وضعیت فعلی جنبش دانشجویی در ایران

اگر تأسیس دانشگاه تهران را مبنا قرار دهیم، پیش از دهه بیست دانشجویان عمدتاً از خواص و طبقات بالا بودند و زندگی‌شان در دانشگاه بیشتر وجه صنفی و آکادمیک داشت. آرمان اصلی تجدد و پیشرفت بود. نخبگان تجددخواه در سایه بر دانشجویان نفوذ داشتند و مسائل دانشجویان نوعاً این بود که امکانات آموزشی‌شان چقدر و چگونه است و پس از اتمام تحصیل جذب کجا می‌شوند و مانند آن. تمایز هویت‌های دانشجویی در این دوره بیشتر از نوع هویت رشته‌ای بود. الگوهای «خودبیانگری» به‌صورت اعتصابات دانشجویی در دانشکده‌های فنی، پزشکی و ... نمایان می‌شد.
وضعیت فعلی جنبش دانشجویی در ایران

احسان علیزاده

در دهه بیست، طبقات متوسط (عمدتاً لایه‌های بالایی) به دانشگاه راه می‌یابند. در این دوره به دلیل شرایط پس از شهریور بیست (اشغال ایران در جنگ جهانی دوم)، پارادایم صنفی با پارادایم سیاسی درمی‌آمیزد. چپ، عمدتاً حزب توده به‌علاوه سازمان‌های سیاسی خارج از کشور در میان دانشجویان نفوذ دارند و یوتوپیای سوسیالیستی از جوانان دل می‌برد. مسئله‌ها از دخالت دولت در انتخابات، نفت و مسائل خوابگاهی برمی‌خیزد. تمایز هویت‌ها، ایدئولوژیک و به‌صورت چپ و ملی-مذهبی است. انجمن اسلامی دانشجویی برای رقابت با چپ‌ها و ملیون در دانشکده پزشکی و فنی راه‌اندازی می‌شود. دانشجویان در کنار اعتصابات و اجتماعات صنفی دانشجویی، به سیاست سوق می‌یابند.

در اوج نهضت و دولت ملی، قشربندی دانشجویی همچنان عمدتاً در انحصار طبقه متوسط و بالاتر قرار داشت. زندگی دانشجویی تحت تاثیر سرمشق سیاسی، صنفی و مدیریتی و زیر نفوذ عجیب مطالبات ناسیونالیستی، استقلال‌خواهی و ملی شدن نفت بود. چه در جریان به قدرت رسیدن دکتر مصدق و چه بعد از کودتای 28 مرداد، نقش پررنگ دانشجویان را در راستای حمایت از دولت مردمی دکتر مصدق می‌توان دید، که در این میان واقعه 16 آذر نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. مسئله‌ها بیشتر از تعارض‌ها و چالش‌های درون حکومت (میان دربار، دولت ملی و ...) ناشی می‌شد و گرایش دانشجویان به مشارکت در مدیریت سیاسی و برنامه‌ریزی و اداره کشور متمایل شده بود.
برخلاف تصوری که در برخی از دیدگاه‌ها وجود دارد که جنبش دانشجویی به محاق رفته و دچار رکود شده، بنده معتقدم جنبش دانشجویی در مرحله دگردیسی جدیدی است و از فضای صرفاً سیاسی به یک فضای بسیار گسترده‌تر یعنی فضای اجتماعی نقل‌مکان می‌کند و در این فضا از همه ابعاد یک جنبش اجتماعی بهره‌مند می‌شود. من تصورم این است اگر این جنبش بتواند هوشمندانه مدیریت بکند، عرصه‌های مختلف فضای اجتماعی به کاهش هزینه فعالیت‌هایش کمک می‌کند. به‌هرحال در گذشته تاریخی ما همواره چهره انقلابی جنبش دانشجویی بر چهره اصلاحی آن غلبه داشته، اما امروز جنبش دانشجویی به یک فضای گفتمانی متکی بر اصلاح امور وارد شده و طبیعتاً ارتباطش، تعاملش و کنشش با گذشته متفاوت است.
امروز باید این جنبش به سمت آموزش بیشتر، درک مناسبات و تحولات جنبش‌های اجتماعی، استفاده حداکثری از فضای الکترونیکی و درعین‌حال پوشش دادن جامعه وسیع دانشجویی حرکت کند. امروزه ما با بیش از 5/4 میلیون دانشجو مواجهیم، بنابراین جنبش‌های اجتماعی ما می‌توانند مخاطبان بسیار گسترده‌ای را نسبت به گذشته داشته باشند. لذا اگر جنبش دانشجویی ما بتواند این را به‌درستی شناسایی کند و ابعاد اجتماعی وسیع‌تری پیدا کند، می‌تواند هزینه فعالیت‌هایش را کاهش دهد.
 

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید