- کد مطلب : 1202 |
- تاریخ انتشار : 25 تیر, 1392 - 12:47 |
- ارسال با پست الکترونیکی
برخلاف وعدههایشان عمل کردند/علت عدم شرکت نمایندگان عارف در آخرین جلسه شورا
به گزارش امید،مشروح این مصاحبه که نکات تازه ای از روند جلسه شورای مشورتی خاتمی را بازگو می کند به شرح زیر است:
چی شد که آقای عارف تصمیم به حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم گرفتند؟
آقاي دكتر عارف يك سال قبل از فرا رسيدن فصل انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوري اصول و مباني حضور در صحنه انتخابات را با استفاده ازهمفكري همراهانشان در اتاق فكر تدوين كردند و قبل از رسيدن موسم انتخابات بر خلاف رويه متعارف در حوزه سياسي ايران كه معمولا شخصيتها و گروههاي سياسي به دليل سرعت تحولات اجتماعي و سياسي كمتر قبل از ورود به پروژه هر انتخابات جهت گيريهاي راهبردي خود را به صورت واضح و شفاف بيان نميكنند؛ چرا كه نگران هستند در تطابق با مسير متغير فرارو با بن بست مواجه شوند؛عارف بر خلاف جهت مرسوم پيشاپیش جهتگيريهاي راهبردي خود در انتخابات را در حوزه نظري و هم در سطح عملياتي در قالب نقشه راه به اطلاع عموم رساند.
اصول و مبانی دکتر عارف برای حضور در انتخابات چه بود؟
اگر به صورت خلاصه بخواهیم به بخشي از اين اصول و مباني اشاره کنیم باید بگویم ایشان معتقدبودند 1- بنا به باورهاي اخلاقي و فرهنگي در صورت حضور هر كدام از آقايان خاتمي، به عنوان كانديداي حداكثري اصلاحات، هاشمي رفسنجاني به عنوان كانديداي فراجناحي و مورد حمايت جريان اصلاحات و ناطق نوري به عنوان كانديداي اصولگراي معتدل و كارآمد مورد قبول جريان اصلاحات ،ایشان از حضور در صحنه انتخابات و رقابت با اين بزرگان خودداري ميكنند.
2-در صورت عدم ورود آقايان به انتخابات،آقای عارف اصرار داشت كه جريان اصلاحات براي بار سوم تجارب انتخابات 84 و 88 رياست جمهوري را مرتكب نشود. آقای عارف می گفت حضور كانديداهاي متنوع از جبهه اصلاحات نتيجهاي جز پراكندگي مجدد آرا و تثبيت پيروزي رقيب را در پي نخواهد داشت. بنابراين از مبانی و اصول آقای عارف این بود که به فرآيند اجماعسازي جريان اصلاحات خاتمي محور تن خواهم داد و از هر اقدامي كه با محوريت آقاي خاتمي درباره حضور اصلاحطلبان با كانديداي واحد در انتخابات باشد، حمايت عملي خواهم كرد. آقای عارف حتی می گفت مصداق خروجی اين فرآيند براي من تفاوتي نخواهد داشت؛ چنانچه فرد ديگري از بين 4 كانديداي بالقوه اصلاحطلب (عارف،مهرعليزاده، جهانگيري، شريعتمداري) به عنوان خروجي روند اجماع مشخص گردند، نه تنها آن نتيجه را پذيرا بوده بلكه براي موفقيت آنان به فعاليت انتخاباتي نيز مبادرت خواهند ورزيد.
3-آقای عارف معتقد بود،هدفش از حضور در انتخابات كمك به برقراري آشتي و تفاهم مورد نياز بين جريان اصلاحات و نهادهاي رسمي حكومتي است.بنا به اعتقاد ایشان اين روابط به دنبال حوادث پس از انتخابات 88 كه به درستي تا كنون مورد بررسي عميق و آسيبشناسي قرار نگرفته ، خدشهدار شده است. بر اين اساس تاکید هم داشتند که هيزم انتخابات هيچ كس نخواهم شد و ملقب شدن به كانديداي شكست خورده رياست جمهوري را نميپذيرم. اصول فوق مباني نظري سياستورزي اخلاقي آقاي دكتر عارف در انتخابات بود كه همان گونه كه شاهد بوديد در ميدان عمل نيز ايشان بدون كم و كاست متعهدانه و صادقانه به اين اصول پايبند بود و بر آن اساس عمل كرد.
