در حاشیه جُنگ‌های بی‌رمق تلویزیون ویژه شب یلدا

شهورند نوشت: بیایید فرمول جشن‌های تلویزیونی را یک‌بار بنویسیم؛ «یک عدد مجری با لباس‌های شیکِ مناسب مراسم عروسی، یک دانه دکور پرطمطراق یا با شکوه‌نما(!)‌ با مشکلات متعدد در نورپردازی، مقداری مهمان قابل پیش‌بینی که از شبکه‌ای به شبکه دیگر بروند (حتما حسام نواب‌صفوی و مهران غفوریان هم باشند)، تعداد متناسبی خواننده برای پر کردن برنامه و تزریق شادی و خوشحالی در مخاطب (حجت اشرف‌زاده حتما باشد)، برای مزه‌دار کردن هم مقدار لازمی مهمان مدیرپسند کافی است که به جشن تلویزیونی به اندازه کافی عمق بدهند...» این،‌ بیان اغراق‌آمیزی چیزی است که نه تنها در یلدای گذشته که در همه جشن‌ها و جنگ‌های تلویزیونی در این سال‌ها شاهدیم. برای همین فرقی ندارد که به لحظات سال نو نزدیک می‌شویم یا در شب یلدا به‌سر می‌بریم، عید غدیر رسیده یا ایام دهه فجر است، کلیشه همان است که بود و تنها مجری‌ها و مهمان‌ها (تا حدودی) جابه‌جا می‌شوند! آیا هیچ ایده نو دیگری در کشکول برنامه‌سازان تلویزیونی وجود ندارد؟ چه کسی کیفیت محتوایی و اجرایی این برنامه‌ها را تایید می‌کند و آیا هدفی -جز پر شدن آنتن- برای این برنامه‌ها می‌شود تصور کرد؟ گنج گمشده تلویزیون نه مشکلات مالی، که خلاقیت است. خلاقیتی که مخاطب را پای تلویزیون بنشاند و برای هر برنامه هدف معین و متفاوتی داشته باشد. گزارش صفحه ۱۴ را بخوانید که به همین موضوع پرداخته است.
 تلویزیون که مدت‌ها بود گفته می‌شد تدارک وسیعی برای موفقیت در ویژه‌برنامه‌های یلدا دیده، در شب موعود همه  تلاشش تا در رقابت با شبکه‌های   ماهواره‌ای سربلند از میدان خارج شود؛ اتفاقی که البته تا حدی نیز رخ داد؛ با کمک برنامه‌هایی که نسبت به‌ سال و سال‌های گذشته تفاوتی نکرده بود؛ با مجری‌هایی که گویی برنامه‌های مهم را به نام‌شان سند زده‌اند و میهمانانی اغلب تکراری و ساختاری بی‌اوج ‌و فرود، بی‌خلاقیت تصویری و در کل برنامه‌هایی با قالب یک مجله رادیویی...

خانه‌به‌خانه
حکایت میهمانان شناخته‌شده برنامه‌های تلویزیونی مدت‌هاست به یک‌جور دورهمی دوستانه تبدیل شده است؛ چهره‌هایی انگشت‌شمار که به‌واسطه محبوبیت، رابطه خوب با مجریان و تهیه‌کنندگان ویژه‌برنامه‌های مناسبتی تلویزیون یا هر دلیل دیگری پای ثابت شبکه‌های مختلف هستند و از این شبکه به آن شبکه می‌روند؛ که گاه این اتفاق جلوه‌ای مضحک پیدا می‌کند. این اتفاق را امسال نیز در ویژه‌برنامه‌های یلدا شاهد بودیم و میهمانانی مانند مهران غفوریان، بهنام بانی، حجت اشرف‌زاده و... را می‌دیدیم که تقریبا به تمام شبکه‌ها سرکی زده‌اند و تماشاگران تلویزیون را به فیض رسانده‌اند. مهران غفوریان که شب پیش از یلدا در برنامه خندوانه حاضر بود، فردای آن هم در برنامه رضا رشیدپور دیده شد و هم در برنامه حمید گودرزی تا هت‌تریک غفوریان را شاهد باشیم. یا حجت اشرف‌زاده که هم در برنامه فرمول یک به اجرای برنامه پرداخت و هم در برنامه یلدایی خندوانه؛ و جالب این‌که در هر دو برنامه نیز به اجرای زنده پرداخت. این حضور تکراری انتقاداتی را باعث شد؛ تا حدی که بهروز تشکر، مجری تلویزیون می‌گوید: «آخر مگر این افراد چقدر حرف برای گفتن دارند؟ این‌که چه بده‌وبستانی میان برخی از برنامه‌سازان یا مدیران میانی با این چهره‌های تکراری وجود دارد را نمی‌دانم، اما   اما بیچار بیننده!»

