گلایه‌ از وضعیت نابسامان اجراها در تالار وحدت

 شهروند نوشت: فردای آن روزی که ماشین رنو را روی صحنه تالار وحدت بردند، خیلی‌ها گمان می‌کردند موج رسانه‌ای ایجاد‌شده و اعتراض‌های فنی صورت‌گرفته کارساز می‌شود و مسئولان تالار وحدت فکری به حال اعتبار و اهمیت مهم‌ترین سالن موسیقی کشور می‌کنند اما نشد؛ نشد که نشد.

 

 شهروند نوشت: فردای آن روزی که ماشین رنو را روی صحنه تالار وحدت بردند، خیلی‌ها گمان می‌کردند موج رسانه‌ای ایجاد‌شده و اعتراض‌های فنی صورت‌گرفته کارساز می‌شود و مسئولان تالار وحدت فکری به حال اعتبار و اهمیت مهم‌ترین سالن موسیقی کشور می‌کنند اما نشد؛ نشد که نشد.

گویا مدیران جدید رودکی بنا داشتند آنچه نداری و دست‌تنگي می‌دانستند را به هر طریقی ولو دعوت از فلان کمپانی ثروتمند یا اجازه برگزاری کنسرت به فلان خواننده ناشناخته با موسیقی سطح پایین جبران کنند.

اهل هنر بارها در این‌باره سخن گفتند. آخرینش احتمالا اظهارنظر حسین علیزاده بود در مراسم بزرگداشت استاد و معلمش حسین دهلوی.

در روزهای آغازین آخرین ماه‌ سال آیین بزرگداشت مرد نام‌آشنا مجالی فراهم کرد تا شاگرد خلفش حسین علیزاده درد دل کند، از تنگناها بگوید و در بخشی از سخنانش هم برای تالار وحدت، یعنی تالاری که روزی میان اهل هنر و مدیران هنری از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود، دل بسوزاند. خنیاگر نغمه‌های ماندگار آن روز گفت: «تالار وحدت قبلا حرمت داشت.» این جمله به احتمال فراوان به روزی که کمپانی متمول خودروسازی استاندارد‌ترین سالن موسیقی ایران را اجاره کرد و عکس خودرو این کمپانی روی سن تالار، دل بسیاری از کسانی كه با آن سالن خاطره داشتند را به درد آورد، اشاره داشت. این جمله حکایت از حضور کسانی در تالار وحدت بود که نه در حوزه موسیقی نام و نشانی دارند و نه نخبه‌های گمنام مانده و در کناری خلوت گزیده به حساب می‌آیند.

روز قبل از مراسم آقای دهلوی نشست خبری خواننده‌ای برگزار شد که او هم نام و نشان چندانی در حوزه موسیقی نداشت. شاهین آرین وقتی با سوال یکی از خبرنگاران درباره چگونگی پذیرفته‌شدنش از سوی شورای ارزشیابی اجرا در تالار وحدت مواجه شد، گفته بود: «قطعات در نظر گرفته‌شده برای این کنسرت یکسری کارهای ارزشی و ملی است که فکر می‌کنم با توجه به سابقه‌ای که دوستان در من دیدند، تشخیص دادند که من می‌توانم در تالار وحدت کنسرت برگزار کنم.»

انگار استفاده متفاوت و عجیب از مفاهیمی چون «ارزشی» و... دارد وارد ادبیات برخی از فعالان حوزه موسیقی هم می‌شود.

سوالات زیادی ذهن بسیاری از اهالی هنر را به خود مشغول کرده است. مسأله اصلی آن است که مسئولان تالار وحدت باید بگویند در این سالن آیا رانت خاصی وجود دارد؟ البته که وقتی از کلمه «رانت» استفاده می‌کنیم، قرار نیست حتما به صورت مستقیم پولی دریافت کرده باشید؛ روابطی که به خاطر انجام‌دادن کارهای دیگر ایجاد می‌شود هم می‌تواند بخشی از همین مفهوم باشد.

