وی ادامه داد: گزاره اول این بود که دعوا امری نامناسب است، این جمله برای مردم ایران جمله مناسبی است، زیرا مردم ایران دعوا را دوست ندارند. گزاره دوم این است که نیاز است که بده بستانی صورت بگیرد اگر مذاکره ای صورت می گیرد. برای درک این موضوع لازم نیست که شما دکترای روابط بین الملل داشته باشید. این مثال در فروشگاه ها هم میتوان متوجه شد که باید سر یک قیمتی به توافق برسید وگرنه معامله ای صورت نمیگیرد.
او در ادامه تاکید کرد: گزاره سوم هم این است که آنها تاکید داشتند که ما زبان دنیا را بلد هستیم یا اینکه ما بلد هستیم مذاکره بکنیم، از این جهت چه کسی باید این کارهارا انجام بدهد؟ قطعا یک آدمی مثل دکتر ظریف. چون همین اصولگراها گفتند که امثال چنین افرادی غرب گرا هستند، در نتیجه همان فرد غرب گرا باید برود و صحبت کند. نباید فردی برود که فقط میتواند بیانیه بخواند یا خیلی حزب اللهی است.
او در پایان گفت: زمانی که در حوزه سیاست به این موارد ابتدایی توجه نمیشود، نامزدی رأی میآورد که مردم حرف او را متوجه میشوند و به نوعی با این ایده هایی که الان عرض کردم ارتباط برقرار می کنند.
افزودن نظر جدید