حضور عارف در راس مجلس؛گام نهادن در مسیر انسجام ملی

عباس موسایی-انتخابات هیئت رئیسه ی مجلس ، مخصوصا ریاست مجلس دهم ، در سال آخر آن ، معطوف به زمانه و زمینه ی جدید حاکم بر کشور، رخدادهای خارجی و داخلی و لزوم آرایش جدید برای عبور از وضعیت کنونی، می تواند به آغاز رویکردی جدید برای ارائه ی الگویی روزآمد از وحدت و انسجام داخلی تبدیل شود.

پس از روی کار آمدن ترامپ ، خروج از برجام و تلاش برای انزوا ، تحت فشار نهادن و تعمیق شکاف  بین ملت و حاکمیت، اکثر کارشناسان عرصه ی سیاست و راهبران جریان های سیاسی درون نظام ، بر لزوم تقویت وحدت و انسجام ملی اجماع نظر دارند. به میزانی که این اجماع نظر از عرصه ی نظر و تئوری،  به عمل و الگوی سیاسی تبدیل شود، متضمن منافع و مصالح کشور خواهد بود.

از نقطه ی عزیمت منافع و مصالح ملی و غلبه بر تهدیدات و نقشه های دشمنان ، می توان طرحی نو از انسجام و اتحاد داخلی ارائه کرد. این اتحاد و انسجام به میزانی که بر مطالبات مردم و مصالح کشور مبتنی بوده و از سویی با حضور جریان های سیاسی مختلف در عرصه ی تصمیم گیری های کلان باشد، می تواند تصمیم های همه جانبه نگرانه تری اتخاذ نموده که در عین حال حمایت تعداد کثیری از ایرانیان را در پی داشته باشد. این استراتژی وحدت می تواند در راس قوای سه گانه ی جمهوری اسلامی ایران متبلور شود.
به عبارتی پس از انتخاب آقای روحانی با موضع  اعتدالی توسط مردم به عنوان رییس جمهور دوازدهم ،انتصاب آقای رئیسی (کاندیدای اصلی اصول گرایان در انتخابات ریاست جمهوری 96 ) به عنوان رئیس قوه ی قضاییه، حضور شخصی از جریان اصلاحات که همچون رئیس دو قوه ی دیگر مستظهر به رای ملت و حمایت راهبران جناح اصلاحات باشد، می تواند جلسه ی سران قوا را بیش از پیش به محل اتحاد و انسجام جریان های سیاسی و مورد حمایت مردم تبدیل نماید.  دکتر عارف ، رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان ، رئیس فراکسیون امید و منتخب اول مردم پایتخت در آخرین انتخابات مجلس، با شایستگی هایی که از خود نشان داده است، می تواند تکمیل کننده ی این پازل وحدت باشد.
این الگو اما هرگز به معنای نادیده گرفتن  توانمندی ها و خردمندی های آقای دکتر لاریجانی  در اداره ی مجلس نیست، بلکه شواهد مختلفی حاکی از آن است که  وضعیت جدید، تدابیر و تصمیماتی فراتر از ظرفیت های شخصی و سیاسی لاریجانی طلب می کند.
لاریجانی از سویی معلوم نیست که نمود و نماد کدام جریان سیاسی در داخل کشور و در راس مجلس است. ثانیا حضور ایشان در سال های اخیر در راس مجلس ، علیرغم کمک به طرح های تامین کننده ی منافع ملی همچون برجام و  لوایح چهارگانه(ناتمام ) ، تلازم معناداری با مطالبات ملت و الزامات سیاست داخلی و خارجی نداشته است.
حضور مصلحانه ی عارف در راس قوه ی مقننه ، از جهات مختلف در داخل مجلس شورای اسلامی، فضای سیاسی داخلی کشور ، کمک به حل معضلات سیاسی داخلی ، گفتگو  و آشتی ملی ، انسجام و وحدت ملی، تعادل افکنی و نزدیک کردن جناح های سیاسی داخلی به هم، ایجاد فضای همگرایانه تر در جلسه ی سران قوا ، گره گشایی در مسیر سیاست خارجی و داخلی و... می تواند موثر باشد.

مثلث  رئیسی ، روحانی و  عارف  از آن جهت که نمایندگان جریان ها و خط و مشی های اصول گرایانه، اعتدالی و اصلاح طلبانه در درون نظام  بوده و از سویی در انتخابات های اخیر از نزدیک شاهد مشکلات، مطالبات و خواسته های مردم بوده اند ،  می توانند تصمیمات مهمی را به عنوان تصمیم اجماعی اتخاذ و حمایت همزمان دیگر نهادهای  حاکمیت و ملت را  به خود جلب نمایند.
نمایندگان فراکسیون های مختلف ، مخصوصا آنانی که با حضور در لیست امید، و با حمایت اصلاح طلبان به مجلس راه یافته اند ، در سال آخر با آزمون سیاسی - اخلاقی سختی مواجه اند. مطمئنا حمایت/عدم حمایت موثر ایشان در رای به  رئیس شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان کشور، برای ریاست مجلس شورای اسلامی، علاوه بر گام نهادن در مصالح و منافع کشور  ، مصالح و منافع این نمایندگان و حمایت/عدم حمایت اصلاح طلبان در انتخابات آتی را نیز در پی خواهد داشت.

افزودن نظر جدید