- کد مطلب : 11661 |
- تاریخ انتشار : 7 شهریور, 1395 - 14:12 |
- ارسال با پست الکترونیکی
ضربههای حوزه هنری به بدنه سینما محکمتر میشود
هدیه حدادی اصل:«برخی اتفاقات که از سوی حوزه هنری می افتد رفتارهای غیرمسئولانهای است که سینمای ایران را به سمت سینمای دولتی پیش میبرد که این کار؛ دو، سه سال است آغاز شده و نتیجه آن تنها حذف بخش خصوصی است و همه این را میدانند که وقتی بخش خصوصی حذف شود چه سینمایی خواهد آمد!»
مطلب بیان شده بخشی از بیانیهای است که سال 91 کارگردانان و تهیه کنندگان فیلمهای تحریمی حوزه هنری نوشته و آن را ابلاغ کردند بلکه دوایی بر دردشان باشد فارغ از این که درب حوزه هنری بر پاشنه مخالفت میچرخد!
آنچه از تاریخچه حوزه هنری پیدا است این است که این سازمان ابتدای انقلاب اسلامی با محور اصلی تبلیغ سینمای دینی و فرهنگ و هنر دینی ساخته میشود. محمدعلی زم، مدیریت آن را به دست میگیرد و از همه جا سرمایه گذاری میکند تا بتواند پول سر سفره فیلمسازان بیاورد تا فیلم خوب ساخته شود.
مجیدی، کاسبی و مخملباف مثلث اولیه حوزه هنری
هسته اولیه این سازمان با مجید مجیدی، محمد کاسبی، محسن مخملباف و ... شکل میگیرد و البته آوینی و فراستی و دیگران برای اتفاقات نوشتاری و مجله مهر بسیج میشوند.
بعد از مدتی «محمدعلی زم» با توجه به این که حوزه هنری هنوز دولت خودمختاری است که نیازی به اجازه و پروانه ساخت ارشاد ندارد محمدرضا تخت کشیان را مسئول سینمایی حوزه میکند تا بلکه فیلمهای بهتری ساخته شود. اولین فیلم جنجالی بعد از مسئولیت تخت کشیان فیلم «آدم برفی» بود که البته توقیف شد بعد از آن «دختری با کفشهای کتانی» و چند فیلم مورددار دیگر در دوران بعد جنگ و دولت هاشمی رفسنجانی در حوزه هنری ساخته شد.
زم برای به دست آوردن پول بیشتر سهام تیم پرسپولیس و سیگار وینیستون را میخرد تا با پولی که از آن به دست میآورد نقاشان، فیلمسازان و دیگر هنرمندان بتوانند بدون دغدغه فیلم بسازند.
این اتفاق تا جایی پیش میرود و زم تا جایی از نظر اقتصادی قدرت میگیرد که یک دیدار خصوصی با رهبر انقلاب اسلامی را برای تعدادی فیلمساز فراهم میکند اما در همین دیدار صحبتهای ابوالقاسم طالبی باعث میشود تا محمدعلی زم از ریاست حوزه هنری برکنار شده و این سازمان زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی قرار بگیرد و از آن پس با عنوان حوزه هنری و سازمان تبلیغات اسلامی نام برده شود.
حوزه هنری؛ تافته جدا بافته!
در این شرایط که حوزه از نظر اقتصادی وضع بهتری پیدا کرده بود توقع میرفت فیلمهای بهتر و بیشتری را تولید کند و حمایت سینماگران بیشتری حمایت کند اما گویا مسیر حرکت این سازمان بر خلاف چیزی بود که انتظار میرفت.
سید جمال ساداتیان تهیه کننده سینمای ایران که تهیه کنندگی فیلم سینمایی «برف روی کاجها» را بر عهده داشت و این فیلم توسط حوزه هنری تحریم شد و سالن سینمایی به آن اختصاص داده نشد درباره وضعیت فیلمهای تحریم شده از سوی حوزه هنری با وجود اقتصاد به روز شده این سازمان به «امید ایرانیان» میگوید: «قبل از اینکه به اقتصاد فیلم فکر کنیم باید دید همدلی در کشور به وجود آمده یا نه! رییس جمهور با بدو ورود قول همدلی داد و تا دو سال این همدلی وجود داشت اما نمیدانم امسال چرا این همدلی به هم خورد.»
وی اضافه کرد: «اگر ما ادعا میکنیم که برای مردم فیلم میسازیم و این فیلمها از تمام فیلترها رد شده تا پروانه نمایش گرفته است پس چرا حوزه هنری نسبت به مطالبات مردم ساز مخالف می زند و خسارتهای معنوی ایجاد میکند.»
حوزه هنری پل ارتباطی میان سینما و مردم نیست
این تهیه کننده در ادامه با اشاره به اینکه بر هم خوردن مطالبات مردمی، اهالی سینما را در مقابل هم قرار میدهد افزود: «به عنوان مثال فیلم سینمایی «لانتوری» که این روزها توسط حوزه هنری تحریم شده است برای ایران افتخار کسب کرده و مردم در هر شرایطی از سینمای درمیشیان حمایت میکنند. معمولاً این فیلمها، آثاری است که مردم و مخاطب با آن ارتباط برقرار کردهاند و مورد استقبال مخاطبان واقع شده است. پس هر چقدر بیشتر تحریم شوند مردم بیشتر به دنبال دیدن آنها میروند.»
تهیه کننده فیلم سینمایی «جامه دران» ضمن تاکید بر این امر که حوزه هنری میتوانست پل ارتباطی بین سینما و مردم باشد اما نشد، گفت: «حوزه هنری از ظرفیت خود به بهترین شکل ممکن استفاده نمیکند و این موضوع از لحاظ اقتصادی اشتباه است و هم به سینمادار و هم برای فیلم ضرر می زند.»