خیلی از اهل هنر فرصت این را دارند که بعد از مدت‌ها انتظار سالی یک‌بار در تالار وحدت کنسرت بگذارند. در چنین شرایطی هستند کسانی که در طول ‌سال می‌توانند بارها و بارها به روی صحنه‌رفتن در تالار وحدت را تجربه کنند؛ آن هم در شرایطی که برخی از همان چشم‌انتظاران را با توضیح درباره قانونی که بر اساس آن فقط یک‌بار در ‌سال می‌شود در این سالن کنسرت بگذارند، بیشتر منتظر گذاشته‌اند.

امیرحسین حسنی‌نیا، سرپرست گروه آقای سماع در این‌باره می‌گوید: کسانی که در دفتر موسیقی مشغول به کار هستند، می‌گویند ما قانون نانوشته‌ای داریم که براساس آن اگر فردی بخواهد در تالار وحدت به روی صحنه برود، حتی اگر کیفیت کارش ١٠٠ هم باشد برای اجرا در دفعه اول به هیچ عنوان به کنسرتش عنوان درجه یک نمی‌دهیم و بنابراین او نمی‌تواند برای نخستین اجرا به تالار وحدت برود. برای خود من در سال‌هایی که با ارکستر دیگری و با خوانندگی بامداد فلاحتی قصد روی صحنه رفتن در تالار وحدت را داشتم همین اتفاق افتاد، ما هم این نکته را پذیرفتیم. اما آیا واقعا برای همه کسانی که در همین یکی، دو ماه اخیر در تالار وحدت روی صحنه رفته‌اند، این نکته مورد توجه قرار گرفته است؟

اظهارات حسنی‌نیا و بسیاری از هنرمندان دیگری که سعی در اجرای برنامه در تالار وحدت داشته‌اند و به درِ بسته خورده‌اند شاید گواهی بر این موضوع باشد که دوستی‌ها و نزدیکی افراد با هم، در حضورشان در تالار وحدت بی‌تأثیر نیست.

مسأله بعدی بحث بر سر ماهیت کار شورایی است که درحال اعطای درجه به اجرا‌هاست. با کنار هم قراردادن نام‌هایی که در همین چند ماهه اخیر در تالار وحدت روی صحنه رفته‌اند، می‌شود این فرض را مدنظر قرار داد که ملاحظات شورا در پاره‌ای موارد نه فنی است و نه با در نظر گرفتن میزان تماشاگران هر اجراست.

امیرحسین حسنی‌نیا با اشاره به همین موضوع می‌گوید: گاهی اوقات کسانی فرصت اجرا در تالار وحدت را به دست می‌آورند که هیچ‌کدام از این دو شرط در کارشان به چشم نمی‌خورد.

در این بین بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده همچون نادر مشایخی معتقدند سخنان سه هفته پیش حسین علیزاده به وجود باندبازی اشاره ندارد.

او در این‌باره می‌گوید: منظور آقای علیزاده این بود که کسانی باید در تالار وحدت در مورد اجراهایی که بناست روی صحنه بروند، تصمیم بگیرند که قدرت تشخیص موسیقی باارزش را از موسیقی ارزان (یعنی موسیقی‌ای که می‌شود در خودرو درحال حرکت گذاشت و بعد هم وسطش حرف زد) داشته باشند.

از نگاه مشایخی، امکان مطرح کردن نظرات کیفی درباره موسیقی‌هایی که برخی از افراد دوستش ندارند، وجود ندارد. با این وجود او درباره رویه مرسوم در سالن‌های خاص در کشورهای صاحب موسیقی می‌گوید: این رویه در کشوری مثل اتریش وجود دارد. این یک قانون نانوشته است که براساس آن رئیس تالار خودش مخاطبان آن محل را می‌شناسد و اجازه برگزاری کنسرتی که در آن موسیقی ارزان اجرا می‌شود را نمی‌دهد.