آقای عارف درباره حضور در انتخابات با آقای خاتمی مشورت کرد؟تا روزهای آخر ثبت نام هنوز احتمال ورود خود آقای خاتمی به انتخابات مطرح بود
سالهاست تعدادي از شخصيتهاي اصلاحطلب در قالب شوراي مشورتي آقاي خاتمي به ايشان خدمات كارشناسي براي راهبري و پيشبرد بهتر روند اصلاحات ارائه ميكند. در اين جلسات مسائل روز به ويژه موضوع انتخابات جديترين موضوعات در دستوركار ميباشد. ابتدا از سوي اين شورا و ساير احزاب گروهها و شخصيتهاي اصلاحطلب ملي و استاني از آقاي خاتمي تقاضا شد به عنوان كانديداي حداكثري اصلاحات براي نقشآفريني اعلام آمادگي كند. چند ماه اين موضوع در دستور كار و مورد توجه قرار داشت نهايتا آقاي خاتمي به اين نتيجه رسيدند كه حضور ايشان در انتخابات هر چند خواسته اصلاحطلبان و اكثريت شهروندان تحولخواه و چهرههايي مانند آقاي هاشمي رفسنجاني میباشد ولی اجابت اين خواسته ممکن است هزینههایی را به کشور تحمیل کند و بر مشکلات فعلی بیفزاید. لذا تصمیم قطعی به عدم حضور گرفتند. در این مرحله تعدادی از چهرههای اصلاحطلب به صورت غیررسمی در صحنه سیاسی کشور خود را برای ورود به انتخابات آماده کردند که دکتر عارف هم یکی از آنها بود.
نظر آقای خاتمی در این مرحله در مورد کاندیداهای متعلق به جبهه اصلاحات چه بود؟
آقای خاتمی با رصد کردن کارشناسی فضای سیاسی کشور و مدنظر قرار داشتن فعالیت کاندیداهای اصلاحطلب با مشورت با مشاورانشان به این نتیجه رسیدند که چون هدف اصلاحات تغییر رویکردهای دولتهای نهم و دهم بوده و نسبت به ایشان حساسیتهایی وجود دارد تحقق هدف نوسازی شرایط عمومی کشور را از طریق دیگری دنبال کنند. با این نگاه از آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان کاندیدای فراجناحی مورد حمایت از اصلاحطلبان تقاضا کردند که با به کارگیری آبرو و اعتبار فعالیت 50 ساله سیاسی خویش و بعد از انقلاب و سرمایه صميميت و ارتباط نزدیک خود با رهبر معظم انقلاب و تجارب ارزنده کسب شده در دوره ریاست قوای مجریه و مقننه و مجمع تشخیص مصلحت نظام با قبول کاندیداتوری خویش امکان میسر شدن فضای مورد انتظار اصلاحطلبان و تحول خواهان را فراهم کنند در این مرحله آقای خاتمی به کاندیداهای اصلاحطلب توصیه میکردند منتظر اعلام نتیجه آقای هاشمی بمانند و از آنها خواسته میشد درصورت موافقت ایشان از حضور در انتخابات صرفنظر کنند. آقای هاشمی رفسنجانی تا آخرین دقایق مهلت قانونی ثبتنام تصمیم مهم و تاریخی خود را نگرفته بودند. بنابراین از بین چهار نفر مذکور دونفرشان یعنی آقایان عارف و شریعتمداری ثبت نام کردند. که متاسفانه جامعه با رویداد شوکآور صلاحیت هاشمی مواجه گردید.
