لزوم گسترش رابطه استراتژیک ایران و ترکیه

بهرام امیراحمدیان: درست است که بر اثر وقایع مختلف منطقه‌ای و جهانی روابط ایران با ترکیه طی سال‌های گذشته با فراز و نشیب‌هایی فراهم بود، اما این رابطه ویژه هرگز در سال‌های اخیر به‌جایی نرسیده است که قطع بشود.

 دلیل این امر این است که رابطه میان ایران و ترکیه نوعی روابط استراتژیک است، هر دو کشور دارای ظرفیت‌هایی برای مبادله با یکدیگر هستند که باعث می‌شود در زمینه‌های مختلف هر دو کشور باوجود تمام اختلاف‌نظرها به یکدیگر وابسته باشند. تهران و آنکارا چه به جهت امنیتی، تاریخی و چه به جهت اقتصادی بهم وابسته هستند.

از یک‌سو ترکیه دروازه خاکی ایران به سمت اروپا محسوب می‌شود و از سوی دیگر ترکیه از منابع انرژی ایران استفاده می‌کند و منابع انرژی مورد نیاز خود را از ایران وارد می‌کند. مبادلات تجاری دو طرف گسترده هست و به‌دلیل اینکه تا حدودی وابستگی متقابل میان دو طرف وجود دارد، هر دو کشور سعی می‌کنند که اگر تنشی در روابط‌شان پیش بیاید آن را حل‌وفصل کنند.

به همین دلیل هم هست که در اوج بحران‌های منطقه‌ای و باوجود مخالفت متحد بزرگ ترکیه در منطقه یعنی عربستان، آقای داوود اوغلو به تهران آمده است. این سفر به این دلیل است که دو کشور احساس می‌کنند که باوجود اختلاف‌نظرها می‌توانند و باید که با هم تبادل‌نظر کنند و نظرهایشان را به اطلاع طرف مقابل برسانند.

در حال حاضر مهم‌ترین اختلاف‌نظر میان ایران و ترکیه در مورد وضعیت سوریه است. دو کشور مواضع کاملا متفاوتی در مورد سوریه و بحران این کشور دارند، اما خاستگاه نگرانی‌های دو کشور در زمینه بحران سوریه متفاوت است و به همین جهت هر دو کشور نیاز دارند تا نظرات خود را در مورد آینده سوریه به اطلاع دیگری برسانند. بیشترین نگرانی ترکیه در مورد بحران سوریه، مساله امنیت ملی ترکیه است. ترکیه مرز مشترک بسیار زیادی با سوریه دارد، از سویی این مرز مشترک باعث نفوذ ناامنی‌های سوریه به خاک ترکیه می‌شود و از سوی دیگر نگرانی‌های جدی دولت ترکیه مبنی بر قدرت گرفتن کردها و تشکیل یک منطقه مستقل کردنشین در خاک سوریه و تاثیر آن بر اقلیت کرد ترکیه است. در برابر ایران مرز مشترکی با سوریه ندارد و نگرانی‌های ایران در مورد سوریه منشأ و مبنای متفاوتی دارند، دولت جمهوری اسلامی ایران بیش از هر چیز نگران وضعیت ژئواستراتژیک سوریه است. سوریه به لحاظ استراتژیک برای ایران بسیار اهمیت دارد و موقعیت آن به‌عنوان پشتیبان جبهه مقاومت علیه اشغال فلسطین ازجمله اصلی‌ترین مسایلی است که مورد توجه ایران در سوریه قرار دارد. در نتیجه این دو کشور یکی خواهان باقی ماندن دولت کنونی در سوریه و دیگری هوادار سقوط دولت در این کشور هستند.

در این میان سیاست‌های ایران مبنی بر حمایت از دولت مرکزی در سوریه باعث شده است که ایران در سوریه سیاستی منطقی‌تر و قابل‌قبول‌تر داشته باشد چراکه مادامی که یک دولت مرکزی قدرتمند در سوریه حضور نداشته‌باشد امکان برگزاری یک انتخابات سراسری یا تشکیل دولت جایگزین در این کشور وجود نخواهد داشت. درست در همین مساله است که ایران و ترکیه با یکدیگر اختلاف‌نظر جدی دارند. ترکیه و متحدان غربی و عربی‌اش در مورد سوریه نظراتی مخالف ایران و روسیه دارند. به همین سبب ایران و ترکیه دچار تنش می‌شوند چرا که ترکیه و عربستان در یک جبهه قرار می‌گیرند تا حدی که عربستان در ترکیه نیروی نظامی مستقر می‌کند تا اگر بحران سوریه بیش از گذشته از کنترل دولت‌های متحد عربستان خارج شد، به خاک سوریه لشکرکشی کنند.

اما در این شرایط سخت و پیچیده حضور احمد داووداوغلو، نخست‌وزیر ترکیه و دیدار او با مقامات جمهوری اسلامی ایران یک نشانه مثبت ارزیابی می‌شود. بعد از برجام، ایران دچار ظرفیت‌هایی شده است که همه کشورهای جهان برای استفاده از این ظرفیت‌ها جذب شده‌اند. اما برای ایران استفاده از فرصت پسابرجام مستلزم این است که این زمینه‌ها مورد استفاده قرار گیرد. نباید فراموش کنیم که در سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران، برنامه‌های بزرگی برای آینده تدوین ‌شده است. برای مثال در سند چشم‌انداز 20ساله ایران برای سال ۱۴۰۴ هجری شمسی پیش‌بینی شده است که ایران یک دهه دیگر بزرگ‌ترین طرف معامله بانک جهانی باشد.

در شرایطی که دولت ترکیه با این سفر نشان داده است که باوجود اختلاف‌نظرهای موجود حاضر به تخریب روابط استراتژیکش با ایران نیست، دستگاه دیپلماسی ایران نیز باید درست به همان سیاق که در توافق هسته‌ای و برجام عمل کرد، با گفت‌وگو و تبادل‌نظر و نزدیک کردن آرای طرف‌ها به یکدیگر، تلاش کند تا رابطه استراتژیک موجود میان ایران و ترکیه را بدون گذشتن از اهداف و مقاصد استراتژیک سیاست خارجی ایران، گسترش دهد. 

افزودن نظر جدید