این بار مانور تبلیغاتی روی چشمان سبزش را کنار گذاشت و تصمیم گرفت به جای توجه به آرای طبقه متوسط جامعه ، رای اصولگرایان را به سمت خود جلب کند . گفته می شود که او تا شب آخر انتخابات نیز امیدوار به انصراف سعید جلیلی بود تا با آرای اصولگرایان بتواند بر رقیب معتدل خود پیروز شود . هر چند که قالیباف خودش زمانی شعار اعتدال سر می داد اما این بار برای پیروزی بر رقیب از این شعار چشم پوشی کرد و همه توانش را به کار برد تا اصولگرایان را پشت سر خود بسیج کند .
اما باز هم نتیجه ای برای وی حاصل نشد تا او با خود گمان برد که مشکل عدم اقبال مردم به او ناشی از عملکرد خودش نیست بلکه مشاوران خوبی ندارد . پس او به جای تغییر رویه خود به تغییر مشاوران انتخاباتی و سیاسی اش که در شهرداری تهران هم با او همکار بودند زد تا با تلاشی سه باره شانس خود را برای نشستن بر جایگاه ریاست جمهوری امتحان کند .
شهردار تهران که علاقه زیادی به کتاب روانشناسی معاویه دارد و گفته می شود چندین بار این کتاب را مطالعه کرده و همواره رقبای خود را با رفتارهای معاویه مقایسه می کند ، شاید خودش هم نداند که تلاش بی شائبه در شهرداری تهران برای کسب عنوان کرسی ریاست جمهوری چیزی نیست که از او چهره ای علی وار بسازد .
شاید بهتر باشد با نگاهی به عملکرد تقریبا یازده ساله قالیباف در شهرداری تهران ببینیم او با تهران چه کرده است ؟
همان بلایی که اقتصاد متکی به نفت بر سر یک کشور می آورد ، شهرداری متکی به عوارض ساخت و ساز و تراکم فروشی بر سر یک شهر می آورد . اتفاقی که در شهرداری تهران افتاده این است که شهرداری هوا را هم به مردم فروخته و پولش را گرفته و شاید برای مانورهای تبلیغاتی اقدام به ساخت تونل ها و اتوبان های دو طبقه ای چون صدر و نیایش کرده که نه تنها هیچ گرهی از مشکلات شهر باز نکرده بلکه فرصت های بی نظیر توسعه پایدار شهری را هم از میان برده است .
واقعا چرا در حالیکه غالب اساتید علم برنامه ریزی شهری در دانشگاه ها بر توسعه حمل و نقل عمومی تاکید می کنند قالیباف تمرکش را روی چیزهایی گذاشت که در کوتاه مدت برد تبلیغاتی داشته باشد . هزینه چند هزار میلیارد تومانی در تونل ها و بزرگراه های تهران چه سودی برای این کلان شهر داشته است ؟
تهران ساخته قالیباف که لااقل یازده سال اخیرش تحت سلطه کامل وی بوده است امروز چه تصویری نزد مردم پایتخت دارد ؟ تهرانی که دیگر نه تنها خیابان ها بلکه اتوبان هایش نیز قفل شده است از سنگینی ترافیک . تهرانی که بزرگ راه هایش فقط صبح یا عصر قفل نیست بلکه تمام روز قفل است . تهرانی که اگر باد نوزد آلودگی اش مردم را خفه می کند . تهرانی که حمل و نقل عمومی آن نه تنها بیمار است بلکه در حال موت است . تهرانی که بخش بزرگی از اتوبان ها و خیابان هایش تبدیل به خط ویژه بی آر تی شده است تا لااقل اگر دردی از مردم دوا نمی کند محل عبور راحت و آسان خودروی مسولان باشد ! تهرانی که اگر یک زلزله بیاید یک فاجعه انسانی رخ می دهد و هنوز شهردارش هیچ اقدام موثری برای حل مشکل بافت های فرسوده نکرده است .
آقای قالیباف سال آینده کلید شهرداری را تحویل شهردار جدید خواهد داد . شهرداری که اولین مشکلش پیش از هرگونه برنامه ریزی بدهی سنگینی است که برخی معتقدند از کل بودجه یک سال شهرداری سنگین تر است .
شهردار تهران اما همچنان در سودای ریاست جمهوری است . شهرداری که با فروش منطقه 22 تهران و تبدیل کریدور بادهای غربی تهران و محل تنفس پایتخت به برج های چند ده طبقه هم جلوی نفس کشیدن مردم را گرفت هم آخرین بازمانده های شهر را فروخت تا هیچ کس نتواند برای تهران کاری کند . تیشه ای که قالیباف برای جبران کسری بودجه و ورشکستگی شهرداری به دست گرفته و به جان درختان و باغ های شهر افتاده است صدای اعضای شورای شهر را هم بلند کرده است اما تنها پاسخ قالیباف از شورایی که باید بر او نظارت کنند شکایت بوده است .
واقعا چه کسی دیگر می تواند زمین های منطقه 22 که تبدیل به صدها برج شده است پس بگیرد و دوباره درخت کاری کند ؟ واقعا چه کسی می تواند برج های منطقه یک ، سه و چهار تهران را تخریب کند و دوباره باغ ها را احیا کند ؟ واقعا چه کسی می تواند دشت تهران که سالی بیش از سی سانتی متر فرونشست دارد را از عمق فاجعه نجات دهد ؟ چه کسی می تواند بدهی هزاران میلیاردی پیمانکاران شهرداری را بدهد ؟ چه کسی می تواند نهادی که باید برای پرداخت حقوق پرسنلش فروشگاه شهروند را بفروشد از این وضعیت نجات دهد ؟ چه کسی می تواند چند هزار میلیاردی که در چاه تونل های بعضا بی کاربرد تهران ریخته شده را احیا کند ؟ چه کسی می تواند کوچه ها چند متری را از زیر سایه برج های چند ده طبقه خارج کند ؟ چه کسی می تواند هوای فروخته شده به مردم ، آینده فروخته شده برای کسب درآمد را پس بگیرد ؟
اکنون هر کس شهردار تهران شود شهری را باید اداره کند که بدهکار است و بی پشتوانه . هم آینده اش فروخته شده و هم حالش خراب است . شاید قفلی که قالیباف رویاپرداز بر شهرداری تهران زد تا مدت ها هیچ کس نتواند باز کند. ای کاش رسانه های ما به جای بحث های سیاسی صرف سری به دانشگاه ها می زدند و سخنان اساتید برنامه ریزی شهری را می شنیدند تا با عمق فاجعه بزرگی به نام تهران و شهرداری تهران بیشتر آشنا شوند . فاجعه ای که شاید ریشه اش رویای رئیس جمهور شدن شهردارش باشد .
 

افزودن نظر جدید