رهبر ارکستر شناخته‌شده ایرانی می‌گوید: این کار درست در مسیر حرف کسانی چون آقای علیزاده است. در آن‌جا افرادی هستند که می‌دانند سبک سالن چیست. بالاخره هر سالنی سبک و فضایی دارد که هر برنامه‌ای را نمی‌شود درونش اجرا کرد. در آن کشورها سالنی هست که ٢٠٠‌سال است فقط موسیقی کلاسیک اجرا می‌کند. بعضی وقت‌ها البته «بابی مک فرین» خواننده سنت‌شکن جَز آمریکایی هم آن‌جا اجرا می‌کند که کیفیت کارش در سطح بالایی است. او کسی است که ١٠ بار گرمی برده و تکنیک‌های آوازی منحصربه‌فردی دارد.

او می‌گوید «حرف حسین علیزاده را در مورد نگاهش به اجراهای تالار وحدت می‌فهمد»: منظور او این است که در این سالن باید موسیقی‌ای اجرا شود که هدفش فقط سرگرمی نیست. باید چیزی هم به مخاطب بدهد تا با خودش ببرد. اما فکر نمی‌کنم برای حل این مشکل راهی وجود داشته باشد جز این‌که اعضای شورایی که اجازه اجرا در این تالار را می‌دهند از میان کسانی انتخاب شوند که استیل تالار وحدت را می‌شناسند. من هیچ راه دیگری برای پیشنهاد کردن ندارم چون هر چیزی بگویم، سلیقه‌ای می‌شود.»

بسیاری بر این اعتقادند که با توجه به آن‌که در شهری مثل تهران سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی با توجه به فضایی که بسیاری از موسیقی‌های پاپ تولید شده دارند، مناسب برگزاری کنسرت‌های این ژانر از موسیقی است، اهالی موسیقی ایرانی بارها و بارها درباره لزوم توجه بیشتر به کیفیت اجراهای موسیقی در سالن همایش‌های برج میلاد و تالار وحدت هشدار داده‌اند.

کیوان ساکت، آهنگساز و نوازنده ایرانی یکی از همین هنرمندان است که نظری مشابه حسین علیزاده دارد. وقتی بنا شد او هم نظرش را درباره وضع اخیر موجود در تالار وحدت بگوید با سردی و ناامیدی که در صدایش موج می‌زد، روزی را به خاطر آورد که مسئولان تالار رودکی اجازه دادند خودرو رنو روی سن این تالار آورده شود: «وقتی برای تبلیغ برند ماشین با سن تالار وحدت چنین می‌کنند، شما چه انتظار دیگری دارید؟!»

رهبر ارکستر وزیری روزهای پرخاطره و شکوهمند تالار وحدت را به خاطر می‌آورد: «این تالار که روزی میزبان هنرمندان شهیری چون فن کارایان، حشمت سنجری، فرهاد مشکات و فرهاد فخرالدینی بوده حالا به محل تبلیغ یک برند ماشین تبدیل شده است. دیگر نمی‌شود انتظار داشت با تالار وحدت غیر از این رفتار کنند.»

به نظر این هنرمند، مدیران تالار وحدت بیش از این‌که به فکر آبروی تنها تالار باآبرو و استاندارد ایران باشند، به فکر این هستند که پول دربیاورند.

او در پایان گفت: «باید ریشه‌یابی کرد و فهمید دلیل این همه نابسامانی چیست؟ این همه پول‌هایی که در این مملکت صرف مسائل کم‌اهمیت می‌شود چرا صرف تالار نمی‌شود؟ این بودجه دارد کجا می‌رود؟ من هم با استاد علیزاده موافقم. این تالار وجهه‌ای دارد که متولیان کنونی ظاهرا در بند رعایت این وجهه و نگه‌داشتن‌ شأن آن نیستند.»

افزودن نظر جدید