بازوبند آبی علی ضیا
فرمول یک علی ضیا که یکی از پرمیهمان‌ترین برنامه‌های تلویزیون بود، برای ایجاد رنگ و بوی یلدایی  سراغ طیف متنوعی از میهمانان رفته بود. مازیار فلاحی، فریدون آسرایی، حجت اشرف‌زاده، شجاع خلیل‌زاده، سیدجلال حسینی، وینفرد شفر آلمانی، عباس غزالی، افسانه بایگان، کتایون ریاحی و پسرش شماری از میهمانان این برنامه بودند که در این میان صحبت‌های مازیار فلاحی بیش از دیگر میهمانان شنیده شد که درباره این‌که آیا محمدرضا گلزار را به‌عنوان خواننده پذیرفته‌ یا نه، گفت: «من نباید او را بپذیرم. اگر مردم به کنسرت خواننده بروند و آثارش را گوش بدهند، یعنی او را پذیرفته‌اند.» بازی ضیا با فلاحی و یاها کاشانی که از آنها شعر فی‌البداهه می‌خواست نیز لحظه جذابی بود. شفر هم یکی از غافلگیری‌های علی ضیا بود که نه‌تنها به‌صراحت درباره شایعاتی در مورد نحوه مربیگری‌اش، دستمزد و حتی حضور خانواده‌اش در ایران حرف زد؛ که در اتفاقی بامزه علی ضیا را که به پرسپولیسی بودن معروف است، قانع کرد که با دستبند آبی برنامه را اجرا کند. در آخر هم می‌رسیم به صحبت‌های فریدون آسرایی که روی آنتن زنده از استاد شجریان یاد کرد: «من سن‌وسال‌دار هستم و دوستان محبت می‌کنند و به من استاد می‌گویند، اما من استاد نیستم و استاد بنده آقای شجریان هستند و تا وقتی ایشان هستند، جرأت نمی‌کنم روی خودم اسم استاد بگذارم. من فقط ته‌صدایی دارم.»
کرسی گرم ژیلا صادقی
روشن‌ترین شب ژیلا صادقی نیز در میزبانی از چله‌نشینان یلدا علاوه بر طراحی یکی از بزرگترین کرسی‌های ایران همراه با دکوری فاخر و به‌یادماندنی روی میهمانانی چون اشکان خطیبی، احسان خواجه‌امیری، کاوه آفاق، ژاله صامتی، کورش تهامی، کامبیز دیرباز، لاله اسکندری، فریدون آسرایی، گروه رستاک، لوریس چکناواریان و گیتی خامنه حساب باز کرده بود. در این بین، برنامه تنها مجری زن شب یلدا به‌دلیل انتقاد   یکی از مدیران   از لباس خانم مجری، جنجالی شد.

شب آرام رضا رشیدپور
رضا رشیدپور هم معروف است به دعوت زیاد میهمان در برنامه‌هایش که امسال این روند را در شب آرام هم ادامه داد و میزبان علی نصیریان، حجت اشرف‌زاده، فرهاد آئیش، مائده طهماسبی، رضا یزدانی، امید حاجیلی، مهران غفوریان، بهروز رضوی، شقایق دهقان، رضا شفیعی‌جم، کامبیز دیرباز و... بود که البته در این بین حافظ‌خوانی استاد نصیریان که به زیبایی ابیاتی را روی آنتن زنده خواند بیش از بقیه لحظات این برنامه دیده شد. از لحظات دیگر بامزه برنامه می‌توان به حضور کاکوش، قهرمان پارالمپیک و دخترش شه‌گل اشاره کرد که در این بخش رشیدپور برای به‌دست آوردن دل دختر خردسال کاکوش برایش شعر آهویی دارم خوشگله را خواند.

حمیدخان در اوج!
شب‌نشین با اجرای حمید گودرزی که در روزهای اخیر انتقادات زیادی از اجرای این بازیگر صورت گرفته، به‌سیاق دیگر برنامه‌های یلدایی امسال مالامال بود از نام‌های شناخته‌شده. بزرگانی چون شهلا ریاحی، اکبر عبدی، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز؛ موزیسین‌هایی چون حامد همایون و ایمو بند و بازیگران و ورزشکارانی چون مهران غفوریان، مرجانه گلچین، شنبم قلی‌خانی، کامبیز دیرباز، بهاره افشاری، رضا عنایتی و محمد انصاری بسته گفت‌وگوهای زنده و ضبط‌شده برنامه گودرزی را در شب یلدا و یک شب پیش از آن شکل داده بودند. گفت‌وگو با مهران غفوریان و کامبیز دیرباز از بهترین بخش‌های برنامه بود که در آن غفوریان از جراحی اخیرش گفت و از لاغرشدنش؛ که کَل‌کَل او با دیرباز لحظات جذابی ساخته بود.

گاف‌های یلدایی

جشن یلدای تلویزیون پر بود از گاف‌های دیده شده و نشده. این گاف‌ها با سوتی مشترک حمید گودرزی و یوسف تیموری در شب اول ویژه‌برنامه‌ها کلید خورد؛ جایی که در بخشی از برنامه که تصاویر افرادی نشان داده می‌شد تا میهمان برنامه نام آنها را بگوید، یوسف تیموری نتوانست نام محمدامین اسدی، بازیکن جوان پرسپولیس را بگوید و جالب آن‌که حمید گودرزی اصرار داشت که تصویر اللهیار صیادمنش، بازیکن جوان استقلال است. این آغاز گاف‌هایی بود که در ادامه با حسام نواب‌صفوی ادامه یافت و حتی تصویر کی‌روش را هم تشخیص نداد. قهر مهران غفوریان با رامبد جوان را هم در این راسته می‌توان جا داد و البته گاف دوباره گودرزی را که نام طارمی را پشت گوشی چهارمی شنیده بود و مدام روی آنتن از چهارمی پرسپولیس می‌گفت و کسی هم متوجه نمی‌شد منظورش چیست!

 

افزودن نظر جدید