شمشیر دو لبه اسد

یک کارشناس مسائل سوریه گفت: «در حال حاضر چشم انداز خیلی شفاف و روشنی در مورد آینده سوریه مشاهده نمی شود. یعنی تاکنون معادله نظامی به نفع هیچ کدام از طرفین شکسته نشده است؛ لذا شاید صحبت از خطرات آتی گروههایی که اکنون مسلح می شوند زود باشد.»

به گزارش امید به نقل از فرارو،در روزهای گذشته بحران سوریه دستخوش تحولات جدیدی شد. از قرار گرفتن جبهه النصره در لیست گروههای تروریستی توسط آمریکا و بیعت القاعده با جبهه النصره تا تسلیح عشایر سنی توسط اسد برای مقابله با معارضین بخشی از تحولات بحران سوریه در روزهای گذشته بوده است. درباره تحولات اخیر سوریه با مرتضی نعمت زاده گفتگو کرده ایم که در ادامه می آید.

مرتضی نعمت زاده رایزن فرهنگی پیشین ایران در این ارتباط گفت: «در یک مقطع زمانی خاص مسئله بسیج نیروهای القاعده به سمت سوریه همزمان هم سیاست آمریکا و هم سیاست عربستان بوده است.»

وی ادامه داد: «از یک سو آمریکا در صدد بود نیروهای القاعده موجود در افغانستان، کشورهای خلیج فارس به خصوص عربستان و نیز کشورهای شمال افریقا و حتی اروپا را با انگیزه های جنگ مقدس و مقابله با یک نظام لائیک به سمت سوریه هدایت کند و به این ترتیب فضای امنی در مناطق و حوزه های نفوذ آمریکا ایجاد و بازسازی کند.»

نعمت زاده تصریح کرد: «همچنین آمریکا در پی آن است که گفتگوهای صورت گرفته میان آمریکا و طالبان منجر به خروج تدریجی القاعده از افغانستان شود.»

وی افزود: «از سوی دیگر عربستان همواره در صدد است القاعده را از عربستان که مرکز فکری این جریان است به لحاظ امنیتی دور کند و لذا صدور القاعده به سوریه و عراق یکی از سیاست هایی است که این کشور از طریق کمک های مالی غیرمستقیم موسسات خیریه عربستانی اجرا می کند.»

وی تاکید کرد: «بنابراین در یک برهه زمانی خاص، سیاست آمریکا و عربستان بر جمع آوری القاعده در سوریه بوده تا از این طریق هم فضای امنیتی کشورهای تحت نفوذ آمریکا تامین شود و هم نیروهای القاعده که در کشورهای مختلف پراکنده هستند در یک کشور متمرکز شده تا در جنگ میان نظام سوریه و القاعده هر دو تضعیف شده و به نوعی از بین بروند.»

این کارشناس مسائل سوریه اظهار کرد: «حال که نیروهای القاعده و جبهه النصره در سوریه تجمیع شدند به نظر می رسد موضع آمریکا در مقابل القاعده تغییر یافته که در واقع به این دلیل است که به نحوی معادله قدرت در سوریه را از دست القاعده و نیروهای سلفی خارج کرده و آن را به دست نیروهای تحت حمایت خود (ائتلاف ملی سوریه) بسپارند و بدین وسیله ارتش آزاد سوریه را که با ائتلاف اعلام هم پیمانی کرده در مقابل جریان النصره تقویت کنند.»

وی تصریح کرد: «بنابراین در اینجا یک نقطه تضاد میان آمریکا و القاعده شکل گرفته که به نظر من با شدت گرفتن رویارویی میان گروههای لائیک با جریان سلفی تندرو، الظواهری هم وارد میدان شده و این بسیج عمومی را تقویت خواهد کرد.»

نعمت زاده درباره اعتراض معاذ الخطیب به آمریکا در قرار دادن جبهه النصره در لیست گروههای تروریستی و تاثیر این اختلاف بر حمایت های آمریکا از ائتلاف ملی سوریه گفت: «من معتقدم معاذ الخطیب به این دلیل آورده شده که یک چهره اسلامی متعادلی به ائتلاف ملی سوریه داده شود.»

وی با بیان اینکه معاذ الخطیب نیامده تا نیروهای تندرو اسلامی و سلفی ها قدرت را در دست بگیرند گفت: «لذا اعتراض معاذ الخطیب تاثیری در کل معادله ندارد؛ کما اینکه تاکنون اعتراضات و تهدید به استعفاهای وی نتوانسته تغییری در روند کلی تحولات داشته باشد.»

این کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: «بنابراین بحثی که وجود دارد این است که آمریکا خواهان تقویت گروههای معارض است به شرطی که این تقویت، معادله را به نفع گروههای سلفی تندرو تغییر ندهد؛ بلکه موقعیت گروههای لائیک را در داخل و خارج سوریه تقویت کند.»

نعمت زاده درباره اقدام نظام اسد در تسلیح عشایر سنی در شرق سوریه بویژه در استان های دیرالزور و ارقه در جهت مبارزه علیه معارضین گفت: «به نظر من رویکردی که اخیرا نظام سوریه در پیش گرفته بسیار خوب، اما دیرهنگام بوده است. یعنی این اقدام (وارد کردن مردم به معادله مقابله با گروههای مسلح) می بایست زودتر صورت می گرفت.»

وی ادامه داد: «در واقع جنگی که علیه سوریه اتفاق افتاد به نوعی تکرار تجربه ای بود که مقاومت اسلامی در به کار بردن گروههای پارتیزانی و چریکی در مقابل ارتش کلاسیک رژیم صهیونیستی اجرا کرد و به همین علت در چند جنگ گذشته میان مقاومت (حماس و حزب الله) و رژیم صهیونیستی، مشاهده می شود ارتش اسرائیل که یک ارتش کلاسیک است در مقابل نیروهای پارتیزانی و مردمی مقاومت با شکست مواجه می شود.»

وی افزود: «جریان استکبار جهانی و ارتجاع منطقه قصد داشتند همین تجربه را در مورد سوریه اجرا کنند و برخی نیروهای پارتیزانی را در مقابل ارتش کلاسیک سوریه قرار دهند که اگر بخواهیم ارزیابی منصفانه ای داشته باشیم، ارتش سوریه ظرف 2 سال گذشته در مقابل این جریان، مقاومت بسیار خوبی داشته است.»

این کارشناس مسائل سوریه گفت: «اما واقعیت این است که نیروی پارتیزانی را نمی توان با ارتش کلاسیک شکست داد. لذا ورود نیروهای مردمی که اخیرا در دمشق صورت گرفت یک اقدام بسیار خوب بود که این تجربه اکنون به نحوی در سایر استان ها هم دنبال می شود که البته ممکن است آسیب هایی هم در پی داشته باشد.»

وی تصریح کرد: «به هرحال در چنین شرایطی امکان اشتباه هم وجود دارد اما در مجموع این اقدام نظام سوریه اقدام خوبی است و اگر گسترش پیدا کند خواهد توانست معادله نظامی را به نفع نیروهای دولت سوریه تغییر دهد.»

نعمت زاده در پاسخ به این سوال که آیا این روند کشور سوریه را به سمت ملوک الطوایفی شدن پیش نمی برد؟، گفت: «در حال حاضر چشم انداز خیلی شفاف و روشنی در مورد آینده سوریه مشاهده نمی شود. یعنی تاکنون معادله نظامی به نفع هیچ کدام از طرفین شکسته نشده است؛ لذا شاید صحبت از خطرات آتی گروههایی که اکنون مسلح می شوند زود باشد.»

وی تصریح کرد: «اما طبیعی است که اگر این اقدامات به خوبی مدیریت نشود ممکن است در آینده مشکلاتی را ایجاد کند؛ هرچند تهدید اینها کمتر از تهدید گروههای مسلح کنونی است که از خارج مورد حمایت قرار می گیرند.»

نعمت زاده در پاسخ به این سوال که آیا این اقدام به نوعی شمشیر دو لبه ای نیست که اسد کشیده است؟، گفت: «البته باید توجه داشت شمشیرها همواره کاربرد دوگانه دارند. یعنی ممکن است هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی به کار بروند. لذا نتیجه کار به نوع مدیریتی است که نسبت به این شمشیر دو لبه به کار برده می شود.»

رایزن فرهنگی پیشین ایران در سوریه در پایان تصریح کرد: «لذا می توان گفت اقدام اسد در تسلیح مردم، شمشیر دولبه ای است که اگر درست مدیریت شود قطعا به نفع مردم سوریه خواهد بود و اگر به خوبی مدیریت نشود مانند همه ابزار و ادوات دیگر می تواند آسیب هایی را هم در پی داشته باشد.»

افزودن نظر جدید