- کد مطلب : 9161 |
- تاریخ انتشار : 15 مهر, 1394 - 11:36 |
- ارسال با پست الکترونیکی
قم عليه "تندروها"
این بار تیغ افراطیگری به کلاس درس آیتالله جوادیآملی میرسد. مرجع تقليدي که ششم آذر ٨٨ آخرین خطبه نمازجمعه خود را خوانده و از این سمت استعفا میدهد.
اين هفته کلاس درس آیتالله جوادیآملی که به گفته شاگردانش ٣٠ سال بود تعطیل نشده بود، با حضور طلاب معترض به برجام تعطیل شد. ماجرائی که واکنش آیتالله مکارمشیرازی را هم در پی داشت و از این اتفاق که به گفته او «مخدوششدن شأن مرجعیت است» زبان به گلایه گشود.
اما اصل ماجرا چه بود؟ حجتالاسلام حسین اشرفی از مرتبطین دفتر آیتالله جوادیآملی، در گفتوگو با «شرق» به نقل از حسین آزادی از شاگردان آیتالله، به روایت روز حادثه پرداخته است. به گفته اشرفی، آیتالله بعد از آنکه متوجه میشود، عدهای برای اعتراض به محل درس او آمدهاند، از حضور در کلاس خودداری میکند و اینگونه کلاس درس او ظاهرا برای نخستینبار تعطیل میشود. ماجرا از تلاش حدود ٤٠ یا ٥٠ نفر از طلاب جوان قم که حجتالاسلام اشرفی آنها را «طلبههای داغ و افراطی» میداند، برای برگزاری تحصن، در اعتراض به برجام آغاز میشود؛ تحصن به رهبری سیدی که نام او را نمیبرد، اما میگوید او از چهرههای آشنای قم است که قبلا هم در چنین تحرکاتی حضور داشته است.
تحصنی که قرار بود، همزمان با تجمع و تحصن افراطیها در مقابل مجلس در تهران کلید بخورد. به گفته اشرفی، این عده از روز جمعه برنامه داشتند که در شبستان مسجد اعظم قم، در اعتراض برجام تحصنی را ترتیب دهند، اگرچه موفق نمیشوند. آنها روز شنبه هم تلاشی را برای شکلگیری تحصن آغاز میکنند که با مداخله نیروی انتظامی متفرق میشوند. این گروه به رهبری همان سید، روز یکشنبه هفته جاری در اعتراض به رفتار نیروی انتظامی، به تمام کلاسهای درس حوزه در مسجد اعظم میروند و قصد دارند اعتراض خود را به گوش مراجع برسانند.
به گفته حجتالاسلام اشرفی، به کلاس درس آیات مکارم شیرازی و نوریهمدانی هم میروند. اشرفی در ادامه میگوید: «اما آقایان اجازه ندادند که آنها كلاس را به هم بریزند و به آنها گفتهاند که اینجا کلاس درس است، تفرقه ایجاد نکنید». گروه معترض در ادامه تصمیم میگیرند به کلاس درس تفسیر آیتالله جوادیآملی هم بروند که ساعت ١١ برگزار میشود. به گفته اشرفی، سرپاسدار آیتالله با بیسیم به او اطلاع میدهد که معترضان چنین بنایی دارند. بعد هم همان فرد خطاب به جمعیت و شاگردان اطلاع میدهد که حاجآقا برای کلاس درس نمیآیند. اشرفی میگوید: «اینگونه نبود که سر کلاس درس ایشان بخواهند اختلال ایجاد کنند. ظاهرا به ایشان اطلاع داده بودند و آقای آملی هم سرش برای این ماجراها درد نمیکرد و نیامد. درواقع از باب پیشگیری نیامد». به گفته اشرفی، روز بعد از آن آیتالله مکارمشیرازی، نسبت به این موضوع موضعگیری کرده و میگوید درست نیست بهخاطر این حرکتها کلاس درس مراجع تعطیل شود.اشرفی در پاسخ به این احتمال که گروه طلاب از جانب آیتالله مصباح یا جریان پایداری تحریک شده باشند هم به «شرق» گفت: ممکن است و علیالقاعده باید اینگونه باشد، اما مطمئن نیستم که بخواهم با قاطعیت پاسخ بدهم.
اعتراض دوباره آیتالله مکارم
آیتالله مکارم اگرچه فردای تحرک برخي طلبهها نسبت به اقدام آنها اعتراض کرده بوده، اما یکبار دیگر یعنی روز گذشته در دیدار با فرمانده نیروی انتظامی کشور یعنی حسین اشتری، نسبت به این موضوع اعتراض میکند. او در پایان این دیدار، خطاب به فرمانده نیروی انتظامی قم که در آن جلسه حضور داشته به حادثه رخداده در مسجد اعظم که منجر به تعطیلی درس آیتالله جوادیآملی شد اشاره کرده و میگوید: باید این حادثه را زودتر جمع میکردید تا به تعطیلی درس یک مرجع تقلید کشیده نشود.
