حساب و کتاب اصولگرایانه برای انتخابات ۱۴۰۰

اصولگرایان که شیرینی پیروزی انتخابات ۹۸ و تصاحب همه کرسی‌های مجلس حسابی زیر دندانشان مزه کرده افق را برای رسیدن به پاستور روشن‌تر می‌بینند و می‌خواهند هر طور شده قرعه انتخابات ۱۴۰۰ را هم به نام خود بزنند اما با کدام آرایش سیاسی؟

به گزارش امیدنامه به نقل از  خبرآنلاین، در حالی که در هر کوی و برزنی صحبت از انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست، این طرف در همین مرزهای داخلی بحث انتخابات ۱۴۰۰ حسابی نَقل و نُقل محافل سیاسی چپ و راست شده است. هرچه باشد تا نبرد انتخاب سیزدهمین دولت و هشتمین رئیس جمهور کمتر از ۷ ماه  فرصت باقی مانده  و حالا اصولگرایان از یک‌سو و اصلاح‌طلبان از سوی دیگر سخت مشغول برانداز داشته‌ها و نداشته‌هایشان هستند تا بتوانند بر اساس آن یک نقشه انتخاباتی دست و پا کنند و برنامه‌هایشان را روی همان ریل به پیش ببرند؛ در این میان اصولگرایان که  شیرینی پیروزی  انتخابات ۹۸ و تصاحب همه کرسی‌های مجلس حسابی زیر دندانشان مزه کرده  افق را برای رسیدن به پاستور روشن‌تر می‌بینند و می‌خواهند هر طور شده قرعه انتخابات ۱۴۰۰ را هم به نام خود بزنند؛ هرچند به نظر می‌رسد اصلاح‌طلب‌ها هم چندان دست روی دست نگذاشته‌اند اما با همه این تفاسیر در اردوگاه راست برو و بیای بیشتری به چشم می‌خورد.

از سنتی‌ها گرفته تا پایداری و نواصولگرایان همه عزم‌شان را جزم کرده‌اند تا در این میدان بهترین را از نظر خود به میدان بفرستند و شاید شرایط مانند اسفند ماه هم به کمک‌شان آمد و دست به دست هم داد تا  از این آب ماهی‌ دلخواهشان را صید کنند اما سوال این جاست این صید ماهی با کدام آرایش حزبی همراه خواهد شد؟

کارنامه‌ای با نمره‌های قرمز 
سال ۹۲ و یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری را می‌توان نقطه آغاز تغییرات در صفحه شطرنج سیاست از جمله اصولگرایان دانست. آنها وقتی با چندین کاندیدا در کارزار یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری صف کشیدند که اتفاقا هیچکدام حاضر نشدند عرصه را به نفع دیگری ترک کنند و مهمتر از همه وقتی تلفن‌های آیت‌الله مهدوی کنی (دبیرکل مجمع روحانیت مبارز) از سوی برخی کاندیداها بی‌جواب ماند جامعه روحانیت مبارز از آن محوریت همه جانبه‌اش در اردوگاه اصولگرایان یک گام عقب نشست.

حالا راستی‌ها به فکر افتاده بودند تا هر طور شده ساز و کاری دست و پا کنند تا بتوانند چتر وحدت را هم بر سر اصولگرایان به پا کنند برای همین در انتخابات ۹۴ کمیته ۱۵ نفره یا همان ۸ + ۷ را راه انداختند و مشعل را به دست حدادعادل دادند اما این کمیته راه به جایی نبرد و انتقادات شروع شد. انتخابات  ۹۴ را که اصولگرایان ۳۰ بر هیچ به رقیب واگذار کردند دیگر عزم‌ها جزم شد تا هر طور شده در انتخابات ۹۶ جبران مافات شود و برای همین کنگره ۳۰۰۰ نفره اصولگرایان باز هم همراه با لیدری حدادعادل پروژه دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری را به دست گرفت و با اینکه نسبت به گذشته توفیق بیشتری به دست آورده بود اما در نهایت توانست ۱۶ میلیون رای راهی سبد اصولگرایان کند که البته برای رفتن به خیابان پاستور کافی نبود و ابراهیم رئیسی کاندیدای این جریان نتوانست پیروز میدان باشد.

