- کد مطلب : 16242 |
- تاریخ انتشار : 24 آذر, 1396 - 22:41 |
- ارسال با پست الکترونیکی
دولت در برقراری ارتباط با افکار عمومی به شدت ناتوان است
به گزارش امیدنامه به نقل از جماران، کامبیز نوروزی در خصوص در مورد انتقادهایی که در فضای رسانه ای و افکار عمومی کشور به دولت بعد از ارائه لایحه بودجه بودجه به مجلس می شود گفت: دولت متاسفانه روز به روز در برقراری ارتباط با افکار عمومی ناتوان و ضعیف تر می شود. مسئله هم فقط به ضعف مفرط و مزمن تیم رسانه ای دولت مربوط نیست و موضوع خیلی عمیق تر از این حرف ها است. به نظر می رسد اولاً دولت اهمیت چندانی به افکارعمومی نمی دهد و ثانیاً زبان افکار عمومی را نمی دانند. آنها نمی دانند که چگونه باید در جهان رسانه ای شده امروز و در جامعه ی بسیار پیچیده و پر مساله امروز ایران، با افکار عمومی سخن بگویند.
وی در ادامه گفت : شاید بتوان گفت که در تمامی ادوار ریاست جمهوری در دوره های اخیر این میزان ضعف و بی برنامگی در برقراری ارتباط با افکار عمومی سابقه نداشته است. همین امر باعث شده که دولت در برابر دیده گاه های انتقادی مختلف مستاصل و منفعل بماند و نتواند بر افکار عمومی اثر گذارد .
بعد از انتشار لایحه بودجه 97 دیدگاه های انتقادی متعددی نسبت به این لایحه مطرح شده که حالا ممکن است بعضی انتقادها درست و بعضی نادرست باشد ، بحث در میزان درست بودن یا نبودن انتقادها نیست . مسئله این است که متاسفانه دولت نتوانسته است در برابر این انتقادها گفت و گوی متقابل برقرار و آن چیزی را که شایسته و درست می داند در افکار عمومی پخش کند. حال ممکن است این دیدگاه ها پسندیده شود یا نشود. آن چیزی که مهم است حضور دولت در عرصه ی گفت و گوی عمومی است. حضور دولت در عرصه گفت و گو های عمومی به دولت موجودیت و هویت می دهد. ممکن است گفتار دولت در بعضی جا ها مقبول نباشد و خیلی از افراد هم نپذیرند اما دولت با حضور در گفت و گوی عمومی موجودیت و وزن خودش را نشان می دهد.
وی در رابطه با پاسخ حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به انتقادها از بودجه موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی و استقبال وی از شفاف سازی، گفت : به نظر من در اینجا دولت است که باید در این باره توضیح دهد، چرا که این موضوع به طور مستقیم به موسسه تنظیم و نشر امام مرتبط نیست، بلکه این لایحه ای است که دولت آن را تقدیم مجلس کرده است و دولت است که باید در مورد آن به گفت و گو بپردازد. دولت باید یک برنامه و طرح معینی برای گفت و گو با افکار عمومی و مردم داشته باشد و به همه این انتقادها پاسخ دهد نه افراد دیگر
نوروزی همچنین افزود : این که رئیس جمهور در برابر دوربین تلویزیون مسائلی را می گوید که بسیاری از آنها مقبولیت هم پیدا نمی کند نشانگر موفقیت در سخن گفتن با افکار عمومی نیست. در واقع مخاطب انتقادها به بودجه، دولت است و این دولت است که باید پاسخ دهد نه دیگران؛ اما انفعال، بی برنامگی و ضعف مستمر دولت در 5 سال گذشته باعث شده است که دولت به طور کلی در عرصه ی گفت و گوی عمومی غایب باشد و این مسئله به شدت به دولت و کسانی که به دولت امید بسته اند لطمه می زند. این غفلتی بزرگ و شاید نابخشودنی باشد.
وی در ادامه با بیان این که در همین لایحه بودجه انتقادات دیگری هم مانند عوارض خروج از کشور مطرح شده است، اظهار کرد: جالب است که دولت در این موارد نمی تواند با مردم حرف بزند؛ این ناتوانی شگفت انگیز است و این بی اعتنایی به سخن گفتن متقابل با مردم است. مساله این است که دولت نمی تواند آنچه را که مایل است در جامعه منتشر کند و برای آن مقبولیت ایجاد کند و حداقل بخش هایی از جامعه را با خودش همراه کند.
وی در ادامه درباره حساس شدن فضای رسانه ای کشور در سال های اخیر به طرح بودجه، ابراز داشت: این موضوع بسیار خوب است اما زمانی اثر بخش خواهد بود که گفت و گو صورت بگیرد و یک سوی گفت و گو جامعه مدنی و سوی دیگر دولت است. در حال حاضر در جامعه ما این گفت و گو به دلیل بی اعتنایی یا ناتوانی دولت، یک سویه شده است و فقط جامعه مدنی است که حرف می زند و دولت ساکت است.
این وکیل دادگستری ابراز داشت: البته کلمه پاسخگویی کلمه درستی نیست. دولت باید بتواند با جامعه سخن بگوید، بحث گفت و گو است نه پاسخ گویی، دولت باید بتواند افکار عمومی را اقناع یا حداقل به آن ها آرامش ببخشد. گفت و گو یعنی حضور مستمر دولت در عرصه افکار عمومی، در حال حاضر جامعه مدنی حرف خود را می زند و دولت هم اعتنا نمی کند. زیان اصلی در این بی اعتنایی به خود دولت، جامعه و طرفدارانش می رسد. چون زمانی که دولت غایب است سخنانی که از جامعه مدنی مطرح می شود در افکار عمومی جا می افتد. بنابراین آن چیزی که با شفافیت در جامعه مطرح می شود یک گفت و گوی یک سویه و یک منولوگ جامعه مدنی است.
نوروزی در پایان بیان کرد: سخنگوی دولت یکی از کم اثرترین سخنگوهای رسمی است که حرف خاصی بیان نمی کند و به مسائل کلی و کم اهمیتی که از نظر اصول حرفه ای رسانه ای اکثراً هم فاقد ارزش خبری است، بیان می کند . در سایر بخش ها هم همین مشکل وجود دارد. دولت باید تا دیر نشده(البته شاید فرصت زیادی برایش نمانده باشد) فکری برای این درد مزمن خود کند.
افزودن نظر جدید