گزارش تحلیلی امید ایرانیان از تحرکات انتخاباتی شهردار تهران

بازی انتخابات ریاست جمهوری آینده، برای جناح راست بازی دو سر باخت، است. چون اصولگرایان به هر ترتیبی که در انتخابات آینده وارد شوند، تعدد کاندیداهایشان موجب، شکستشان خواهد شد. این هم طی سال‌های گذشته به درستی اثبات شده است که هر زمان اصولگرایان به واسطه تعدد کاندیداهایشان با یکدیگر رقابت کردند، شکست خورده‌اند. البته این فرضیه شامل حال دیگر جریان‌های سیاسی کشور هم می‌شود اما آنچه الان اصولگرایان را در مرکز نقد قرار می‌دهد، درس نگرفتن از این پروژه پیاده شده در انتخابات 94 و 92 است. اخباری هم که از درون اردوگاه اصولگرایان به گوش می‌رسد، نشان از آن دارد که دوباره همانند انتخابات ریاست جمهوری 92، جمع زیادی را در صف کاندیداتوری قرار داده‌اند. حسن روحانی، سعید جلیلی، محمد باقر قالیباف تنها سه تن از افراد سرشناس و گزینه‌های مطرحشان هستند و هنوز اسامی دیگری هم مانده که اعلام نشده است. اما برخی از این گزینه‌های سرشناس اصراری برای کاندیداتوری ندارند اما این در حالی است که هر پاره از اصولگرایان خواستار حضور یکی از آنها هستند

 

گزینه‌ای مانند سعید جلیلی که گویا شخصاً اصراری به حضور در انتخابات به واسطه اینکه یکبار طعم شکست برابر روحانی را چشیده است، ندارد. اما جبهه پایداری که خواهان ارائه کاندیدایی مستقل از اصولگرایان است، گزینه‌ای شناخته شده تر از سعید جلیلی، مرد اول هسته‌ای دولت محمود احمدی نژاد، ندارد. همچنین بخشی از اصولگرایان نیز صلاح خود را در حمایت از حسن روحانی می‌بینند. هر چند که تا کنون موضع قاطعانه‌ای در این راستا اتحاذ نکرده‌اند اما اظهارنظرهای پراکنده، برخی سران جبهه پیروان خط امام و رهبری و برخی اصولگرایان مستقل نشان از تمایل آنها به سمت روحانی دارد. این در حالی است که حسن روحانی نیز اصراری به کاندیدای اصولگرایان بودن، ندارد. محمدرضا باهنر، دبیر کل جبهه خط امام و رهبری، چندی پیش از شروطی برای حمایت از حسن روحانی در انتخابات آینده صحبت کرد. برخی دیگر از اصولگرایان مستقل و معتدل نیز معتقدند که انتخاب گزینه‌ای که بتواند حسن روحانی را شکست دهد، کار آسانی نیست. از این رو نفع جناح راست در این است که دل به رأی روحانی و حمایت از او دهند. حسین کنعانی مقدم در همین زمینه چندی پیش به امید ایرانیان گفته بود که انتخاب گزینه‌ای برابر روحانی کار سختی است و صلاح اصولگرایان در حمایت مشروط از حسن روحانی است. با این حال اما اصولگرایان هنوز یک گزینه دیگر دارند که خیال حمایت از روحانی را از سرشان کنار بگذارد. آن گزینه هم کسی نیست جز محمد باقر قالیباف. مردی که کم کم در حال تبدیل شدن به مرد عرصه انتخابات‌ها است. گزینه‌ای که اگر پا به عرصه بگذارد، قطعاً هیچ کس نمی‌تواند او را برای انصراف متقاعد کند. چه آنکه در سال 92، علی رغم تعدد کاندیداها، او به نفع هیچ کاندیدایی انصراف نداد و این تجربه در سال 84 نیز وجود داشت. اما میان گزینه‌های کاندیداهای اصولگرایان، در حال حاضر مرد اول شهرداری تهران، باتوجه به ویژگی‌ها، عملکرد و سوابقش در صورت اعلام آمادگی یکی از گزینه‌های اصلی اصولگرایان برای حضور در انتخابات آتی خواهد بود.  ضمن اینکه چندی پیش نقل قولی از او مطرح شده بود که قصد دارد در انتخابات 96 بار دیگر  بخت خود را بیازماید. هر چند این خبر غیر رسمی بود و تأیید نشد اما بررسی مجموع اقدامات سردار خلبان شهردار، نشان از صحت این خبر دارد.