 

و حالا همه چشم‌ها به انتخابات اسفند ۹۸ دوخته شد. بعد از یازدهمین انتخابات مجلس با وجود آنکه پیروزی فراگیری نصیب جریان راست شده بود اما لیستی که درسایه لیدری حدادعادل سکان قوه مقننه را به دست گرفته بود در همان آغاز کار آنقدر حواشی در کارنامه‌شان نشست که به جای رضایت، موج انتقادات را درباره حساب و کتاب حدادعادل برای معرفی این لیست افزایش داد. انتقاداتی که بخشی از آن از سوی طیف سنتی اصولگرا چون جامعه روحانیت و جبهه پیروان مطرح شد.چه آنکه شورای وحدت که تاکید داشت روحانیت اصولگرا بخشی از سازوکار تصمیم گیری این شوراست در نهایت بنا به روایت ها با نفوذ حدادعادل کنار زده شد و تنها جایگاه مشورتی یافت. جایگاهی که گلایه روحانیت اصولگرا را به دنبال داشت. گلایه ها اما با پایان یافتن انتخابات پایان نیافت و حتی سبب شد تا جامعه روحانیت اینبار جدی تر از قبل عزم خود را برای نقش آفرینی در انتخابات ۱۴۰۰ جزم کند.

مصباحی‌مقدم در روایت ائتلاف انتخاباتی سال ۹۸ با کنایه به رفتار حدادعادل می‌گوید: «دوستان ما در جریان انقلابی احساس می کنند که مستغنی شده اند و این مستغنی شدن؛ آنها را به این سمت سوق داده است که ما مراجعه حداقلی داشته باشیم و بنا را بر این گذاشته‌اند که اگر نیاز به داوری شد، جامعه روحانیت را وارد کنند. در ماجرای انتخابات اسفندماه به این دلیل که تصمیمات به صورت دقیقه نودی اتخاذ شد، فرصتی پیش نیامد که به سراغ جامعه روحانیت مبارز بیایند؛ شاید دلیل این عدم رجوع نداشتن زمان برای داوری بود و شاید هم شاید بخش مهمی از این مجموعه قبول نداشت که جامعه روحانیت باید برای داوری وارد شود»

تشکل جدید زیر چتر ریش‌سفیدان
سه دوره انتخابات و انتقاداتی که روی هم انباشته شد بعید است دیگر فرصتی در اختیار لیدرهای جوان بگذارد تا دوباره سکان انتخابات را اینبار در سال ۱۴۰۰ به دست بگیرد انتخاباتی که سرنوشت‌ساز است و اگر این کرسی را به دست بیاورند دیگر قدرت را تمام و کمال در اختیار دارند برای همین ریش سفیدان اصولگرا آستین‌ها را بالا زدند تا اینبار خود امور را به دست بگیرند.

« ما می‌خواهیم با ساماندهی کار تشکیلاتی و ایجاد ارتباط منسجم و تعریف‌شده، همه اضلاع و جریان‌های همسو با نیروهای انقلابی و ولایی و ارزشی را تجمیع کنیم.» این را مصطفی پورمحمدی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز وقتی دومین نشست این تکل با احزاب سیاسی اصولگرا برگزار شد به زبان آورد. موضوعی که شاید آغازگر دوره رنسانس در اصولگرایان باشد یعنی بازگشت به همان زمانی که جامعتین محور وحدت در جناح راست بود.»

البته انتقاد به جامعه روحانیت مبارز هم کم نبود و گاهی حتی لفظ «پدرخوانده» یا «آقابالاسر» برای آنها به کار برده می‌شد موضوعی که حتی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز برای جلب نظر نو اصولگرایان به آن واکنش نشان داد و گفت: « جامعه روحانیت هدفش حاشیه‌نشینی نیست اما ما پدرسالار نیستیم و قصد آقابالاسر بودن نداریم.»

 

عزم جامعه روحانیت برای حضور همه جانبه در انتخابات تنها به اظهارات دبیرکلش ختم نشد و مصباحی مقدم سخنگوی این تشکل از ایجاد یک ساز و کار جدید اینبار به فرماندهی جامعه روحانیت مبارز خبر داد. او گفت: «جامعه روحانیت مبارز هم‌اکنون در حال شکل دادن ساختاری است که ماندگار باشد و برای هر انتخابات تغییر نکند. البته این ساختار را با موافقت و مشارکت جریان‌های سیاسی هم‌سو شکل می‌دهیم. در این راستا، یک هیات‌ عالی خواهیم داشت؛ یعنی نهادی شکل خواهد گرفت که تمام جریانات سیاسی مرتبط را پوشش بدهد. البته هنوز عنوان آن مشخص نیست اما بنابر پیشنهاد احزاب، قرار است ۵ نفر به نمایندگی از هر حزب برای عضویت در این تشکل معرفی شوند. »