آقای عارف اعلام کرده بودند در صورت حضور آقای هاشمی انصراف می دهند اما این اتفاق رخ نداد دلیل آن چه بود؟
بله آقای عارف از جمله پیش شرط هایی که برای حضور خود در انتخابات اعلام کرده بود حضور آقای خاتمی یا هاشمی در انتخابات بود که اعلام کردند در صورت حضور هر کدام از این بزرگواران با ایشان رقابت نخواهند کرد.با ورود آقای هاشمی دو دیدگاه در ستاد ایشان مطرح شد. برخی معتقد بودند که آقای عارف باید به سرعت انصراف بدهد که در همین راستا نامه ای هم در همان شب شنبه توسط خود من تهیه شد اما برخی دیگر از اعضای ستاد معتقد بودند که در ایران هیچ چیز ناممکنی وجود ندارد و ممکن است هزار و یک دلیل تا شب انتخابات رخ دهد که بنا بر آنها نیازی به انصراف آقای عارف در این مرحله نباشد.در این میان آقای عارف در جلسه ای با آقای هاشمی موضوع انصراف را مطرح کردند که آقای هاشمی مخالفت کردند و گفتند این کار را نکنند. مهمترین استدلال آقای هاشمی هم این بود که رقیب تریبون های مختلفی دارد و بهتر است که سخنان توسط افراد مختلف مطرح شود.در این مدت یعنی تا زمان اعلام نتایج نظر ستادهای آقای عارف عملا به مدت دو هفته تعطیل شده بود.
آقای شریعتمداری اما در همین فاصله از حضور در انتخابات انصراف داد
بله ایشان قبل از اعلام نظر شورای نگهبان در مورد احراز صلاحیت ها ترجیح داد که انصراف دهد.حتما دلایل خودشان را هم داشته اند.
سازوکار اجماعسازی بین نامزهای اصلاحطلبان چگونه شکل گرفت و طراحی شد؟
آقای دکتر عارف اولین فردی از بین کاندیداهای اصلاحطلب بودند که به صورت علنی به اجماعسازی پاسخ مثبت دادند. در ملاقات دکتر توفیقی و بنده به نمایندگی از دکتر عارف جهتگیری راهبردی آقای دکتر عارف را که منطبق بر چارچوب مدنظر ایشان به خصوص در مورد دعوت از آقای هاشمی به استحضار آقای خاتمی رساندیم .اقای خاتمی ضمن تاکید بر دعوت از هاشمی توصیه کردند به عنوان اقدام موازی و احتیاطی شرایطی فراهم شود تا از بین چهار نفر کاندیدای بالقوه اصلاح طلبان به فرض عدم شرکت هاشمی یک نفر در سازوکار مبارزات انتخاباتی از طرف اصلاحطلبان حضور داشته باشند. ضمنا ایشان اعلام کردند علاقه فردی و گرایش عاطفی من متوجه دکتر عارف است. ولی بناست تصمیم فراگیر ملی و جمعی گرفته شود. سازوکاری با تعریف شاخصها و معیارهای قابل اندازهگیری فراهم شود و بر آن اساس به اجماع برسیم.
من و آقای توفیقی نتیجه این مذاکرات را به اطلاع آقای عارف رساندیم. بلافاصله ایشان ما دو نفر را طی نامهای به عنوان نمایندگان تامالاختیار خویش برای حضور و عضویت در فرآیند اجماعسازی مورد نظر خاتمی معرفی کرد. در این نامه دکتر عارف عنوان کرد و به هر شکلی که شما صلاح بدانید و نتیجه آن را اعلام کنید من تمکین خواهم کرد. پس از این مرحله آقای خاتمی 9 نفر از شورای 46 نفره مشاورین خویش را تعیین کردند.
مشاوران خاتمی در این شورا 9 نفره چه کسانی بودند؟
آقایان زنگنه، موسوی لاری، خانيكي، مبلغ، جمشید انصاری، ناصری ،خانم ابتکار و ... بودند.
از کاندیداها خواستند که هر کدام دو نفرنماینده معرفی کنند و این جمع 17 نفره ابتدا به تعریف و تبیین شاخصهای تعیین کاندیدای واحد پرداخته و بر آن اساس نتیجه را جهت تصمیمگیری نهایی به ایشان اعلام کنند.ضمنا آقای خاتمی تاکید کردند که کاندیداها موافقت خود را با این سازوکار کتبا به ایشان اعلام نمایند و ضمانت اجرایی محصول خروجی به این طریق تامین گردد. نمیدانم سه نفر دیگر اقدام کردند یا خیر.اما آقای عارف کتبا این تعهد را داد.
جلسات اين جمع 17 نفره متناوب با رياست آقايان خاتمي، موسوي لاري و آخرين جلسه مهندس زنگنه برگزار شد.
در مجموع این شورای مشورتی چند جلسه برگزار کرد؟
سه جلسه برگزار شد.در اولين جلسه آقاي خاتمي از دكتر توفيقي و آقاي سيدجعفر موسوي (نماينده، آقای مهرعليزاده) تقاضا كردند كه شاخصهاي مربوطه را تدوين و ارائه كنند.خود ايشان نيز به چند شاخص اشاره کردند.
آقای خاتمی چه شاخص هایی مدنظر داشتند؟
از جمله آنها ميزان پايبندي عملي هر كدام از چهار نفر به اصول و معيارهاي اصلاحطلبي، پايگاه اجتماعي و سياسي كانديدا، قابليت رايآوري اشاره داشتند. درآن جلسه آقای خاتمی از آقاي زنگنه هم خواستندبرای تدوین شاخص ها به اين دو نفر كمك كنند.
- نمايندگان كانديداها در آن جلسات چه كساني بودند و چه تعهداتي دادند؟
واقعیتش اين چهار کاندیدا برخورد يكساني با مدل مذكور نداشتند. آقاي شريعتمداري، آقاي ياسيني را براي جلسات اول و دوم به نمايندگي خودشان معرفي كردند، در جلسه سوم آقاي ياسيني و آقای حاجي با هم آمدند. آقاي مهرعليزاده فقط آقاي موسوي ،استاندار اسبق اصفهان را معرفي كرد كه در هر جلسه به صورت جدي حضور داشت.آقاي جهانگيري در جلسه اول و دوم فردي را معرفي نكرد. در جلسه سوم و آخرين جلسه آقايان دكتر نجفي و كرباسچي به نمايندگي از ايشان در جلسه حضور پيدا كردند. از ارائه تعهد كتبي آقايان به آقای خاتمی هم به جز دكتر عارف همه بياطلاع هستند. در جلسه سوم شاخصها و معيارها به صورت كلي مورد تاييد قرار گرفت البته آقاي نجفي خواهان اضافه كردن چند معيار ديگر شدند.
- چه معيارهايي؟
بحث كارآمدي، بحث اينكه كدام يك از تيزهوشي بالاتري برخوردارند. در اين جلسه سوم علاوهبر موضوع نهايي كردن شاخصها زمان و نحوه ثبتنام 4 نفر نيز به بحث گذاشته شد (تا اين مرحله آقاي هاشمي هنوز ثبتنام نكرده بودند.)
- جمعبندي جلسه درباره حضور كانديداها و ثبتنام چه شد؟
جمعبندي جلسه كه به رياست زنگنه صورت گرفت اين شد كه هر چهار نفر ثبتنام كنند و فرآيند اجماع به موازات ثبتنام تداوم يابد. از بين آقايان نمايندگان جهانگيري با اين جمعبندي مخالفت كردند.دكتر نجفي و كرباسچي مخالفت كردند و به نمايندگي از جهانگیری گفتند در صورتي او ثبتنام ميكند كه مطمئن باشد خروجي اجماعسازي اصلاحطلبان خواهد بود و لاغير..
پس آقای جهانگیری به این دلیل ثبت نام نکردند؟
آنطور که من شنیده ام ایشان علی رغم نظری که نمایندگانشان در شورای مشورتی مطرح کردند،روز شنبه در آخرین دقایق راهی وزارت کشور برای ثبت نام بودند که شنیدند آقای هاشمی برای ثبت نام به وزارت کشور رفته است ؛بنابراین از ثبت نام منصرف شدند.بدین ترتیب از ان 4 گزینه تنها آقای عارف و آقای شریعتمداری ثبت نام کردند.که ماجرای ثبت نام آقای هاشمی صورت گرفت.
