- کد مطلب : 8559 |
- تاریخ انتشار : 5 مرداد, 1394 - 10:45 |
- ارسال با پست الکترونیکی
ماجرای مراجعه خواهر مشایی به یک وکیل برای دفاع از پسرش که متهم به فساد مالی بود
در جریان اختلاس سه هزار میلیاردی خانمی به دفترم آمد و از من خواست تا وکالت پسرش را که به جرم اختلاس زندانی شده بود به عهده بگیرم. به او گفتم اگر پسر شما رشوه گرفته، به او توصیه میکنم قبل از صدور کیفرخواست مبلغ اختلاس را برگرداند تا به حبس محکوم نشود. به او گفتم من با این شرط وکالت پسر شما را به عهده میگیرم؛ در غیر اینصورت خیر؛ حتی اگر میلیونها تومان پول به من بدهید.
او در پاسخ گفت شما میدانید من کی هستم؟ گفتم خیر. گفت من خواهر مشایی هستم. او شرط من را پذیرفت و من نیز وکالت پسرش را به عهده گرفتم و از او تا مرحلهای دفاع کردم، تا اینکه پس از مدتی به متهم گفتند بدون وکیل بیا به دادگاه تا قضیه را حل کنیم. نخواستند من به عنوان وکیل در پرونده حضور داشته باشم. خیلی تلاش شد که پرونده پسر خواهر مشایی را به مشایی نسبت بدهند، در صورتی که پسر خواهر مشایی کاملاً غیرسیاسی بود.
افزودن نظر جدید