گام اول سردار برای پاستور نشینی

پرونده رأی به محمد باقر قالیباف با یک گل به خودی توسط خودش در انتخابات 92، پیچیده شد.  هر چه او برای تهران تلاش کرد که بتواند در انتخابات ریاست جمهوری برداشت کند، با تعریف یک خاطره از سوی حسن روحانی، بر باد رفت. بعد از آن مناظره معروف کاندیداها در سال 92 بود که قالیباف، به عنوان مرد گازانبری شناخته شد و شهردار تهران را عصبانی کرد. انتخابات که تمام شد، اظهارنظرهای تند او علیه دولت شدت گرفت. البته اوایل اینطور تصور می‌شد که او هنوز از روحانی بخاطر تعریف آن خاطره، عصبانی است. اما رفته رفته، مجموعه اقداماتش بیانگر خیال تازه کاندیداتوری مجدد و رقابت دوباره با روحانی بود. او اولین گامش را با انتقاد از عملکرد حسن روحانی و تیمش در عرصه سیاست خارجی آغاز کرد. شهردار تهران چندین بار از تیریبون های رسمی، تیم مذاکره کننده را مورد نقد قرار داد و حتی گفت که ظریف هر چقدر هم که توانمند باشد، کل پاریس را هم که با آقای کری قدم بزند، از موضع ضعف نمی‌تواند گل دیپلماتیک بزند. در گام بعدی اما موضوع را کمی فراتر برد و در نقد عملکرد دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی گفت "مذاکرات را تبدیل کرده‌ایم به استادیوم آزادی؛ خیل کثیری از استعدادها و توانایی‌های این سرزمین را که می‌توانند در برد تیم نقش داشته باشند به تماشاچی صرف تبدیل کرده‌ایم که یا کف و سوت بزند و یا فحش بدهد و گریه کند. بدتر از این، بسیاری از مدیران کشور هم به تماشاچیان جایگاه ویژه تبدیل شده‌اند! "

گام دوم آقای شهردار برای پاستور نشینی

مرد خیابان بهشت اما در گام دوم، دست به تأسیس حزب زد. کاری که به حق جسورانه بود. چراکه در حالی که برخی فعالان احزاب بر این باورند که حزب در ایران کار کرد خودش را ندارد، او جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی را تأسیس کرد.  حامیان او، این بار استراتژی حامیان علی لاریجانی را با تأسیس حزب پیش گرفتند و او نیز اراده کرده تا جا پای لاریجانی بگذارد. هر چند که لاریجانی تلاش کرد با تشکیل یک حزب و فراکسیونی جدا در مجلس، مرز خود و حامیانش را با اصولگرایان مشخص کرد. اما قالیباف نمی‌تواند این استراتژی را پیش بگیرد. چراکه شاید رئیس فعلی مجلس تا حدی مورد وثوق برخی از اعتدالیون  باشد اما شهردار تهران چنین جایگاهی را میان اصلاح طلبان و اعتدالگرایان ندارد. از این رو ناچار است که همچنان بر پایگاه اجتماعی جناح راست کشور سرمایه گذاری کند. اما حزبش آن طور که باید و شاید نتوانست، توقعات مرد بازنده انتخابات 92 را تأمین کند. به همین دلیل قالیباف فکرهای جدید دیگری در سر پرواند و تصمیم به خانه تکانی اطرافیانش گرفت.

گام سوم مرد خیابان بهشت

قالیباف نزدیک به یک سال است که دست به تغییرات گسترده‌ای در حوزه اطرافیانش زده است. او بعد از تعطیلی روزنامه تهران امروز، روزنامه دیگری با نام "صبح نو" منتشر کرد. روزنامه‌ای که هنوز منتشر نشده بود از آن بوی فعالیت انتخاباتی به مشام می‌رسید. اتفاقاً اکنون که نزدیک به 140 شماره از آن منتشر شده، بررسی صفحه یک این روزنامه از ابتدا تا کنون، تأیید آن احتمال است. چراکه اغلب در صفحه یک این روزنامه مطلبی علیه دولت و معرفی اقدامات شهرداری تهران مطرح شده است. او همچنین یکی دیگر از رسانه‌هایی که در اختیار دارد را نیز در خدمت تخریب دولت قرار داده. صفحه یک، شش ماه اخیر " همشری ماه" هم گواه همین مطلب است. شماره اخیر این مجله که گفته می‌شود تیم تحریریه‌اش برای نبرد انتخاباتی تغییر کرده است به شدت بوی تخریب دولت از آن استشمام می‌شود.

گام چهارم کاندیدای شکست خورده 92

قالیباف، تغییرات بزرگی در مجموعه خود انجام داده است. او اطرافیانش را بازنگری کرده و عده‌ای تازه نفس را به مجموعه‌اش تزریق کرده است. چه آنکه اخیراً تیم همشهری ماه به عنوان سیاسی‌ترین ارگان شهردار تهران، تغییرات اساسی کرده است. گویا قالیباف به این نتیجه رسیده که برای پیروزی نیازمند گام‌های تندتر و بلندتری است که شاید از تیم قبلی‌اش برنمی آمد. احتمالاً همین پالس‌ها هم بود که منجر به انصراف سردار مرتضی طلایی از دبیرکلی حزب منتسب به او شد. اکنون قالیباف با اندکی از یاران قدیمی خود و جمعی جدید برای پیروزی در انتخابات 96، در حال یکه تازی در میان اصولگرایان برای رسیدن به پاستور  است. به طوریکه  به این باور رسیده که خدمات او در تهران به تنهایی برای جلب رأیش کافی نیست و باید تا جایی که می‌تواند رقیب را تضعیف کند.