ارزيابي عارف و ستاد شما از فرآيند اجماعسازي چه بود؟ انتقادات از كجا آغاز شد؟
در ماهيت كاركرد فرآيند اجماعسازي و نيت خيرخواهانه آقاي خاتمي، دكتر عارف و ساير همراهان ايشان هيچ گونه ترديد و گلهمندي نداشتند، اما در نحوه عمل به نتايج حاصل از جلسات گوناگون اين شورا انتقاداتي داشته و داريم. انتظار بود بين چهار نفر قبل از ثبتنام يك نفر به عنوان كانديداي اصلاحطلبان تعيين گردد. صرفنظر از حضور يا عدم حضور آقاي هاشمي در صورت حضور ايشان مسلما فرد تعيينشده با آقاي هاشمي رقابت نميكرد. متاسفانه با عدم همراهي برخي دوستان و مصاحبههاي تك روانه آنان و اعلام زودهنگام نتيجه اجماع نشانهها و شايعاتي را باعث گرديدند كه موجب گلهمندي درون خانوادگي جبهه اصلاحات شد؛ ولي در مقايسه با جهتگيري هوشمندانه و راهبردي حضور با كانديداي واحد از اهميت چنداني برخوردار نيست؛ به ويژه اينكه باز كردن مجدد اين خاطرات ممكن است ذائقه شيرين افكار عمومي از پيروزي بزرگ اصلاحطلبان و اعتدالگرايان را خدشهدار كند.
ستاد آقای عارف و شخص ایشان به نظرسنجيهایی که ملاک تصمیم گیری شورا بود انتقاد داشتند؟
در اين گروه 17 نفره و همچنين شوراي 46 نفره مشاورين خاتمي سازوكار نظرسنجي براي رسيدن به كانديداي واحد مطرح و مورد تصويب قرار گرفته بود. همزمان با طرح اين مساله رواج شايعات و اظهارنظرهاي غيرمسوولانه برخي از اعضاي ستاد دكتر روحاني در سخنرانيهاي استاني كه بدون هماهنگي با دكتر عارف اعلام كردند بناست عارف كنارهگيري كند و تصدي معاونت اول روحاني را عهدهدار باشد، از يكسو و شكلگيري و مطالبه ايجاد اتحاد بين آقايان عارف و روحاني در سطح جامعه از سوي ديگر باعث شد كه ما بستر و شرايط موجود را براي انجام نظرسنجي علمي و بيطرفانه مناسب تشخيص ندهيم. در عين حال مخالفتي با آن نكرديم. پس از طرح اين نگراني در حضور آقاي خاتمي ايشان مقرر كردند نظرسنجي انجام شود و سازوكار مكمل آن نيز به روند اجماعسازي اضافه شود؛ به گونهاي كه علاوه بر نظرسنجي آقايان روحاني و عارف هركدام دو نماینده و به نمايندگي از آقايان خاتمي، هاشمي، ناطق نوري و سيدحسن خميني نيز دو نفر براساس درخواست آقای خاتمی معرفي شوند و با لحاظ كردن نتيجه نظرسنجي از موضع جريان اصلاحات و تحولخواهان" مصلحتسنجي "نيز بين انتخاب نفر نهایی صورت پذيرد.
