عارف، نماد پيروزي اخلاق بر سياست

دکتر عارف خم شد تا دست استادش را ببوسد در حالي که هزاران استاد دانشگاه از سراسر ايران براي تجليل از «خردورزي سياسي و فرزانگي اخلاقي» او طومار امضا کرده بودند و سالن دانشکده فني دانشگاه تهران مملو از جمعيتي آگاه و فرهيخته بود.
عارف، نماد پيروزي اخلاق بر سياست

ابراهیم بای سلامی

او مي گفت عضوي از جامعه دانشگاهي ايران است که مي خواهد با تغيير فضاي دانشگاه، جامعه ايران تغيير کند. رسانه ها و مطبوعات آزاد شوند و مردم با شور و شوق اول انقلاب، اهداف نظام را دنبال کنند. عارف با تلاش، عرصه هاي عميق و طولاني علم و دانش را درنورديد و در موقعيتي دشوار پا به ميدان پرآشوب سياست گذاشت. حقيقت اين است که اکثر دوستان ما با شناختي که از دکتر عارف داشتند باور نمي کردند که در دوراني که همه احزاب و گروه هاي مردمي و اصلاح طلب، مُهر سکوت بر لب زده اند او اينچنين خردمندانه و شجاعانه وارد عرصه شود و لايه هاي قطور يخ ها را آب کند تا فضا براي حرکت و مشارکت مردم فراهم شود. در ديدگاه اغلب ما عارف بيش از آنکه يک فعال سياسي باشد يک چهره برجسته و بين المللي آکادميک است و خوب مي دانيم که در بازار سياست و اقتصاد، چهره هاي علمي بيش از آنکه به مانور قدرت، سياست و ثروت موصوف باشند به سادگي و بي آلايشي در اين عرصه شناخته شده اند. اما در التهابي ديرپا که با سوءتدبير همراه بود. دانشمندي در قالب يک کنشگر سياسي اين بار سنگين را بر دوش گرفت و با اعلام مواضع متين و شجاعانه به ويژه در مناظره هاي تلويزيوني ديوار بي اعتمادي را کوتاه و اميد به مشارکت و پيروزي را در ملت برانگيخت. مردم هم خواستار تغيير و پيروزي بودند و به عبارتي ديگر پيروزي مهم تر از عارف بود. دکتر عارف نيز در استقبال صدها هزار جوان ايراني که با صدايي اميدوار در شهر و روستا فرياد مي زدند «عارف، عارف» با مردم نجوا مي کرد «پيروزي، پيروزي» و در همه جا به انبوه خلق که اکثريت قريب به اتفاق آنها جوانان بودند مي گفت «ما در بيست و چهارم خرداد پيروزي ملت را جشن مي گيريم.» ملت درخوف و رجا، لحظات دشوار انتخابات را رصد مي کرد. خاتمي از رقابت باز مانده بود و هاشمي ردصلاحيت شد و عارف و روحاني صداي سکوت آنها شده بودند و در مبارزات انتخاباتي، هر دو نامزد از اعتدال و اصلاح طلبي سخن گفتند و در عرصه کارزار خدمت به ملت، هماورد طلبيدند و چشم اميد مردم به پيروزي آنها بود. و سرانجام اوضاع به گونه اي رقم خورد که گويا اين عارف بود که بايد براي شادي ملت، کليد پيروزي را در کف دست روحاني قرار دهد. او با تاکيد بر اينکه «اگر اصلاح طلبان با محوريت خاتمي به اجماع رسيدند من به آن تمکين خواهم کرد» به گونه اي خردمندانه و با رعايت منافع و مصالح ملت نقطه عطفي در تاريخ سياسي ايران رقم زد و از حق خود چشم پوشيد تا اخلاق بر سياست پيروز شود. پيروزي شيرين و اخلاق مدارانه اي که به قول خاتمي شکست هيچ کس نيست. بي شک قهرمان اصلي اين پيروزي محمدرضا عارف است که با معرفت و صداقت خود گامي بلند در راه تحقق خواسته هاي مردم برداشت و جامعه دانشگاهي ايران چه شايسته و چه با افتخار از اين انسان فرهيخته تجليل کرد. 

منبع: روزنامه شرق

افزودن نظر جدید