ما در حال خروج از مراحل شکلگیری مجلس دهم هستیم و تنها مرحله معرفی نمایندگان ناظر بر مجامع مثل هیأت نظارت بر مطبوعات با استقرار کامل مجلس همزمان شده است. بعد از این لازم است که یک آسیب شناسی از کل عملکرد فراکسیون امید داشته باشیم و به صورت همه جانبه نقاط قوت و ضعف درونی و بیرونی فراکیسون را ارزیابی کنیم. در این بین نباید به بهانه تهدیدات بیرونی، بر مشکلات داخلی سرپوش بگذارم چون بعضی از دوستان همه ناکامیها را بر عهده عوامل بیرونی میگذارند که این باعث خودفریبی میشود و در نتیجه نمیتوانیم ضعفها را بینیم. از طرف دیگر اگر همه همه تقصیرات را بر عهده عوامل درونی بگذاریم، دچار خطای تحلیل میشویم.
به نظر من عمدهترین ضعفهای درونی ما به مسائل ریشهای قبل از انتخابات که منجر به شکلگیری چنین لیستی شد، باز میگردد که دلیل اصلی آن هم به عوامل بیرونی یعنی بحث رد صلاحیتها ربط دارد که باعث شد بخش عمدهای از نیروهای امتحان پسداده، ورزیده و شاخص حذف شوند. اما اصلاحطلبان به طور گریزناپذیر و شایسته قدردانی صحنه را ترک نکردند و در سراسر کشور تا جای امکان لیست ارائه دادند.
در جریان هستیم که درباره خیلی از مصداقها برای لیست، اختلاف دیدگاه وجود داشت و ماهیت ائتلافی که در لیست بود، طبیعی بود که نیروها به صورت یکدست نباشند. به علاوه با توجه به حذف نیروهای شاخصتر طبیعی بود که نیروهای کم تجربهتر و ناورزیده در عرصه سیاستی که بسیار پیچیده است، وارد شدند. البته بعضا منتخبان نسبت به اینکه بگوییم اینها ضعیف و کمتجربه هستند، حساسیت دارند اما واقعیت است. من از خودم شروع میکنم؛ من هم جزء این مجموعه هستم. فردی که چند دوره در مجلس حضور داشته و در احزاب عضویت داشته است نسبت به فردی که ابتدا به ساکن وارد عرصه میشود تفاوت دارد.
البته در فرایند شکلگیری فراکسیون امید یک نقطه قوتی وجود داشت که قبل از شروع مجلس، فراکسیون تشکیل شد اما به صورت کامل نبود. شاید فرصت نبود. از یک طرف وقتی کار به یک جمع واگذار میشود، یکی از آسیبها این است که ابتکار عمل فردی به حداقل میرسد و در این بین شاهد بودیم برخی نمایندگانی که تعلق به گروه نداشتند، ابتکار عملشان برای ورود به کمسیونها بالا بود.
تحلیل شما از عملکرد هیأت رئیسه موقت فراکسیون امید در شروع به کار مجلس دهم چیست؟
در درون خود فراکسیون و بویژه هیأت رئیسه موقت تعلقات تشکیلاتی خیلی ضعیف بود. ممکن است این به خاطر ذات چندلایهای و ائتلافی فراکسیون باشد که بعضا خیلی پررنگ دیده شد. از طرفی برخی اهداف و خواستههای فردی را بر منافع جمعی ترجیح دادند. این خواستهها شامل منافع فردی، صنفی، قومی و جغرافیایی بود که خیلی تأثیر گذاشته است. این گرایشها بعضا در اعضای هیأت رئیسه هم دیده میشود که خیلی جای تأسف و جای تأمل دارد.
هیأت رئسه فراکسیون در کمسیونها خیلی وقت گذاشت هرچند رسانهای نشد. بعضی از دوستان هم به رغم اینکه به آنان انتقاد داریم، زحمت زیادی کشیدند. مثلا دکتر تاجگردون کار خیلی فشردهای درباره کمیسیونها انجام دادند و فهرست تهیه شد از اینکه چه اشخاصی برای کدام کمیسیونها با توجه فاکتورهایی که وجود دارد، مناسب هستند. بر این اساس به افراد توصیه شد که کمیسیونهای خود را انتخاب کنند، اما اغلب به این توصیهها گوش ندادند و مثل سنتی که در مجلس بوده است عمل کردند و بیشتر درخواستها اول برای کمیسیون امنیت، بعد کمیسیون برنامهوبودجه، سپس به ترتیب اقتصادی و صنایع بود. به طرف میگویم که سوابق شما مناسب کمیسیون فرهنگی است، در جواب میگوید من دیدم که همه به کمیسیون امنیت رفتند، در نتیجه من هم رفتم. اینکه خودت را بسپاری به شانس و انتخاب دیگران اقدام هوشمندانهای نیست.