فرمانده انتظامی استان قم رعایت شأن طلاب را علت تأخیر در برخورد عنوان کرد که در ادامه آیتالله مکارم شیرازی بر این نکته اشاره داشت که رعایت شأن طلاب و عدم برخورد بهموقع برای جمعکردن این حادثه منجر به خدشهدارشدن شأن بزرگتری شد.
منظور آیتالله مکارم، از مخدوششدن شأن بزرگتر، تعطیلی درس آیتالله است. موجی از افراطیگری که ظرف چند سال گذشته در قم تحرکاتی را آغاز کرده است. شاید مبدأ آن را بتوان سال ٨٥ و اخلال در سخنرانی آیتالله هاشمیرفسنجانی دانست. هاشمی به مناسبت ١٥ خرداد آن سال، در شبستان امام خميني حرم حضرت معصومه(س) در حال سخنرانی بود که در ميانههاي سخنراني او یک روحانی با فرياد نظم مراسم را بههم زد. همین موضوع منجر به درگيريهاي پراكنده فيزيكي در ميان حاضران شد. هاشمی مجبور شد سخنان خود را نيمهكاره رها کند و حرم را ترك كند. در جریان آن رویداد، دادگاه ویژه روحانیت با صدور حکمی، متهمان حادثه ١٥خرداد قم را به زندان، شلاق، اخراج از قم و منع اشتغال در مشاغل علمی و حوزوی محکوم کرد. سه روحانی جوان که یکی از آنها از شاگردان آیتالله مصباح و نیز از نویسندگان نشریه پرتو سخن بود. هاشمی اما در نامهای به دادگاه اعلام کرد که از حق شخصی خود گذشته است و نمیتواند به حبس کسی رضایت بدهد.
سال ٩١ هم رویداد مشابهی برای علی لاریجانی نماینده قم و رئیس مجلس اتفاق افتاد. لاریجانی در ٢٢ بهمن آن سال قرار بود که در شبستان امام خمینی حرم حضرت معصومه(س)، به سخنرانی بپردازد که این مراسم با پرتاب مهر و اشیای دیگر نیمهکاره میماند. بعد از آن با دستور رئیس مجلس، کمیتهای در کمیسیون امنیت ملی مجلس متشکل از دواتگری، جهانگیرزاده، بروجردی، حقیقتپور و نقویحسینی تشکیل شد که نتیجه تحقیقات این کمیته، علاوه بر قرائت در صحن علنی مجلس به دستگاه قضائی ارجاع داده شد. یک سال بعد، دواتگری در گفتوگو با خانه ملت آنها را افراطیون حلقه پرتو نامیده بود.
اما این بار تیغ افراطیگری به کلاس درس آیتالله جوادیآملی میرسد. مرجع تقليدي که ششم آذر ٨٨ آخرین خطبه نمازجمعه خود را خوانده و از این سمت استعفا میدهد. او در آن خطبه درباره علت استعفای خود چنین میگوید: «خداوند فرموده است كه اگر مردم مشكلی داشتند، به نماز پناه برده و مشكل خود را برطرف كنند، مردم صدها مشكل دارند كه باید این را امامجمعه بیان كند و اگر بیان كرد و مشكل مردم رفع شد، نشانه این است كه خوب بیان كرده، اما اگر مشكل مردم رفع نشد، امامجمعه نتوانسته است مطلب را خوب بیان كند. اگر در اقامه نماز جمعه بنده اين مشكل نيز بوده است از همگان عذرخواهي ميكنم».
همزمانی این استعفا با حوادث بعد از انتخابات آن سال،حاشیهها و تفسیرهای گوناگونی به همراه داشت. او البته درسال ٨٤ هم به تیغ افراطیها دچار شده بود. آیتالله در انتخابات آن سال رأی خود را در حمایت از هاشمی در مقابل احمدینژاد به صندوق میاندازد. به گزارش سایت بهارنیوز، همین موضوع سبب میشود با تجمع در مسجد او، شعار «...حیا كن هاشمی را رها كن» سر دهند. جوادیآملی روحانی آرامی است که به دلیل درسهای اخلاق خود و پخش آن در صداوسیما معروف است. او همین آرامش را در مقابل محمود احمدینژاد هم حفظ کرد. در فیلمی که بعدها منتشر شد، آن هنگام که محمود با شور و شعف خاصی از اولین حضور و سخنرانیش در سازمان ملل برای او سخن میگفت و او فقط سری به نشانه گوشدادن تکان میداد. درباره مواضع سیاسی آیتالله بهصراحت نمیتوان اظهارنظر کرد؛ چراکه او سعی کرده است میانه را نگه دارد و در برخی موارد هم مثل همین تحصن اخیر ترجیح داد تا از حضور خودداری کند. تحصن و اعتراضی که در قم شکل گرفت و در تهران هم بعد از شش روز به کار خود پایان داد. تحصنی که به گفته غروی، به دستور مقامات ارشد نظام پایان یافت.
افزودن نظر جدید