موتلفه؛ پیر راه انتخابات
در کنار احزاب تشکل‌های جناح راست موتلفه‌ای‌ها یکی از بیش‌فعالان جریان انتخابات محسوب می‌شوند جناحی که تقریبا در همه انتخابات‌ها به ویژه انتخابات ریاست جمهوری کاندیدایی برای معرفی داشته است. این بار هم به نظر می‌رسد برای ۱۴۰۰ فکرهایی در سر دارند.  اسدالله بادامچیان دبیر کل این حزب در گفت‌وگویی گفته است؛ «ما به دنبال استقرار یک دولت حزبی موتلفه اسلامی با نامزد اصلح و ارجح از بین همه نامزد هایی که مطرح می‌شوند، هستیم. او در پاسخ به این سوال که آیا امکان دارد که بار دیگر مصطفی میرسلیم کاندیدای حزب موتلفه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شود، تصریح کرده؛ «باید صبر کنیم و ببینیم که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مشخص شوند. از سوی حزب موتلفه اسلامی فارغ از اینکه کاندیدای مورد نظر حزبی و یا غیر حزبی باشد در صورتی که نامزد معرفی شده، برای اداره گام دوم انقلاب مناسب تشخیص داده شود مورد حمایت موتلفه قرار می‌گیرد.»

البته موتلفه‌ای‌های هیچ گاه این شانس را نداشتند که نامزد حزبی‌شان در انتخابات پیروز شود،  اینکه موتلفه با معرفی نامزد حزبی در انتخابات ۱۴۰۰ چه مقدار شانس دارد را شاید بتوان با نگاهی به آمار دوره‌های قبلی ریاست جمهوری فهمید. کمترین میزان آرای این حزب حدود نیم درصد بوده و بیشترین میزان آن به کمتر از پنج درصد می‌رسد. اما در این میان به نظر می‌رسد اگر آنها مایلند فردای انتخابات ۱۴۰۰ جشن پیروزی بگیرند باید راه دیگری انتخاب کنند. راهی که قبلا نیز آزموده اند؛ پیروزی‌های موتلفه به انتخابات‌هایی برمی‌گردد که با یک جریان سیاسی کلان وارد همکاری شده است، مانند همراهی با حزب جمهوری بر سر ریاست جمهوری محمدعلی رجایی یا هاشمی رفسنجانی در سال ۶۸.

فعال شدن حلقه پایداری
پایداری‌های یا همان «بچه شلوغ‌کن‌های اصولگرا» را اگر مهمترین معضل جناح راست بخوانیم بیراه نگفته‌ایم؛ تشکلی که حاضر به اطلاعت بی‌چون و چرا نیست و تا امتیازش را در انتخابات نگیرد از مواضعش کوتاه نمی‌آید؛ اتفاقی که در جریان انتخابات ۹۸ پیش آمد و اصولگرایان سنتی را وادار کرد تا در دقیقه ۹۰ لیست بسته شده را تغییر دهند و برای جلب رضایت آنها وزنه پایداری را در تعداد کرسی‌های مجلس افزایش دهند.

حالا هرچه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم تحرکات آنها برای انتخابات بیشتر می‌شود و این روزها پالس‌هایی هم به اصولگرایان نشان داده‌اند یا شاید بهتر است بگوییم سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن در دستور کار قرار گرفته است و شاهد این ادعا هم حرف‌های مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری است. او می‌گوید: «  پایداری چند روز پیش جلسه مجمع عمومی داشت. اعضای جدید شورای مرکزی انتخاب شدند نیروهای جوان و انقلابی هم آمدند. ما به دنبال تعامل و هم فکری با دیگران و گروه‌های انقلابی هستیم لکن تصور می‌کنم بحث‌های اصولگرایی و اصلاح‌طلبی با آن صورتی که در گذشته وجود داشته است، بعید می‌دانم مطرح باشد. باید قدری افق نگاهمان را بالاتر ببریم و کلان‌تر به موضوعات نگاه کنیم.»

با این تفاسیر هیچ شکی نیست که اصولگرایان به دنبال بازگرداندن کرسی ریاست جمهوری بعد از ۸ سال هستند اما باید دید آیا برای رسیدن به آن قرار است گرد ریش‌سفیدان جمع شوند یا باز این نواصولگرایان هستند که تکلیف را روشن می‌کنند.

افزودن نظر جدید