چرا آقای عارف نتوانست هماهنگی بیشتری در این میان ایجاد کند که افراد بر اساس نظر فراکسیون وارد کمیسیونها شوند؟
آقای دکتر عارف انسانی اخلاقی است و نمیخواهد حکم صادر کند و دستور بدهد و همین مسئله باعث ضعف عمل فراکسیون میشد. اگر میگفتند که فلانی به درد فلان کمیسیون میخورد، فقط توصیهای بود و دستوری در کار نبود. بویژه در برخی کمیسیونها ما احساس میکردیم که برای هیأت رئیسه آن به به اندازه کافی نفر داریم و میتوانیم با هماهنگی کرسیهای هیأت رئیسه را احراز کنیم ولی بعضا بین افراد اختلاف بود یعنی بعضی از اشخاص خود ما برای پستهای هیأت رئیسه کمیسیونها اختلاف داشتند. جا داشت که ابتدا خود فراکسیون تکلیف را تعیین کند ولی تصمیم را به افراد واگذار کردند. این خیلی خوب است که توافقی باشد. اما خیلی جاها به این عمل نشد که یک نوع نبود انسجام در نیروها را به دنبال داشت. این در حالی بود که در طرف مقابل یک حرفهایگری و کار تشکیلاتی منسجمی دیده میشد که عقبههای مختلفی از جمله در جبهه پایداری و رئیس مجلس داشتند.
یکی از ضعفهای ما این بود که اغلب در مجلس پایگاه نداشتیم و نیروها عمدتا تازه کار هستند. چند نفری از ما سابقه نمانیدگی داشتند که من از آنان خیلی انتظار داشتم، ولی کمتر از انتظار ظاهر شدند.
در بدو کار مسئله شعب وجود داشت که یکی از بحثهای کلیدی اولیه بود و ما در آنجا خوب عمل نکردیم و اکثرا همدیگر را نمیشناختیم. من که در شعبه ششم بودم به فردی که عضو فراکسیون بود رأی ندادم. چون نمیشناختم یا فرصت نکرده بودیم یا کمکاری کرده بودیم. خیلی از نیروها هم نمیدانستند که این انتخاب رئیس شعب چه لحظه تعیینکننده است. این شعبه و این رئیس شعبه است که بعدا درباره کمیسیونها تصمیم میگیرد و از قبل باید آموزش داده میشد و دوستان باتجربهتر باید حساستر میشدند. ضعیف بودیم ولی به هرحال شش رئیس شعبه از فراکسیون بودند که خیلی امید داشتیم ولی این دوستان بعضا کمتر از حد انتظار ظاهر شدند. تأسفآور است که در جلسهای که برای تعدیل اعضای کمسیونها شکل گرفت، یکی از دوستان ما جلسه را به دلیل اینکه شب افطاری دارد، ترک میکند. طرف میگوید حزب من افطاری دارد و من باید به آن برسم، در حالی که حضورش در آن جلسه تعیینکننده بود. هنوز هم دفاع میکند که 200 نفر در مراسم افطاری منتظر من بودند. در صورتی که اگر در جلسه میماند در کمیسیون آموزش یک نفر ما حذف نمیشد چون یک رأی لازم داشت. اینها مسائل جزئی است که باید تک تک تحلیل شود، تا به ضعفها برسیم.
از طرفی اگر در انتخابات هیأت رئیسه کمیسیونها خوب عمل میکردیم میتوانستیم هیأت رئیسه پنج تا هفت کمیسیون را به دست بگیریم. البته فراکسیون در این زمینه خیلی سعی کرد و برای هر کمیسیونی یک هماهنگ کننده تعیین کرد که با هماهنگی آن کارها انجام شود ولی خروجی این شد. به نظرم، ما هم با هشیاری عمل نکردیم و هم از خودگذشتگی نشان ندادیم و همچنین گرفتار تبانیها و مهندسیهای طرف مقابل شدیم. مجموع این عوامل دست به دست هم داد و به نظرم ما کارنامه موفقی در کمیسیونها نداشتیم.
در کمیسیون آموزش انتظار این بود که آقای عارف رئیس شود و یا حداقل یکی از اعضای فراکسیون امید این مسئولیت را برعهده داشته باشد. چرا این اتفاق نیفتاد؟
در ترکیب اولیه کمیسیون آموزش عالی ابتدا ترکیب به نفع ما بود. آقای مطهری، فتحی و خانم سلحشوری را داشتیم و اکثریت با ما بود و بعد از اینکه حذفها صورت گرفت، اکثریت با طرف مقابل شد. در تشریح این حذفها میتوانم بگویم که هم کمتوجهی دوستان خود ما بود و هم به خاطر اعتماد بیش از اندازه به وعده و اظهارات هیأت رئیسه مجلس. من و آقای دکتر فتحی دو حقوقدان بودیم که چون کمیسیون قضایی خالی بود با ما تماسهای مکرری گرفته شد که شما در آنجا حضور یابید. از طرف هیأت رئیسه شخص آقای دکتر لاریجانی، آقای دکتر مطهری و وکیلی مکرر با من تماس گرفتند و میگفتند چون نیرو نداریم شما آنجا بروید و من میگفتم با توجه به انتظاراتی که جامعه دانشگاهی از ما دارد، کمیسیون آموزش اولویت اول من است و و اگر یک نفر از فراکسیون امید از کمیسیون برود، دو نفر را از دست دادهایم. به من میگفتند که یک نفر را در آموزش جایگزینت میکنیم. من گفتم اول جایگزین را معلوم کنید بعد من میروم. ولی آقای دکتر فتحی به اتکای وعده اینها رفت، درحالی که جایگزین ایشان آقای اعزازی شد. علیرغم شانتاژی که برخی دوستان راه انداختند هیأت رئیسه مجلس در این تعدیلها به ضرر ما عمل کرد. موازنه افراد لیست امید از ده نفر به 9 نفر کاهش پیدا کرد.
چرا آقای عارف کاندیدای ریاست کمیسیون نشدند؟
آقای عارف به دلایل مختلفی مصلحت ندیدند که برای ریاست کاندیدا شوند که در جای خودش قابل تأمل است و ممکن است جای نقد داشته باشد که اگر لازم دانستند خودشان توضیح میدهند. در این بین من و آقای قمی و داوود محمدی برای ریاست مطرح بودیم. در بین ما سه نفر آقای دکتر قمی سابقه مجلس و ریاست کمیسیون داشتند. من از نظر اخلاقی فکر کردم که به احترام ایشان جلو نیایم و آزاد باشم که هماهنگی کنم و ما توانستیم که این تقسیم کار را انجام دهیم و برای رئیس، نائب رئیس و دبیر کاندیدا مشخص کردیم. در رأی گیری حداقل ده نفر داشتیم و این ده نفر ثابت بودند. ولی در کمیسیونهای دیگر وعده رأی میدادند ولی در صحنه رأیگیری به افراد دیگر رأی میداند. اگر آقای فتحی و مطهری مانده بودند رأی ما بیشتر میشد. علی رغم علاقهای که به آقای دکتر مطهری دارم به ایشان گلایه کردم که به کمیسیون فرهنگی رفتید ولی موثر نبودید در نتیجه اینجا را (کمیسیون آموزش) هم خالی کردید.اینها درسهایی است که باید آموخت. آقای فتحی به کمیسیون قضایی رفتند و در اعتراض به اینکه کمیسیون به حد نصاب نرسیده بود، در رأی گیری شرکت نکردند. گفتم که درست است که میگویید این رأیگیری غیر قانونی است ولی اینجا با این سازو کار در حال شکلگیری است.
در انتخاب نائب رئیس، دبیر و سخنگوی کمیسیون رأی ما بیشتر شد. در رئیس ده رأی و در نائب رئیس دوازده رأی کسب کردیم. علت این مسئله هم به خاطر فشارها به افراد بود. من در حین رأیگیری دیدم که بعضی از اشخاص رأیشان را مینوشتند و نشان میدادند، یعنی تحت فشار گذاشته بودند. اما در نائب رئیسی علی الظاهر این فشارها نبود. در مجموع از مجموعه ترکیب هیأت رئیسه سخنگو، دو نائب رئیس و یک دبیر از ما انتخاب شد. البته باید بگویم که بعد از رأی گیری فضای خیلی خوبی بر کمیسیون حاکم شد و اعضا احترام فوقالعادهای را برای دکتر عارف قائل شدند و حتی اشخاصی که به نقل از رسانهها حرفهای نامربوطی زده بودند، آنجا خیلی ابراز احترام کردند. آقای زاهدی هم خیلی ابراز احترام کرد و ایشان را کنار خود نشاند.
به هرحال باید در نظر بگیرم که باید بعد از رقابتها وارد تعامل بشویم چون این بیشتر به نفع آموزش عالی کشور است و من هم به هیأت رئیسه تبریک گفتم و مصمم شدم که در کمیسیون همکاری بیشتری داشته باشم.
افزودن نظر جدید