ساداتیان گفت: «قطعاً سازمان سینمایی مخالف این امر است و نمیخواهد این اتفاق رخ دهد اما حوزه خود را تافته جدا بافته میداند و ارشاد قدرت در افتادن با حوزه را ندارد.»
چرا حوزه هنری سه سال فیلم نساخت؟
با برکناری محمدعلی زم مهندسی که مدیر آموزش و پرورش هم بود با نام حسن بنیانیان ریاست حوزه هنری را به عهده میگیرد. بنیانیان به مدت سه سال فیلم نمیسازد زیرا بر این باور است که باید روی سینمای انقلابی فکر کرد و پس از آن مهندسی فرهنگی را باب میکند. بعد از سه سال فیلم چند اپیزودی «خداحافظ رفیق» را تولید میکند که با شکست مواجه میشود. حال بنیانیانی که کسی را ندارد، برای سازمان سینمایی سوره دست به دامن محمدحسین نیرومند و عدهای دیگر میشود تا فیلم فاخر تولید کنند و مجید مجیدی فیلمهای «باران» و «بید مجنون» را برایشان میسازد که سینمای حوزه هنری کمی پا میگیرد.
بنیانیانی که داشت رفته رفته با هنر خوی میگرفت هشت سال ریاستش تمام شده و حجتالاسلام سیدمهدی خاموشی؛ رییس سازمان تبلیغات به رهبر انقلاب اسلامی چند نام را برای جایگزینی بنیانیان پیشنهاد داد که در بین آنها نام «مرتضی سرهنگی» و «محسن مؤمنی شریف» به چشم میخورد و در نهایت محسن مؤمنی شریف که تا به آن روز مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری و در حال نگارش بخشی از خاطرات رهبر انقلاب بوده است، ریاست حوزه هنری را به عهده میگیرد و محمد حمزه زاده رفیق گرمابه و گلستانش را قائم مقام خود میکند و در واقع همه چیز به دست حمزه زاده می افتد.
پای سینمای ارزشی به حوزه هنری باز شد
محسن مؤمنی شریف سعی بر این داشت که سینمای خاص را وارد کرده و درباره سبک زندگی خانوادههای مذهبی فیلم تولید کند مثل فیلمهای «یه حبه قند»، «حوض نقاشی»، «دلبری» و ... سپس بر حسب همین دیدگاه فیلمهایی که از نظرش مشکل شرعی دارد را در سینماهای سرگروهش راه نداد و سینمای مستقل ضربه شدیدی خورد. تهیه کنندگان هم از همین راه برای تبلیغ فیلمهایشان استفاده کردند و در تبلیغ فیلم خود نوشتند: «فیلم تحریم شده از سوی حوزه هنری!»
این روند تا جایی پیش میرود که تهیه کنندگان ورشکسته میشوند و دست سوی شهرداری، سینماهای آن و تهیه کنندگی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری دراز میکنند. تا حدی که سینما آزادی با مدیریت رضا سعیدی پور بخاطر اکران فیلمهای مساوی با منافع حوزه هنری رو به ورشکستگی میرود که البته خود او با این ادعا به شدت مخالف است و میگوید: «در فروش فیلمهایمان همان مبلغی را که میخواهیم به دست میآوریم و مشکلی در اقتصاد سینما نداریم.»
جالب است که رییس سینما آزادی بر خلاف سینماگران، فیلمهایی که از لیست حوزه خط میخورند را فیلمهای تحریمی نمیداند و در این خصوص به «امید ایرانیان» میگوید: «حوزه هنری فیلمهایی تحت عنوان فیلمهای تحریمی ندارد. من به عنوان سینماداری که 5 سالن با 1100 صندلی دارم فقط میتوانیم تا سقف 9 فیلم را همزمان اکران کنم و در این شرایط به دلیل اینکه 50 درصد سینما آزادی برای حوزه هنری و 50 درصد آن برای شهرداری است آنها هستند که انتخاب میکنند چه فیلمهایی اکران شوند و این موضوع منطقی است که به برخی از فیلمها بهای بیشتر و برخی دیگر بهای کمتری داده شود.»
در شرایطی که همه ادعا میکنند برخی از فیلمهای مخاطب محور از سوی حوزه هنری تحریم میشوند و سالن سینمایی به آنها اختصاص داده نمیشود اما رضا سعیدی پور به شدت این موضوع را تکذیب کرده و در خصوص فیلم «لانتوری» و «12 صندلی» که به عقیده سینماگران توسط حوزه تحریم شده است، گفت: «این دو فیلم تحریم نه بلکه انتخاب نشدهاند و من شخصاً در هیچ جا نه شنیده و نه خواندهام که آقای مؤمنی و آقای خاموشی صحبتی مبنی بر تحریم شدن فیلمها کرده باشند. اولویت حوزه هنری فیلمهای دیگری چون «ایستاده در غبار»، «بارکد» و ... بوده است که فروش خوبی را هم به دنبال داشتهاند.»
با تمام این تفاسیر چیزی که از شواهد پیداست این است که برخی از فیلمها توسط حوزه هنری به عنوان ارگان سینمایی که میتوانست به سینمای خصوصی کمک کند و از فیلمسازانی که واقعاً حرفی برای گفتن دارند و فیلم آنها مورد قبول مخاطب واقع شده دفاع کند و میدان بیشتری به آنها دهد تا به قول رییس جمهورمان همدلی هم بیشتر شود، تحریم و از لیست حوزه هنری خارج میشوند و بعد از گذشت سالها محسن مؤمنی شریف با این تفکرش درباره سینما هنوز دارد بدنه سینما را با آخرین ضربههای محکم قطع میکند.
افزودن نظر جدید