چرا در جلسه آخر شورای مشورتی که نتایج نهایی نظرسنجی ها اعلام و برای نامزد نهایی تصمیم گیری شد،شرکت نکردید؟
علت عدم حضور نمایندگان آقای عارف در این جلسه نقض مکرر قول و قرارهای قبلی بود.بعنوان نمونه قرار بود نتیجه نهایی اجماع با تکیه بر نتایج نظر سنجی و نیز مصلحت سنجی به آقای خاتمی ارائه شود و آقای دکتر رهامی به نمایندگی از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات آن را به اطلاع عموم برساند.بدون توجه به این قرار و در تداوم فعالیت های تبلیغاتی ،برخی دوستان بصورت انفرادی در گرماگرم رقابت انتخاباتی اظهار نظرهایی می کردند که موجب نگرانی و گله مندی ستاد عارف را فراهم کرد.به این دلیل ما در جلسه نهایی شورا شرکت نکردیم و عملا به نمایندگی از عارف برخلاف آنچه یکی از دوستان روز دوشنبه قبل از انتخابات گفت که نتیجه اجماع با حضور نمایندگان عارف تعیین گردید،نه من و نه آقای توفیقی در ان جلسه حضور نداشتیم.البته عدم حضور نمایندگان عارف ناقض عهد و پیمان آقای عارف مبنی بر تبعیت از جمع بندی آقای خاتمی نبود و عملا هم به ان تعهد عمل شد.
به نظر می رسد اما با دلخوری این اتفاق افتاد و آقای عارف با نارضایتی کنار رفتند.بنحوی که حتی حاضر نشدند در بیانیه انصراف اعلام حمایت خود از روحانی را مطرح کنند.
بله آقای عارف ناراحت و دلخور بودند اما نه به این دلیل که به نفع آقای روحانی کنار رفتند .به دلیل برخوردها و عملکردی که در شورای مشورتی صورت گرفت. به این دلیل که برخلاف وعده هایشان عمل کردند.برخی از دوستان ازبیم اینکه آقای عارف کناره گیری را نپذیرد، برخلاف نظر شورای مشاوران و نمایندگان نامزدها اقدام به مصاحبه و اعلام خبر اجماع به نفع آقای روحانی کردند.
گلایه آقای عارف و ستاد ایشان به این بود که دوستان در شورای مشاوران به تعهدات خود عمل نکردند.این اجماع از ابتدا قرار بود بین آقایان جهانگیری،مهرعلیزاد،شریعتمداری و عارف باشد.آقای عارف تنها فردی بودکه ازاین جمع بصورت مکتوب به آقای خاتمی قول داد.اگر گلایه ای بود به این رفتارها بود.
پس این دلخوری ها در مجموع موجب شد عارف از آقای روحانی به صراحت حمایت نکند؟
نخیر اینگونه نبود.این نگرانی در ستاد و نزد آقای عارف وجود داشت که با اعلام حمایت رسمی از آقای روحانی در اردوگاه اصولگرایان توافقی صورت بگیرد و کار را سخت کند. به همین دلیل بنا بر این شد که حمایت از آقای روحانی رسما اعلام نشود اما در افکار عمومی مشخص بود که وقتی آقای عارف کنار می کشد به نفع روحانی است و مطمئنا به نفع جلیلی نخواهد بود؛ چون رای دهندگان آنها با هم فرق داشتند.
روز سه شنبه قبل از انتخابات که آقای عارف بیانیه دادند دیگر فرصتی برای اطلاع رسانی درباره این اجماع و کناره گیری ایشان به نفع روحانی نبود و می توانست از این نظر به ارا ضربه بزند.
از سه شنبه تا جمعه هنوز سه روز فرصت بود.
اما عملا مطبوعات تنها روز چهارشنبه می توانستند به دلیل قانون انتخابات در خصوص شکل گیری اجماع اطلاع رسانی کنند.
به هر حال این نگرانی وجود داشت که اعلام حمایت رسمی آقای عارف منجر به وحدت اصولگرایان شود.کما اینکه در خبرها دیدید آن روز و فردایش چقدر جلسه برگزار کردند و چه تلاش هایی برای اجماع بین نامزدهای اصولگرا صورت گرفت.
گفته می شود آقای عارف از سوی برخی از اطرافیانشان همچون شما ،آقای توفیقی و حتی پسرشان برای کناره گیری از انتخابات با فشار مواجه بوده و مانع از این کار می شدید.