مردی غیر کاریزماتیک

او سال‌های پایانی دولت محمود احمدی نژاد، تبدیل به یکی از منتقدان جدی او شده بود. تا آنجا که در یکی از سخنرانی‌هایش در نقد دولت احمدی نژاد گفت که هشت سال بر طبل عدالت زدیم و حال شاهد نتایج این شعارها هستیم. اما علی‌رغم نقدهای جدی او به احمدی نژاد و دولتش، اکنون رفتارهای شبیه به رئیس دولت نهم و دهم از او دیده می‌شود. چه آنکه احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری‌اش، بارها رفتارهایی داشت که برخی آن را پوپولیستی می‌دانستند. اکنون قالیباف هم با انتشار عکس‌هایی نظیر تصویر کمک به یک رفتگر در حال کار، شبیه احمدی نژادی شده است که زمانی به آن انتقاد داشت. حال آنکه این 2 فرد یک تفاوت عمده دارند و آن اینکه احمدی نژاد به واسطه استفاده از کلمات عامیانه قدرت تهییج بخشی از افکار عمومی را  داشت اما قالیباف به خاظر سابقه نظامی گری اش نمی‌تواند کاریزمایی بین مردم داشته باشد. جدای از آن هم انتشار چنین عکس‌هایی، هرگز خاطرات برخوردهای مجموعه تحت امر او را با دستفروشان خیابانی از اذهان پاک نمی‌کند.

در ادامه راه محمود

اگر رسانه‌های منتسب به قالیباف طی شش ماه اخیر آنالیز شود، معضل بیکاری یکی از مواردی است که در نقد دولت به عوان یک خط ممتد دنبال می‌شود. حتی چندی پیش نیز روزنامه همشری با تیتر بزرگی از قالیباف از وضعیت کمبود شغل و بیکاری جوانان انتقاد کرد. در حالی که او معتقد است، دولت نتوانسته معضل بیکاری را حل کند اما در مجموعه شهرداری مشغول استخدام جوانان بیکار است. استخدام‌هایی که برخی از آنها نه قراردادی در پی آن است و نه مدت زمان تعیین شده‌ای  دارد. از این رو به نظر می‌رسد قالیباف سعی دارد با انتقاد از عملکرد دولت در بخش‌های مختلف و رفع این مشکلات در زیر مجموعه خود، افکار عمومی را به سمت خود جلب کند. اما این نیز شبیه همان کاری است که محمود احمدی نژاد کرد. چراکه او نیز برای اثبات شرایط مساعد کاری، عده زیادی را در دولت و وزارتخانه‌ها استخدام کرد اما چندی بعد از اعلام مراکز آمار از اوضاع کار، به دلیل بی حساب و کتاب بدون استخدام‌ها، آن‌ها را تعلیق کرد. در نهایت نیز بخشی از آنها به منتقدان جدی دولت محمود احمدی نژاد تبدیل شدند.

پایان راه سردار خلبان شهردار

استراتژی‌های به کار گرفته از سوی قالیباف، چندان پیچیده نیستند. چه آنکه سیستم نقد دولت را نیز او پیش‌تر هم امتحان کرده بود. اواخر دولت محمود احمدی نژاد به نقد از دولت نهم و دهم و حتی هشتم نیز پرداخت اما این نقدها نتوانست، توجیهی برای محبوب شدن او باشد. همچنین تأسیس حزب و به کار گیری اقداماتی که موجب محبوبیت شخصی‌اش شود، مانند استخدام در شهرداری و تبدیل وضعیت قرارداد شاغلین در شهرداری(اگر چه در ظاهر از راه آزمون استخدامی است) از جمله کارهایی است که  روزهای شلوغی برای شهردار تهران ساخته است. او این بار با نیم نگاهی به استراتژی‌های مردان سیاست مدار و به کار گیری بخشی از هر کدام از این استراتژی‌ها، فقط می‌خواهد پیروز شود. استفاده شخصی از رسانه‌های شهرداری هم گواه این مطلب است. اما با این حال بیشتر اصولگرایان علی رغم اینکه سیستم مدیریت او را قبول دارند، بر این باورند که آزموده را آزمودن خطاست. این همان جمله‌ای است که چندی پیش حداد عادل، فعال اصولگرا هم به آن اشاره داشت. اما قالیباف سعی دارد با جلب حمایت اصولگرایان برابر روحانی بار دیگر قد علم کند. اما این قد علم کردن دوباره، پرونده فعالیت سیاسی‌اش را برای همیشه روشن خواهد کرد. چراکه اگر 2 باره شکست بخورد، این قانون نانوشته اثبات می‌شود که کاندیدایی که در یک دوره با اقبال مردمی رو به رو نشود، دیگر رأی نخواهد آورد.  

افزودن نظر جدید