به هیچ وجه اینگونه نبوده است.این موضوع توهم ذهن افرادی است که نگران بودند آقای عارف انصراف ندهد و سعی می کردند ایشان را در موضعی قرار دهند که ناچار به پذیرش انصراف شوند.البته این موضوع جای تعجب هم نداشت .پیش از آن هم برای تخریب آقای عارف سخنانی درباره اینکه ایشان در نمازجمعه 29 خرداد شرکت کرده، مطرح کردند ویا به دروغ گفتند عارف در مراسم تنفیذ احمدی نژاد شرکت کرده بود. اتفاقا آقای حمید عارف پسر آقای عارف خیلی پیشتر می گفتند که پدرشان باید ازانتخابات کنار بکشد.
اما مصاحبه ای که آقای توفیقی انجام داد و ستادهای آقای عارف را رسما تعطیل اعلام کرد و حاضر به واگذاری و فعالیت ستادها برای آقای روحانی نشدند، اختلاف بین این دو کاندیدا تعبیر شد
قبل از این تصمیم، اطلاعیه مشترکی از سوی ستادهای آقایان عارف و روحانی تنظیم و به همه استان ها ابلاغ شد که به هیچ وجه همدیگر را تخریب نکنند و با یکدیگر همکاری داشته باشند.در مناظره های تلویزیونی نیز اگر دقت داشتید آقای عارف و روحانی هیچ گاه با یکدیگر وارد بحث و چالش نمی شدند بلکه هم راستا با یکدیگر بحث را پیش می بردند.
برای مناظره های صدا و سیماهماهنگی بین آقای عارف و روحانی وجود داشت؟
ستادهایشان با هم در ارتباط بودند و هماهنگی های لازم انجام می شد.
دوشنبه 21 خرداد که رسما نظر شورای مشورتی در خصوص اجماع روی آقای روحانی مطرح شد، همه منتظر بودند آقای عارف در جلسه سخنرانی درهمایش سالن حجاب ،کناره گیری از انتخابات را اعلام کنند .اما این اتفاق نیفتاد و آقای عارف تاکید داشتند که منتظر اعلام نظر رسمی آقای خاتمی هستم.این به نوعی به رسمیت نشناختن شورای مشورتی و اصرار برای ورود صریح آقای خاتمی بود یا دلخوری از نتیجه اجماع؟
تا ساعت 11 شب دوشنبه ، امکان اینکه اتاق فکری با حضورعارف تشکیل شود،به دلیل فشردگی برنامه های روزانه ایشان وجود نداشت. از ساعت 11 شب تا 3 صبح پس از برنامه سالن حجاب جلسه را تشکیل دادیم و بحث کردیم تا در نهایت متن نامه آقای عارف برای انصراف تدوین شد.در ضمن آقای عارف از ابتدا گفته بود که نظر آقای خاتمی بعنوان رهبر اصلاحات برایش مهم است و از آن تبعیت می کند.
اما گفته شد آقای خاتمی آن روز تماس می گرفتند که همه تلفن های نزدیکان آقای عارف خاموش بوده و پاسخی نمی دادند.
آقای خاتمی زمانی تماس گرفتند که آقای عارف در خرم آباد مشغول سخنرانی بودند و طبیعتا نمی توانستند پاسخ بدهند.پس از آن آقای عارف نه تنها نتیجه را پذیرفت بلکه در وقتش نامه ای در حمایت از آقای روحانی منتشر کرد.زمانیکه دیگر نگرانی از باب اجماع اصولگراها در یک حرکت واکنشی به اجماع اصلاح طلبان و اعتدال گرایان وجود نداشت.
این خبر که آقای روحانی می خواستند بعد پیروزی در انتخابات به دیدار آقای عارف بروند اما ایشان ابتدا نپذیرفتند، صحت دارد؟
به هیچ وجه. این اخبار درست نیست. آقای عارف خودشان بعد پیروزی به دیدار آقای روحانی در دفترشان رفتند.
با توجه به چهره کاریزماتیکی که برای آقای عارف در جریان این انتخابات ایجاد شده ایشان برای ادامه راه چه تصمیمی دارند؟
نقش دکتر عارف در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هم در فرآیند و هم در نتیجه انتخابات به نظر من بی بدیل و تعیین کننده بوده است.از منظر فرهنگی، فرهنگ عمومی ما ایرانیان به گونه ای شکل گرفته است که در حوزه های اجتماعی و سیاسی نوعا نگاه فردی و خاص گرایانه بر رفتارهای ما غالب است و کمتر رفتارهای ما ایرانیان تحت تاثیر منافع ملی و عمومی و بر اساس نگرش های عامگرایانه نمود پیدا می کند.از همین منظر آقای دکتر عارف نشان دادند که در تصمیم های مهم و سرنوشت ساز می توان در جهت خلاف فرهنگ غالب جامعه حرکت کرد.خداوند را شاکریم که بعد از تحمل دوره سرزنش ها امروز عمل دکتر عارف و نیت پاک ایشان حقایق را بر همگان روشن کرد و ما شاهد تحسین رفتار اخلاقی سیاسی ایشان در جامعه هستیم.
کلام مشترک ملاقات کنندگان اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی این تقاضا است که از دکتر عارف خواسته می شود با تکیه بر این سرمایه خدادادی، احساس مسوولیت کند و به سازمان دهی سیاسی و اجتماعی اصلاح طلبان کمک کند.تقاضاهایی که از دکتر عارف می شود مبتنی بر تجارب به دست آمده از حرکت سال های اخیر جریان اصلاحات است.
چقدر تصمیم ایشان برای تشکیل حزب سیاسی جدی است؟
ایده های مختلفی مبنی بر چگونگی پاسخ دادن به این انتظار وجود دارد .عده ای از دوستان پیشنهاد می کنند آقای دکتر عارف با دعوت از چهره های تاثیرگذار اصلاح طلب اعم از حزبی و غیر حزبی یک تشکل فراگیر اصلاح طلبانه را در کشور پایه گذاری کند.نظر دیگری مطرح است مبنی بر اینکه با محوریت دکتر عارف احزاب، گروه ها و انجمن های اصلاح طلب که دارای خط و مشی نسبتا واحدی هستند ولی به دلایل پیش گفته از قدرت نفوذ و تاثیر گذاری کمتری برخوردارند، منسجم شده و از طریق این انسجام و حتی ادغام بر دامنه اثربخشی و کارآیی این مجموعه افزوده شود.ایده دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه دکتر عارف که یکی از چهره های سیاسی و مدیریتی نسل اول انقلاب است و مراحل خدمتگذاری به ملت را نه با رانت و به صورت جهشی بلکه به صورت طبیعی و پلکانی طی کرده است به عنوان بخشی از سرمایه اجتماعی کشور تجارب و اندوخته های خویش را که با استفاده از سرمایه ملی تجهیز شده است در حوزه مدیریت به کار گیرد و با تشکیل باشگاه مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی ایران از یک سو به شناسایی سرمایه های مدیریتی و ثبت و ضبط تجارب ارزشمند مدیران کشور بپردازد و از سوی دیگر با ورود به عرصه تربیت مدیران جوان به موضوع مدیریت و کادر سازی عالمانه برای کشورداری موثر و حکم رانی خوب کمک کند.برخی دوستان هم توسعه دامنه فعالیت های بنیاد «امید ایرانیان» را که در سال 1388 در حوزه مدنی و به صورت یک سازمان مردم نهاد غیر سیاسی و سراسری بنا نهاده شده است را پیشنهاد می دهند.این ایده تقریبا نهایی شده و گسترش کمی و کیفی بنیاد در دستور کار قرار گرفته است.اما در مورد موارد دیگر هنوز تصمیمی گرفته نشده است.
تمایلی برای حضور در دولت و کار اجرایی دارند؟
آقای عارف هیچ چشم داشتی ندارند . و هیچ گاه تقاضایی که به جایگاه ایشان ضربه بزند مطرح نخواهند کرد.اما اگر تقاضای موثری از ایشان شود ،بعید است مخالفتی کنند. حتما آن را بررسی می کنند.
تا کنون پیشنهادی از سوی آقای روحانی به ایشان مطرح شده است؟
تا آنجا که من در جریان هستم، خیر
دیدگاهها
آقای روحانی اگر عارف رو نیاره
افزودن نظر جدید